شنبه, ۲۲ آذر , ۱۴۰۴
کینه شتری مریم قجر نسبت به مردم ایران ناشی از چیست؟ 08 اسفند 1389

کینه شتری مریم قجر نسبت به مردم ایران ناشی از چیست؟

مریم قجر که نزدیک به 18 سال است دارد درجا می زند و خواب ریاست را می بیند به احتمال زیاد به مرز دیوانگی رسیده که همه عالم و آدم را پادگان اسارت یعنی اشرف می بیند. در 25 بهمن یک سری اغتشاشگر به خیابانها ریختند و بی آنکه هدفی داشته باشند اموال عمومی مردم را به آتش کشیدند و مریم قجر از آنها تقدیر کرد از سوی دیگر از سوی افراد اجیر شده فرقه با سلاح گرم 2 نفر از هموطنانمان به شهادت رسیدند و یکی دیگر از اجیر شدگان همین فرقه که به تازگی دستگیر شده است با کوکتل مولوتف قصد داشت مردم بی گناه را به آتش بکشد.

رد پای مسعود رجوی از شهرامان تا جزیره ای درقطب شمال 07 اسفند 1389

رد پای مسعود رجوی از شهرامان تا جزیره ای درقطب شمال

دولت اسرائیل (ارباب جدید فرقه رجوی) از سال 2009 به دنبال پیداکردن مخفی گاهی جهت این گروه 33 نفره تروریست بوده است که سرانجام درنوامبر 2010 به کمک وهماهنگی آژانس یهودودولت اسرائیل واردن زیر نظر امریکا مسعود التکریتی و32 تن از همراهانش با یک فروند هواپیمای شخصی ملک عبدالله خاک اردن (امان) رابه مقصد” ریکجاویک” مرکز جزیزه ایسلند ترک کرده واز آن تاریخ دراین کشور مخفی گردیده اند

پیام ادوارد ترمادو به خانواده های مقاوم در مقابل اردوگاه اشرف و اسیران گرفتار 04 اسفند 1389

پیام ادوارد ترمادو به خانواده های مقاوم در مقابل اردوگاه اشرف و اسیران گرفتار

دوستان عزیز که در زندان اشرف گرفتار هستید، آیا تا کنون با خود لحظه ای خلوت کرده اید تا به درستی فکر کنید که چرا خود و زندگی خود را و زندگی پدر و مادر ودیگر عزیزان خود را به باد فنا داده اید؟ به راستی برای چه؟ آیا فکر می کنید این یک مبارزه است؟ اگر این راهی که شما در پیش گرقته اید مبارزه کردن است پس چرا رهبران این مبارزه در کنار شما نیستند؟ آنها در اروپا بهترین زندگی را برای خود فراهم کرده و در امنیت کامل بسر می برند

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت یازده 04 اسفند 1389

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت یازده

مسئولینی که قبلا پیش رهبر عقیدتی کاملا توجیه شده بودند فضائی پدید آوردند که یکدفعه متوجه شدیم همان مبارزان و قهرمانان و گوهران بی بدیل زمان تبدیل شدند به افرادی بی شرف، بی ناموس، بی همه چیز، آشغال و هزار و یک فحاشی دیگر که نصیب شان شد. اینها همان اعضای سازمان هستند که به خاطر حرف مریم در نشست متقاعد شده اند صادقانه یا فریبکارانه اعتراف کنند و حال میبایست به بدترین شکل تحقیر و له شوند.

نابودی عشق در فرقه رجوی 30 بهمن 1389

نابودی عشق در فرقه رجوی

20 سال قبل در یکی از همین روزها بود که یکی از دیکتاتورهای بدون صاحب نام که همیشه خود را پشت دیکتاتورهای دیگر قایم می کرد و با شعر و شعارهایی که به کار می برد و همه چیز خود را معکوس جلوه می داد، در مقابل چشم همه مردم جهان، ضد والنتاین و روز ضد عشق و عاشقی خلق کرد و به کار برد. او با اهرم های فشار و استبدادی که در دست داشت، بسیاری از انسان های عاشق زندگی و هستی را در درون فرقه اش محکوم به جدایی و فنا کرد و با امکانات و تبلیغاتی که در آن روز در دست داشت و به کار می برد، تا توانست در مذمت عشق سخن راند.

خاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف – قسمت دوازدهم 25 بهمن 1389

خاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف – قسمت دوازدهم

تملق گویی و چاپلوسی یکی از ویژگیهای خاص در دستگاه تشکیلات مجاهدین است. تملق گویی از رجوی و پس از آن از مسئولین بالای آن بخصوص زنان سطح بالا یا بقول خودشان”شورای رهبری”. البته این نکته جدیدی نیست این رسم همه دیکتاتورهای تاریخ بوده و هست. رسمی که همیشه می بایست از دیکتاتور بزرگ تملقگویی و چاپلوسی کرد تا خود را به بالا کشید و به او نزدیک کرد.

چرا خواهان محاکمه مسعود رجوی هستیم؟ 21 بهمن 1389

چرا خواهان محاکمه مسعود رجوی هستیم؟

این محاکمه قطعا می بایست با حضور ناظران بین المللی و رعایت تمامی موازین و اصول قانونی و بر اساس عرف جهانی حقوق متهمین صورت گیرد. خواست ما برای انجام چنین محاکمه ای انتقام جوئی یا حتی عدالت خواهی نیست. ما معتقدیم که جهان باید در خصوص تهدید و تخریب اجتماعی و امنیتی فرقه ها مطلع گردد و دیگر کسی به دام فرقه های رنگارنگ که با شعارهای فریبنده خود جوانان صادق و آرمان گرا اما کم تجربه را اسیر میکنند نیفتد.

نشست خانواده های آذربایجانغربی با حضور محمود دشتستانی – قسمت هفتم 20 بهمن 1389

نشست خانواده های آذربایجانغربی با حضور محمود دشتستانی – قسمت هفتم

آقای محمود دشتستانی: نه اینطوری نیست که بچه ها دچار تناقض نشوند. اتفاقا یکی از سنگین ترین تناقض هایی که در ذهن بچه های حاضر در اشرف ایجاد شده است همین موضوع فرار رجوی است و پنهان شدن او و اینکه کجاست و چرا این همه اصرار دارد که بچه ها در اشرف بمانند در حالی که او و مریم از اشرف فرار کرده اند؟ بچه ها از خودشان می پرسند چرا خودت (رجوی) رفتی جای دیگر؟ و به اشرف نمی آیی تا ببینی ما چی میکشیم و چقدر در عذاب هستیم؟

اندر حکایت دیدن سراب از سوی رجوی 19 بهمن 1389

اندر حکایت دیدن سراب از سوی رجوی

مضحکه جدید رجوی همانا خروش بهمن است! گویا ازتحولات فزاینده اخیر خاورمیانه بوی کباب از نوع داغ شدن گوشت حمار به مشام آنجناب رسیده است!. سراسمیه والبته مست و خواب آلود درافراط از مصرف شراب، سراب از نوع سرنگونی به چشمانش نقش بسته و کمافی السابق دچارهذیان گویی شده است و خواب سرنگونی دیده است.

بیهوده بودن فراخوان های رجوی وطن فروش 18 بهمن 1389

بیهوده بودن فراخوان های رجوی وطن فروش

مسعود رجوی بر حسب ویژگی بارز خود یعنی « نان به نرخ روز خوردن »، پیامی داده و در آن نه تنها به این نکته اشاره نکرد که « ما غلط کردیم و دیگر کار مسلحانه نمی کنیم و امضا هم زدیم و سلاح ها را دو دستی به آمریکایی ها تحویل دادیم تا در ازای آن چند روزی فرصت حیات گرفته و بازیچه دست آنان باشیم » بلکه برای دن کیشوت و پهلوان بازی و قهرمان نشان دادن خویش، دستور داد تا تصویرش را با لباس نظامی در سایت بزنند.

پیام ۹ بهمن رجوی، نشان استیصال و درماندگی یا هذیان گویی سیاسی 17 بهمن 1389

پیام ۹ بهمن رجوی، نشان استیصال و درماندگی یا هذیان گویی سیاسی

نگاهی اجمالی به خیل پیام های چند ماه اخیر رجوی چیزی جز تکرار و تکرار فحش و فضیحت و اهانت و… به همراه ندارد. در واقع احساس بیهودگی رجوی از تکرار این پیام ها و همچنین آمار و ارقام حمایت های ادعایی و نشست ها و سمینارها و کنفرانس ها و جنگ روانی رسانه ای خسته کننده او را به شدت دچار فرسایش و خستگی و عصبانیت کرده است.

رجوی، پرچم دار عشق یا پرچم دار تباهی!؟ 17 بهمن 1389

رجوی، پرچم دار عشق یا پرچم دار تباهی!؟

بر چه مبنایی به رهبری فرقه لقب پرچم دار عشق را داده اند؟ عشق به اعضای خود و نابود کردن کانون خانواده، اعضاء را به تباهی کشیدن، کودکان خُرد سال و شیر خوار را در به در کردن در دیار غُربت و بدور از محبت پدر و مادری، عشق به مردم ایران، خمپاره زنی و بمب گذاری درون مردم و خون مردم بی گناه را ریختن، حمله به خانواده های اعضاء در مقابل پادگان اشرف و توهین کردن به آنها، و یا شکنجه کردن روحی و فیزیکی اعضاء، در کجای رهبری فرقه، عشقی وجود دارد که ما بیست سال آن را ندیدیم

blank
blank
blank