اسارتگاه اشرف صدای سرکوب آزادی یا قبرستان زندگان
.. عملکرد مسعود و مریم رجوی است که خود، آگاه هستند که به دلیل عملکرد غیر صحیح و غیر اصولی همه پل های پشت سر خود و فرقه خود را خراب کرده اند و جایی و روزنه ی امیدی برای خود در منطقه باقی نگذاشته اند، پس بنابراین به دنبال ادامه راه و استراتژی غیر اصولی خود سعی شان بر این خواهد بود که با تهدید مقامات حقوق بشری به خودکشی و یا خودسوزی قضیه را هرچه پیچیده تر کنند. مسئول اصلی این فاجعه های انسانی خود مسعود و مریم رجوی می باشند که با در تنگنا قرار دادن نفرات نگون بخت و مرده های متحرک، خود مهیا کننده این شرایط می باشند. لذا تمامی نهادهای بین المللی و حقوق بشری و صلیب سرخ درعراق که در این رابطه فعال هستند باید…
مصاحبه با غلامرضا نوربخش ازاعضای جدا شده در رابطه با قربانیان ۱۹ فروردین
آقای غلامرضا نوربخش ازاعضای بازگشتی فرقه رجوی در یک مصاحبه با انجمن نجات شاخه خوزستان شرکت نمود. وی گفت: رجوی و دیگرمسئولین فرقه رجوی علیرغم اینکه درطی این 8 سال فرصت کافی برای انتقال اعضای تحت اسارت در پادگان اشرف را داشتند ولی به دلیل اینکه در نظر دارند که از خون این اعضا استفاده تبلیغاتی کنند هیچگونه اقدامی انجام ندادند و با تحریک این اعضا آنها را قربانی کردند.
مجاهدین سازمانی انقلابی یا فرقه ای؟- قسمت دوم
نیروها بایستی در برابر رهبری سازمان و تشکیلات درونی مجاهدین در نقطه اوج صداقت، فداکاری، پایبندی به اصول و وفاداری باشند. بطوریکه بایستی جزیی ترین و خصوصی ترین نکات یا مواردی که فقط به ذهنشان زده است را و هیچ نمود بیرونی هم نداشته به رهبری یا نماینده مورد اعتماد وی بازگو کنند. تا رهبری از مختصات ایدئولوژیکی هر فرد در لحظه مطلع باشد. مثلا بیاد دارم در نشستی یکی از بچه ها خوابی که شب قبل دیده بود را بیان کرد و مسئول نشست تا دقایقی با او برخورد میکرد و میگفت: تو که از این مدل خوابها میبینی حتما در طی روز باین چیزها فکر میکنی
مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت پنجم
فرقه مجاهدین فرقه ای است که فریب کاری و دغل کاری از جمله راه کارهایی است که برای رسیدن به اهداف خود انجام می دهند و انسانها را فریب داده و از آنها سواستفاده می کنند از مثال ساده ای شروع می کنم که رهبر فرقه همان جانشین و بهتر بگویم مریم فریبکار که مسعود را (خدا) معرفی می کند و خودش را انسان رها شده از طریق طلاق و ازدواج با مسعود، که این طلاق او را غسل داده است و رها شده است.
میخ دیگر بر تابوت فرقه در اشرف
رجوی های جنایتکار آب پاکی را بر روی دست همه ریخته و نشان دادند که قصدی جز به کشتن دادن تمام اسیران را نداشته و ندارند تا با این روش جنایتکارانه مانع از افشای کامل آنچه در اشرف انجام داده اند شده و از در هم شکستن تندیس نکبت باری که از خود ساختند جلوگیری کنند.
دستگیری مریم قجر و خودسوزی اعضا به دستور مسئولین فرقه
به بچه ها که هنوز از شوک بازگشت به اشرف و خلع سلاح در نیامده بودند ضربه بعدی وارد شد و آن هم دستگیری مریم و لو رفتن وی و اینکه او به فرانسه گریخته بود، و همه می گفتند که مریم قرار بود جلودار ارتش در امر سرنگونی باشد او حالا در فرانسه چکار می کند. وی ما را در زیر بمباران رها کرده و اکنون در فرانسه جا خوش کرده است. اکنون دلمان را به چی خوش کنیم و رهبران سازمان ابتدا به فکر جان خودشان می باشند. و اگر او را به ایران استرداد کنند ما باید چکار کنیم.
تهدید جدید مریم رجوی به قتل عام باقیمانده گروگانهای مجاهدین در اشرف
قابل توجه است که رجوی همزمان با این تهدید آشکار، مشخصا از بیان صریح اینکه چه کسی این قتل عام را عملی خواهد کرد خودداری کرده است. اگر به درگیری های هشتم آوریل گذشته مراجعه کنیم می بینیم که ارتش عراق در این روز با قرار قبلی برای تحویل گیری بخشی از قسمت شمالی کمپ و پس دادن آن به صاحبان کشاورزش بر اساس حکم صادره از دادگاه مراجعه کرده بود ولی نیروهای ویژه مجاهدین خلق (فرقه رجوی) با آمادگی و نقشه قبلی با خشونت تمام در مقابل این نیروی نظامی به مقابله پرداختند.
مجاهدین سازمانی انقلابی یا فرقه ای؟ – قسمت اول
در لغت فرقه بمعنی گروه یا سازمانیست که افراد آن برای رسیدن به اهدافی که رهبر مشخص میکند دست به کارهای خاص و تا حدود زیادی غیرعادی و البته خطرناک برای جامعه میزنند و همین مسئله آنان را از گروهای سیاسی و اجتماعی دیگر متمایز و حساب آنان را جدا میسازد. فرقه ها اساسا توسط شخصی که خود را رهبر معرفی کرده است هدایت میشوند که آن شخص قدرت برتر و بلا منازع میباشد که همه افراد بایستی نسبت به او سرسپردگی مطلق داشته باشند. که دقیقا این مثال مسعود رجوی در سازمان مجاهدین است.
فرار از پادگان فرقه ای اشرف را چگونه تبیین می کنید؟
از تمامی کسانی که معتقدند”درهای ورودی سازمان بسته ولی درهای خروجی آن باز هستند و افراد به میل و اراده خود در اشرف مانده اند” باید پرسید که پس مقوله فرار از پادگان اشرف را با این همه مشکلات چگونه تبیین میکنید و چه لزومی دارد که افراد از اشرف فرار کنند؟ فرقه مخرب و کنترل ذهن رجوی بارها علنا اعلام نموده که فرار از سازمان بالاترین خطائی است که یک فرد میتواند مرتکب شود که مجازات آن قطعا مرگ است.
خواهان محاکمه رجویهای مزدور هستیم – قسمت دوم
همان طوری که غالب شما به عراق رفتید و از نزدیک وضعیت قرارگاه را مشاهده نمودید، نیروهای عراقی بعد از آزاد سازی زمین های شمالی در حال حاضر در قسمت شمالی جاده اصلی (جاده 100) که در واقع از یک سوم شمالی اشرف بصورت غربی – شرقی کشیده شده است مستقر شده و خاکریز بلندی زدند و با ایجاد پست های نگهبانی در آنجا بر اوضاع کنترل دارند و ظاهرا خانواده ها نیز در آنجا بلندگوهایی نصب کردند تا بتوانند پیام هایشان از فاصله نزدیک تر به گوش افراد داخل قرارگاه برسانند.
ترسیم اوضاع به سیاق مسعود رجوی
هروقت اوضاع بر وقف مراد نبود ؛ مسعود رجوی نشست میگذاشت و با ترسیم چند تابلو و اشکال هندسی نشان میداد که اتفاقا بر خلاف آنچه که فکر میکنیم همه چیز حاکی از پیروزی است و علاوه بر این حتی اگر چنان هم باشد که فکر میکنیم بازهم پیروزی در انتهای مسیر دیده میشود و این پیچیدگی در مسیر است که مانع از دیده شدن نور در انتهای آن شده است. ما هم برای ختم به خیر شدن قائله و خلاص شدن از دیدن تکرار نشست و گزارش نویسی و بحث ؛میپذیرفتیم و میرفتیم سرکارمان.
پیام آقای رجوی برای چیست؟
ازیک طرف برای کشته شدگان اشرف اشک تمساح می ریزی و از طرف دیگر با به راه انداختن خیمه شب بازی در سیمای مجاهدین نخست وزیر و سران دولت فعلی عراق را تحریک میکنی که بیایند و به جان بیگناهانی بیفتند که اسیر فرقه سرا پا کذب تو شده اند و آنان را با زره پوش و گلوله به خاک و خون بکشند و تو و مریم هم از این جوی های خون ریخته شده لذت ببرید و از طرف دیگر برای اینکه خود و مریم را از انزوای سیاسی بیرون بیاورید و دست به دامان ارباب خودت می شوید تا کمی به تو ومریم محل بگذارند.