چرا مجاهدین اعضای شورای ملی مقاومت را پیش انداخته است
یکی از دلایل این نکته که چرا مجاهدین یکسره وارد مقابله و پاسخ گویی به این مقالات نشده و اعضای شورای ملی مقاومت را سپر قرار داده اند، این است که در حال حاضر مجاهدین در موقعیت و جایگاه یک متهم هستند و ناگزیر برای دفاع از این مسائل چندان صورت خوشی قائل نیستند. مجاهدین می دانند محتوای پرونده 17 ژوئن به اندازه کافی دلایل محکمه پسند برای امتناع فرانسه از پذیرش مجاهدین و یا حتی بخشی از آنها در خاک فرانسه را در خود دارد. بنابراین نمی توانند در موقعیتی که زیر ضرب اتهامات وارده هستند، در قبال این اتهامات از خودشان دفاع کنند.
سران فرقه رجوی غم خودشان را میخورند
غم آنها این نیست که در این سالیان گذشته چه بلاهایی سر خانواده ها آمده و چه خانواده هایی از هم پاشیده شده است. غم سران فرقه و علت نوشتن نامه توسط مادر خوانده فرقه را ما جداشده ها خوب میدانیم. چون در همین چند هفته گذشته بحث ملاقات خانواه ها بطور وارونه توسط فرقه اعلام شد و این بار هم محاصره اشرف در صورتیکه سران فرقه به عمد میخواهند هر اتفاقی رابه سوی تنش و برخورد خشونت بار سوق دهند.
عراق تشدید محاصره اردوگاه اشرف را رد کرد
خبرگزاری ها به نقل از سازمان مجاهدین خلق از تشدید محاصره نظامی اردوگاه اشرف به وسیله ارتش عراق خبر می دهند. در این حال، موفق الربیعی مشاور امنیت ملی عراق با رد این ادعا، مجاهدین را به اشغال یک ساختمان نظامی و ممانعت از ورود سربازان عراقی به ان متهم کرده است. اردوگاه اشرف محل اقامت نزدیک به سه هزار و پانصد تن از اعضای مجاهدین خلق است. این افراد پس از حمله آمریکا به عراق خلع سلاح شده اند و دولت عراق به رعایت حقوق اساسی این افراد متعهد شده است.
در تبلیغات خانواده! در ملاقات مزدوران!
مسئوولین فرقه که خوب می دانستند بر اساس ضوابط جدید اعلام شده دولت عراق برای تعیین تکلیف نهایی آنان، ورود و خروج افراد متفرقه به داخل قرارگاه ممنوع می باشد، با کشاندن تعدادی از خانواده ها به درب قرارگاه خواهان ملاقات در درون قرارگاه شدند و با هماهنگی و آنتنی کردن آن از طریق صدای آمریکا در صدد فریب بیشتر افکار عمومی و خانواده شدند
قلعه اشرف، دکان دجالیت رجوی در حال فروپاشی
فرقه رجوی در قلعه اشرف سالها ی سال جسم وجان وروح ما را به زنجیر کشید وحالا با نزدیک شدن به فروپاشی این قلعه شیطانی این سران فرقه هستند که به داد و فغان در امده اند مریم رجوی برای مظلوم نمائی به اوباما نامه می نویسد ومدعی نقض حقوق بشر می شود وبا دروغ پردازی مضحک وخنده دار حمله به مقرزنان درخواست کمک می کند.
اعتراف مریم رجوی به فروپاشی قلعه اشرف
با توجه به بیانیه هیئت عراقی در تاریخ 13.03.2009 که خبر از ممانعت رهبران مجاهدین برای مصاحبه خصوصی و گفتگو با اعضای مستقر در اشرف را می داد و همچنین واکنش فوری مریم رجوی به این موضوع و بافتن دروغ هایی که در بالا به آن اشاره شد، شرایط در قلعه اشرف به سمت فروپاشی تدریجی در حال حرکت است. و در این راستا اعضای اسیر در قلعه اشرف گام به گام به آزادی نزدیک تر می شوند، زیرا بالاترین بحران برای یک فرقه خروج اعضای آن از حصار فیزیکی و تشکیلاتی فرقه می باشد…
سقوط اسارتگاه اشرف نتیجه جنایات فرقه رجوی
بنابراین واقعیات طبعا برای این فرقه نباید جای هیچگونه نگرانی بابت آینده این اسیران باشد ولی علیرغم این تامین امنیت جانی برای این تروریست های تاریخ مصرف گذشته ونادم سرکرده این فرقه با تهدیدات توخالی خط همچنان دراسارت نگاه داشتن این چندهزار انسان درمانده وهستی باخته را دنبال می کند_ برای پی بردن به چرایی این پافشاری باید این حقیقت را بشکافیم که دربیست وسه سال دراین اردوگاه تروریستی برسراین افراد چه گذشته و آنها حامل چه خاطرات وخطراتی هستند که سرکردگان فرقه از آزادی این اسیران وافشای آن این چنین بهراس افتاده اند؟.
پرونده ۱۷ ژوئن، تلخ تر از لیست تروریستی
سازمان مجاهدین خلق در یک گردهمآیی خصوصی با حضور وکلای استخدام شده خودش، به میزبانی مریم رجوی نشان داد که خروج از لیست تروریستی اتحادیه اروپا دردی از دردهای بیشمار این سازمان را دوا نکرده و چیزی که بیشتر از بودن در لیست گلوی این فرقه خطرناک را فشرده است پرونده 17 ژوئن در فرانسه و پرونده محاکمه جنایتکاران مسئول سازمان در عراق است
فرقه هر شکست را پیروزی قلمداد می کند
فرقه رجوی هر روز که می گذرد درسراشیب سقوط محتوم خود گام برمی دارد اما این فرقه باز هم از همان شگرد سوخته وهمیشگی اش استفاده می کند وهر شکست را وهر سقوط را تحت عنوان پیروزی قلمداد می کند وتظاهرات 13 نفره در امریکا را اینگونه قلمداد میکند (تظاهرات حامیان مقاومت درامریکا در حمایت از اشرف). دردنیای امروز کهنه شده وفقط به درد خودشان می خورد تا اسیران اشرف را کمی دلگرمی بدهند
چند نکته پیرامون آخرین پیام رجوی
رجوی در پیام خود چندین جای مختلف از پایداری اشرف یاد کرده است و آنها را بخاطر این پایداری ستوده است. مثلا یکجا گفته است: «اشرف ایستاد و جهانی به ایستادگی برخاست» راستی برای هر شنونده و خواننده این متن این سئوال منطقی پیش می آید که وقتی بقول شما اشرف داشت ایستادگی می کرد جنابعالی کجا تشریف داشتید؟! چرا پس شما و خانمتان در اشرف نماندید تا ایستادگی کنید؟ ایستادگی و مقاومت و از جان گذشتگی فقط برای بدبخت و بیچارهایی است که راه به جایی ندارند؟
آی دزد آی دزد این فرقه
واقعیت این فرقه همین است. فرقه ای که برای ادامه حیات ننگین خود حتی از بی حرمتی و مارک زدن به خانواده ها نیز ابایی ندارد. فرقه ای که دستش به خون مردم عراق اغشته است. فرقه ای که در مناسباتش خودکشی و قتلهای مشکوک صورت گرفته است. فرقه ای که مسعود رجوی را نماینده خدا بر روی زمین ومریم رجوی را زینب زمان میداند وتحمل هیچ انتقادی را ندارد.
دست و پا زدن آخر راه و دریوزگی به درگاه
… اینهمه ذلت و خواری و دریوزگی در برابر کسانی که سالها قبل خود آقای رجوی آنها را”ارباب بی مروت دنیا” می نامید، حکایت از اوضاع بحرانی این فرقه در شرایطی است که خود به خوبی می دانند فرصت زیادی برای ماندن ندارند و اگر اشرف تعطیل شود و پای این اسیران به دنیای آزاد برسد، نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان…