بعد از”ریگی” نوبت چه کسی است
گروه رجوی به عبارتی با اعلام ترس و وحشت عمیق از دستگیری”ریگی” خود را کاندید”فرصت” بعدی فرض کرده و ضمن ارائه اخبار کذب از زبان”پاکستانی” مجعول آن را”زدوبند”،”آدم ربایی” و استرداد قلمداد میکند تا آخر و عاقبت خود را از همین حالا محکم کاری کند. قافل از آنکه گند ارتباط ایدئولوژیکی- تروریستی جناب ریگی و آقای رجوی پیش از اینها بالا زده و بوی تعفن آن از زبان”ریگی” در تلویزیون آمریکا و تلویزیون وابسته به آقای نوریزاده پخش شده بود.
همدردی فرقه مافیایی رجوی با ریگی!
این حمایت و همدردی از طرف فرقه مافیایی و فراخوان دادن به مراجع ذیربط بین المللی در حالی است که هیچ دولت و یا ارگانی ریگی را به عنوان پناهنده نمی شناسد! و اینجا این سوال را باید سران فرقه مافیایی رجوی پاسخ بدهند که کدام پناهنده سلاح بدست گرفته و در کشتار مردم بیگناه شرکت کرده؟ کدام پناهنده ای دست به اعمال جنایتکارانه ای مثل سر بریدن و اعدام افراد بی گناه کرده فقط به جرم اینکه سرباز بوده اند؛
تبریک به خلق و تسلیت به رجوی های تروریست
چه چیزی باعث این می شود که رجوی خبیث خبر دستگیری ریگی را که تاکنون باعث شهادت دهها نفر از مردم شریف سیستان و بلوچستان و هم چنین افراد بی گناهی شده اند که جرمشان فقط و فقط ایرانی بودن بوده است را این قدر بی مقدار و کم اهمیت جلوه دهد و هیچ موضع مشخصی تا به حال در رابطه با این موضوع نگیرد؟ راستی چرا فرقه و رهبری آن در چنین مقاطعه ای هرگز موضع گیری روشن و شفافی ندارند؟
جنگ روانی بر علیه خانواده های اسرای در بند اشرف
برنامه ی شنبه 01/12/1388 تفسیر خبر آقای جمشید چالنگی از بخش فارسی صدای آمریکا با برخوردهای سطحی با استدلالهای لنگنده ی خانم سخنگوی مجاهدین در قرارگاه اشرف , چهره ی طرفدارانه و غیر ژورنالیستی از خود نشان داد و تصویر ذهنی ناخوشآیندی از خود برجا گذاشت. این مجری محترم همواره ادعا دارد که حاضر است با تامین هزینه ی ماهواره , به مخاطب غایب زیر انتقاد , این مکان را بدهد که از خود دفاع نمایند. من بعنوان یک عضو خانواده ای که 2 تن از عزیزانم را بگونه ای فجیع در مناسبات مجاهدین از دست داده ام از آقای چالنگی درخواست دارم که از این حقی که برای همه قائل است محرومم نسازد!
رجوی دست به دامان چهارشنبه سوری
رجوی در کنج خلوت گاه خودش به دور از خلق و جامعه تحلیل های رنگارنگی داشته است که هر کدام در جا و نوع خودش بی نظیر!! بوده است و در یک کلام می توان گفت که تحلیل های رجوی غالبا بر روی اما و اگرها است که تا کنون نیز باعث مرگ هزاران نفر از اعضای فرقه و مردم ایران شده است. او یک روز در جنگ ایران و عراق تحلیل می کرد اگر حکومت ایران با عراق صلح کند کارش تمام است و سرنگون خواهد شد و چنین نشد. یک روز مسئله اغتشاشات بعد از انتخابات را دامن زدند که بله کار حکومت ایران تمام است و حتی این قدر حول شدند که مریم قجر پا به صحنه گذاشته و تاریخ برای سرنگونی حکومت ایران می دهد!!!
جعل و تحریف حکم محکومیت”ایوبونه” توسط مجاهدین
در این حکم تاریخی انتشار مجدد چنین کتابهایی تکرار جرم محسوب شده و رئیس دادگاه به محکومین (ایوبونه و کریستف بارژ) هشدار داده است که در صورت تکرار موارد مشابه محکومیت های سنگین تری را برای آنان در پی خواهد داشت. اما سازمان مجاهدین و رهبری آن که در”اورسوراواز” مستقر است،با جعل و تحریف بیسابقه حکم دادگاه و انتشار آن در سایت های رسمی خود مدعی شده اند که”ایوبونه” و ناشر کتاب تبرئه شده و شاکیان محکوم شناخته شده اند.
مجاهدین باید از گذشته درس گرفته و به حال و آینده فکر کند
باند رجوی این روز ها شیپور انتخابات عراق را به صدا درآورده طوری که قبل از سفر معاون رئیس جمهور آمریکا به عراق نتیجه ها در فرقه مشخص شده که در عراق نقش دولت مردان آمریکا تعیین کننده است. این روز ها رجوی کم حافظه شده است طوری که نشست های تشکیلاتی و ایدئولوژی و سیاسی قبلی خودش را هم به یاد نمی آورد.
منطق رجوی: هر کس با من نیست علیه من است
رجوی با ممانعت از دیدار اسیران فرقه با خانواده هایشان باز هم برگ دیگری از فرقه گرایی و اندیشه فرقه ای را رو کرد. کاری که حتی در مخوف ترین زندان ها نیز کمتر دیده می شود.او نه تنها اجازه نداد اسیران گرفتار در اشرف از آن خارج شده و در بیرون از این زندان (حتی در فاصله چند ده یا چند صد متری از آن) با خانواده هایشان ملاقات کنند، بلکه با وقاحت تمام و طبق معمول همیشگی اش کلیه خانواده ها، دولت عراق، ارتش عراق، خبرنگاران و… را مزدور و دست نشانده وزارت اطلاعات و دولت ایران خواند.
خانواده مجاهدین؛ مزدور وزارت اطلاعات
باند ورشکسته ی رجوی که با بحران ریزش نیرو مواجه است و به خوبی می داند که هر یک از نیروهای محصور و به گروگان گرفته شده در اردوگاه عراق جدید پایشان به بیرون برسد دیگر حاضر نخواهند شد به درون آن زندان بازگردند با تمام شدت و قوا از خروج آنها جلوگیری می کند، در همین راستا از روز 19 بهمن به تعدادی از اعضای مجاهدین که خانواده هایشان به در اردوگاه مراجعه کرده و خواهان ملاقات با فرزندانشان می باشند، اجازه خروج نداده و از ملاقات آنها ممانعت به عمل می آورند.
گرد و خاک رجوی در ۲۲ بهمن
قسمتی از پیامت به بچه های اشرف نشان در ایران بود! آقای رجوی انگار با طولانی شدن زمان مبارزه یک تخته ات هم کم شده؟ آخر مرد ناحسابی بچه اشرف نشان در ایران کجا بود؟اصلا فکر میکنی چند درصد از جوانان ایرانی تا بحال اسم این اشرف پرآوازه شما به گوششان خورده است؟ البته ما به این قمپز درکردن های شما عادت داریم!
فرقه رجوی در بیست و دوم بهمن ۸۸
این فرقه که همان سالها در ایران ترد شد و با قرار گرفتن در کنار صدام حسین دیکتاتور سابق عراق و شرکت در جنایات این دیکتاتور هم بر علیه عراقیان و هم بر علیه هموطنان خودشان برای همیشه در صحنه سیاسی ایران طومارش بسته شد و به لحاظ تاریخی سوخت و خاکستر شد.اینکه تعدادی هنوز به این نام و نشان زندگی می کنند یا لباس آنرا بر تن می کنند بیانگر موجودیت سیاسی آن نبوده بلکه تنها یک موجودیت فیزیکی است، چرا که در ایران برای همیشه محو شده و از خاطر نسلهای ایران یکی بعد از دیگری برای همیشه رخت بربسته است
بن بست رجوی و پایان خط انقلابی نمایی
رجوی در قسمت نهم از خاطره نویسی خود ابتدا با بیان اینکه جبهه خلق شامل کسانی است که با حکومت ایران مخالف باشند، برای عقب نشینی ها و غلط کردم گویی های بعدی خود زمینه سازی کرد و با بیان برخی قوانین مربوط به سلطنت، با توجه به اینکه مطمئن است مردم ایران سلطنت را برای همیشه به گور سپرده اند برای آنکه با سلطنت طلبان به نوائی برسد، یک رهنمود هم به سلطنت طلبان می دهد تا به آنها بفهماند که بهتر است بجای بیان صریح حمایت از سلطنت، ظاهر را حفظ کرده و همان محتوا را دنبال کنند.