نامه بنیاد خانواده سحر به آقای مارتین کوبلر
آنچه مایلیم بطور خاص توجه شما را به آن جلب نمائیم اینست که در داخل پادگان اشرف نشست های تفتیش عقاید و مغزشوئی معروف به عملیات جاری با شدت و حدت هرچه تمامتر طی این مدت ادامه داشته و دارد. علت وقت کشی رهبران فرقه برای جابجائی در داخل خاک عراق و اجازه ندادن به مسئولین ملل متحد برای شروع پروسه مصاحبه ها هم دقیقا همین است که آنها میخواهند تا جائی که امکان دارد نفرات را برای مصاحبه آماده کنند و افراد ناراضی و خواهان جدائی را شناسائی نمایند.
گفتگو با آقای سیروس غضنفری در باره سازمان مجاهدین – قسمت سیزدهم
رجوی طی نشست هایی ادعا کرد علت شکستها مهر شما زنان و مردان بهم بوده و از من رهبری غافل شده اید پس چاره طلاق شما از همدیگر است. به این خاطر نشست های ازدواج و طلاق شروع شد و سازمان در سال 69 استارت طرح و اجرای بند الف از انقلاب ایدئولوژیک درون سازمانی را زد تا جلو ریزش گرفته شود و درب اشرف برای خروج نفرات بسته شود.
رجوی در سکوت محض
رجوی حاضر به بیان اشتباه خود نشده است و این اصلا در قاموس رجوی جایی ندارد که به اشتباه خود اعتراف کند. هیتلر که خودخواه ترین فرد تاریخ بشری است و توانسته عامل بیشترین مرگ بشریت باشد بالاخره در آخرین لحظه با زدن تیر خلاص به مغز خود به اشتباه خود اعتراف کرد ولی رجوی این عرضه را هم ندارد که خودش را بکشد و حاضر است سالهای سال دیگر «حیات خفیف خائنانه» خود را ادامه دهد. او اکنون نه سال است که در خفا و دور از انظار زندگی می کند و حاضر نیست حرفی بزند چون آنقدر خجالت زده است که رویی برایش باقی نمانده و بایستی اگر عمری برایش باقیمانده باشد بقیه را نیز در خفا و کنج عزلت بگذراند.
گفتگو با آقای سیروس غضنفری در باره سازمان مجاهدین – قسمت دوازدهم
هر موقع سازمان در یک مشکل تشکیلاتی قرار می گرفت برای جلوگیری از جداشدن نیروها یک بحثی را با عنوان بندی از انقلاب ایدئولوژیک مطرح می کرد. دراینجا سعی دارم شروع طرح انقلاب درونی سازمان را تشریح کنم. در سال 1363 سازمان به جهت شکست در شروع فاز مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران و ناکام از اجرای ترور رهبران انقلابی کشور با شکستی استراتژیک روبرو شد
بن بست کامل استراتژی رجوی
اگر موضعگیریها و مکتوبات مجاهدین را طی این سالیان دنبال کرده باشید می بینید که با زبانها و ترفندهای مختلف سعی داشته اند این استراتژی را جور دیگری جلوه دهند و سعی کنند با شیوه های مختلف در انظار جهانیان آنرا زنده بنمایانند. از در آویختن به دامان آمریکا گرفته تا آویزان شدن به «جنبش سبز» و الی آخر که همه آنها هم محکوم به شکست بوده است چون این نوزادی که رجوی از آن صحبت میکند از مادری مثل رجوی و پدری مثل صدام حسین بدنیا آمده که حاصل ترکیب نامیمون و خیانت است.
خاطرات سفر به اشرف – قسمت دوم
در قلعه اشرف رجوی افراد را مورد شستشوی مغزی قرار می دهد تا برده او باشند. خیلی از نفرات بی آنکه اراده تصمیم گیری و انتخاب داشته باشند به عملیات فرستاده شدند و بیهوده کشته شدند. این مسائل دردناک است. از موقعی که رجوی نیروها را به عراق منتقل کرد تعداد زیادی مفت از بین رفتند حتی معلوم نیست جنازه یا قبر آنها کجا است؟ رجوی سالی یکبار اگر یادش بیفتد درود و سلامی بر آنها می کند
گفتگوی اعضای جدا شده مجاهدین درباره ی ترفندهای سران مجاهدین – قسمت سیزدهم
مسعود رجوی استاد طرح وعده و وعیدهای الکی ست اینکه به بچه ها در اشرف مدام القاء می کنند آینده از آن ماست و در ارتباط با سرنگونی رژیم حرف های بی ربط می زنند که رنگی از واقعیت ندارد و بدینگونه سعی دارند به افراد در اشرف روحیه کاذب بدهند و با این شگرد بچه ها را فریب می دهند تا چند مدتی نیز آنها را وادار و تشویق کنند در اشرف بمانند. اخیراً مسعود و همسر سومش خانم مریم عضدانلو در پیام هایی که می دهند باز به موضوع تکراری و کلیشه ای سرنگونی رژیم اشاره کردند
بهایی که رجوی می خواهد با خون بپردازد
چند سالی است که پدر خوانده رهبری فرقه (صدام) سرنگون شده، هیچ موشکی به پادگان اشرف اثابت نکرد درست در آستانه تعطیلی پادگان اشرف موشک است که به سمت پادگان سرازیر می شود!!! نکته عجیب این داستان این است که تمام شلیکها به نقطه کور اصابت می کنند!!! آنچه که ما میدانیم این است که فرقه رجوی آنقدر در عراق مزدور دارد که حاضرند برای دریافت دلارهای بیشتر دست به هر کاری بزنند حتی حمله ساختگی و قربانی کردن افراد بیگناه!
کارشکنی یا همکاری – بازهم فرقه پرستی مجاهدین
فقط اشاره ای کافی است که بگویم در طی سالیان در کمپ اشرف،زنان از کوچکترین و اولیه ترین حقوق انسانی محروم بوده و همواره تحت یک استثمار وحشتناک فکری و فیزیکی قرار داشته اند.زنان و دختران ساکن در کمپ اجازه دیدار با هیچ مردی را ندارند ؛ حق انتخاب لباس و پوشش مورد نظر خود را ندارند، اجازه هیچ اظهار نظری را ندارند و اجازه تردد به هیچ مکانی که در آن محل ها مردان باشند را ندارند… و به مانند بردگانی که فقط بایستی مطیع اوامر تشکیلات بوده و تمام عواطف شان را نیز نثار رهبری کنند
سفر مریم رجوی به عراق
سفر به بغداد… باید گفت بعد از دهسال فرار از عراق و رفتن به خارجه و سیر سیاحت و درحالیکه عزیزانت!! زیر بمباران نیروهای ائتلاف بودند و پس از به کشتن دادن حدود 50 تن تحت عنوان اینکه در اشرف بایستید و مقاومت بکنید، و جنگ علنی با دولت عراق چه در سر داری، جز اینکه بازهم می خواهی از این فرصت پیش آمده نهایت سواستفاده برای مطرح شدن و قانونی کردن خودت کنی؟… و اینکه حتما این هم یادت رفته سر تا پای تو غیر قانونی است و روزی بایستی به تک تک جوانان این میهن حساب پس بدهی؟
سونامی سیاسی و هذیان گویی مریم قجر عضدانلو
برای سنگ اندازی و شلوغ کاری مریم قجر عضدانلو به عمد شش شرط را مطرح کرده، از این شلوغ کاری و آب گل آلود کردن تنها هدف او شرط پنجم است. (لغو محاصره و کلیه تهدیدها و اذیت و آزار و اقدامهای سرکوبگرانه و احکام ساختگی دستگیری بدون استثنا) چونکه به خوبی می داند که سران و فرماندهان اصلی که 110 نفر از آنها بخاطر دست داشتن در سرکوب و کشتار کردها و شیعه ها توسط وزارت دادگستری عراق حکم بازداشت آنها صادر شده
سرنوشت سازمان فرقه شده رجوی، از دید یک جداشده
خودشان یعنی رهبری این فرقه معتقدند که به لحاظ آزادی و دمکراسی از همه گروهها و دستجات دیگر جلوتر هستند!! ولی من به عنوان یک کادر سازمان با سابقه 25 سال می گویم خیر اساسا چنین نبود ونیست. در سازمانی که من در آن بودم و 25 سال در آن عمرم و جوانیم را گذاشتم همه روابط و مناسبات آلوده به اجبار بود، اجبار در پوشش، اجبار در دعا و نیایش، اجبار در شرکت در نشستهای تفتیش عقاید، اجبار در کشتن عاطفه، اجبار در… و سانسور و بی اطلاعی از دنیای بیرون و پیشرفت و تکنولوژی