اعضای گروه علیرغم میل خود در اشرف هستند
عده زیادی تحت فشار هستند. آنها راجع به آینده خود نگران هستند. آنها نمیدانند چه اتفاقی قراراست رخ دهد. من از صلیب سرخ و سازمانهای بینالمللی میخواهم تک تک با افراد کمپ صحبت کنند. این موضوع باید حل شود و خونریزی تمام. اگر افراد بروند، سازمان از هم میپاشد و دیگر سازمان مجاهدین خلقی در کار نخواهد بود.
پروسه خوانی مسعود رجوی طی این چند دهه…
مسعود الان که مثل موش در تله افتاده علیرغم آن، بحث های جدید را پیش کشیده، من می خواهم بگویم جدای از بحث های جدیدش که می خواهد به نیروهای موجود در اشرف جهنمی یک زندگی پوچ و یک آرمان و یک هدف واهی را نوید می دهد تا چند صباحی دیگر نان اسارت بچه ها را بخورد. بیایید ببینیم کدام تحلیل و تابلو و خط و مشی.
اعتراف یک عضو مرکزیت سازمان به شکست کامل فرقه و بلاتکلیفی نیروها
فردی بنام اسماعیل وفا یغمایی که یکی از اعضای مرکزیت سازمان بوده است در نوشتاری خطاب به مریم رجوی که در یکی از سایت های حامی این فرقه درج شده است به نکات بسیار مهمی اشاره می کند. او در حالی که هنوز بر حمایت خود از فرقه تاکید دارد اما برای آنکه تکلیف خود را بداند از مریم رجوی می خواهد که بجای برخورد احساسی که تنها برای درون فرقه مصرف دارد به تحلیل اوضاع پرداخته و به جای شعارهایی همچون آلترناتیو بودن و… که هیچ جایی در واقعیت ندارد، حقیقت موجود را به هواداران و حامیان خود بیان کند.
از وقاحت و بی شرمی مسعود و مریم متعجب می شویم
از جمله مواردی که همیشه در نشست های ایدئولوژیک گفته می شد تهدید درون سازمان و نیروهای بورژوازی بود، در این رابطه بحث ها و نشست های کشافی برگزار می شد و تک تک نیروها در این رابطه زیر تیغ می رفتند که چرا گرایشات درونی نسبت به بورژوازی دارند اما در کمال تعجب دیدیم مریم و مسئولین تراز اول سازمان قبل از شروع حمله آمریکا به عراق به پاریس گریختند.
سکوت مرگبار رجوی خائن
هر چند که رجوی با دجالیت منحصر به خود در هر بار فرار و جاخالی دادن مبارزاتی آن را رنگ و لعاب سیاسی و ایدئولوژیک داده و بر ضرورت این اعمال ننگین خود نشست های مبسوطی برای اعضای سازمان بر گزار و توجیهاتی را ارائه می دهد.اما این سکوت مرگبار او از 29 بهمن 89 معنای جدیدی به خود گرفته است که با درگیری 19 فروردین و ادامه سکوتش سئوالات زیادی را در اذهان عمومی تداعی می کند.
عقب گرد ارتش آزادیبخش مجاهدین و حرکت به سوی غرب
اصولا اگر یک نگاه گذرا به کارنامه رجوی بیندازیم بخوبی مشاهده میکنیم که ایشان در تمامی سرفصل ها هنگامی که از بیرون خود تحت فشار قرار میگیرد از مواضع خود براحتی عقب نشینی میکند و برای این عقب نشینی هم دهها دلیل میاورد. و این بدلیل بی مایگی و بی اصالت بودن ایشان است. روزگاری امریکا جهانخواربود و سرود نبرد با امریکا میساختند وحتی قبل از پیروزی انقلاب در تهران امریکایی ترور میکردند ولی وقتی تحت فشار ارتش امریکا قرار گرفتند از امریکا بعنوان دوست و متحد استراتزیک خود یاد میکنند.
فرار ۳ تن از فرماندهان مجاهدین از اردوگاه اشرف
ده ها تن از اعضای گروه تروریستی مجاهدین از جمله 3 تن از فرماندهان این گروه پس از فرار از اردوگاه اشرف در شمال شرقی بغداد، خود را تسلیم نیروهای امنیتی عراق کردند. یکی از این فرماندهان گروه تروریستی مجاهدین در کنفرانسی مطبوعاتی به خبرنگاران گفت، مسئولان این گروه توجهی به جان انسانها در اردوگاه اشرف ندارند، زیرا آنها از اعضای عادی هستند و نه فرماندهی کل.
قسمتی از متن ویدئو افشاگرانه دکتر علیرضا نوری زاده
دستور داده بودن برین جلوی تانک ها بپرین.برین جلوی بولدوزرها بپرین.دستور بود!آقای رجوی خون میخواد.والا مجلس روضه اش رو توی سیمای آزادی چه جوری برپا کنه؟عین اینکه مردم رو خر تصور کردن!نشسته پشت جعبه آینه،عروسک پشت پرده،یه عده بچه بیگناه مجروح بدبخت که از زندان اومدن یا مجروح شدن اونجا رو برانکارد و روی صندلی نشستن بعد ایشون بغل گوشش هم برادر ابریشمچی داره اسم ها رو میگه.
خانم مریم رجوی گوش کن!
شاید باورتان نشه ولی ایندفعه هیئت وزیران عراق برای اخراج حتمی فرقه رجوی مصوبه ای را گذرانده که بی شک آرزوهای مخرب شما را تیره ودر کنارش دادو فغان مادران و پدران پیری که یکسال در جلوی درب اشرف به انتظار دیدار فرزندانشان نشسته اند روزگار سیاه و پرنکبتی را در این 9 ماه بحول قوه الهی وبا افشاگری های جانانه رقم خواهند زد.
طرح جدید رجوی ها برای به کشتن دادن اعضای خود در اشرف
آیا مریم قجر فقط برای فرار از فشار دولت عراق و مسائل بین المللی مبنی بر خروج از کشور عراق این گونه عنوان می کند که حاضر است از عراق خارج شود؟ ولی هر چه که باشد باید نتیجه گرفت که نشان دادن این گونه مصاحبه ها نشان از کشتار دیگری دارد که سران فرقه سعی می کنند که دوباره با به کشتن دادن نفرات اشرف به حیات ننگین خودشان ادامه دهند و اینگونه نشان دهند که نفرات در اشرف خودشان خواهان ماندن هستند و حاضر نیستند از آنجا خارج شوند.
رهبران مجاهدین و جشن خون
مسعود ومریم رجوی که ایدیولوژی خون را نمایندگی میکنند برعکس اصرار دارند که نیروها همچنان دراردوگاه اشرف بمانند تا با تکرار سناریوی تحریک و وادار کردن آنها به درگیری با نیروهای حفاظتی عراقی باز خون بریزند واز خون این قریانیان برای اهداف تبلیغاتی خود استفاده نمایند.براستی اگر ماندن دراردوگاه اشرف ومقاومت تا آخرین نفر وآخرین سنگر یک وظیفه ملی وانقلابی وشرافتمندانه است پس چرا آنها فرار را بر قرار ترجیح داده واز این سعادت محروم شده اند؟
سناریوی جدید مجاهدین
روش سازمان مجاهدین از قدیم اینگونه بوده است که افراد ناراضی داخل تشکیلات خود را نابود کند، به نحوی که بتواند بهرهبرداری سیاسی از نابود کردن آنها ببرد و هم اینکه از شر آنها در داخل سازمان راحت شود، این سناریو را در درگیری با ارتش عراق طی چند روز گذشته اجرا کرده همانطور که بارها آن را در سال ۲۰۰۹، در عملیات مرصاد و در اوایل پیروزی انقلاب نیز به اجرا درآورد تا هم پروژه کشتهسازی خود را دنبال کرده و هم از این طریق مظلومنمایی کند.