شکست گام به گام رجوی در تقابل با خانواده ها
بی تردید ادامه این شرایط علیرغم اینکه بیشترین آسیب و رنج و مرارت آن متوجه خانواده ها است، نمی تواند از جانب رجوی قابل تحمل و ادامه یابد. همین ریزش ها و فرارهای محدود و معدود نیز در نهایت و به شکل بهمن وار گریبان رجوی را خواهد گرفت. وضعیت اکنون قرارگاه و نسبت آن با خانواده ها بیشتر تداعی کننده رابطه نابرابری است که نمی توان توفیق زیادی برای خانواده ها متصور گردید
سمینار بزرگ پاریس در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی
روز شنبه 19 ژوئن 2010 یکی از سالن های بزرگ پاریس شاهد گردهمایی بیش از 200 نفر از اعضای جداشده از مجاهدین خلق، خانواده های قربانیان و گروهی ار فعالین حقوق بشر بود. شرکت کنندگان در این سمینار با نصب پارچه نوشته های بزرگ خواسته های خود را خطاب به نهادهای بین المللی و دولتهای غربی اعلام کردند و از آنها خواستند که بر رهبری فرقه مجاهدین فشار وارد آورده تا نقض حقوق بشر در این فرقه متوقف گردد.
اجتماع در مقابل پادگان فرقه ای اشرف همزمان با گردهمائی پاریس
همزمان با گردهمائی پاریس، خانواده های متحصن در مقابل دروازه پادگان اشرف اقدام به برپائی اکسیونی نمودند که بسیاری از مقامات و شخصیت ها و نمایندگان رسانه های عراقی و همچنین شهروندان و شیوخ استان دیالی و شخصیت های بین المللی و حقوق بشری در آن شرکت داشتند. تعدادی از خانواده ها در این اجتماع از جمله آقای ایمان یگانه ارتباط مستقیم با گردهمائی پاریس برقرار نموده و خواست های خود را به گوش حضار و خبرنگاران حاضر در آنجا رساندند.
ادعای عوامفریبانه فرقه رجوی
این عمل جنایتکارانه یعنی ممانعت از ملاقات خانواده ها از دید مجاهدین هرگز”نقض آشکار حقوق انساندوستانه و حقوق بشر بین المللی” نیست و صد در صد شکنجه روانی خانواده ها نمی باشد اما نگهداشتن افراد بی بضاعتی که مدت بیش از 20 سال است در اردوگاه کار اجباری اشرف نگهداری شده اند و اجازه خروج و ازدواج و داشتن رادیو و موبیل و تلفن و اینترنت و کتاب و روزنامه ندارند و خانواده هائی که می خواهند فرزندانشان را نجات دهند و آنها را وارد جامعه انسانی بکنند و از مزایای یک زندگی عادی با همه مشخصات آن شامل ازدواج و کار بر خوردار سازند نقض اشکار حقوق بشر و شکنجه روانی است
برای روح مادرم…
به بیست و پنج سال قبل بر می گردم. به زمانی که شوری در سر داشتم و دل در گرو آینده ای سرشار از امید. و دست به تمنای دعای مادری که هر روز و شب بعد از نماز مرا نثار می کرد. به عشقی که از آنها در دل و یاد داشتم. و دست آخر به یکی از روزهای نسبتا سرد اسفند ماه 1364. و آخرین هدیه ای که به مادر دادم، تمثالی از حضرت علی که با کمک پدر برای او تهیه کرده بودم. و بعد از آن هیچ چیز به خاطر ندارم. حالا بعد از این همه سال شاهد حضور مادرانی هستم که به امید دیدن فرزندان شان در چند صدمتری من لحظه شماری می کنند
انتظارخانواده ها در درب اشرف و شکستن محاصره غزه هردو یکی است
این شاگرد خلف اسرائیل نفرات را در مجموعه ها و قرارگاه ها حبس نموده تا صدای خانواده اش را هم نشنوند. چون اگر اینکار را نکند و اجازه ملاقات بدهد موجودیت این فرقه شیطانی در عراق به پایان می رسد و برای سران این فرقه بخصوص برای رجوی مهم این است که نفرات را در اشرف نگه کند و با مارک زدن به خانواده ها و حمله به آنها در صحنه سیاسی وجود اشرف را کانون مبارزه برای جمهوری اسلامی قلمداد کند.
مجاهدین از دیدگاه محمود دشتستانی؛ عضو جداشده از این فرقه – قسمت اول
اگر اشرف جابجا شود و یا اعضای آن گروه به کشور دیگر جابجا شوند، چیزی از تشکیلات باقی نمی ماند و حدود 50 و 60 درصد آن ها رفتن پی زندگی و خانواده شان را در ماندن در یک مسیـر بی هدف و نافرجام را ترجیح می دهند. البته این یک بحث توی هوا نیست و واقعیتی امکان ناپذیر در شرایط عینی و ذهنی تک تک اعضا از یک طرف و یک واقعیت سیاسی از طرف دیگر است. زیرا که هم اکنون به این لحاظ سرکردگان آن ها در یک منگنه سیاسی و بین المللی قراردارند.
انقلاب ایدئولوژیک رجوی در معرض یک آزمون ساده
اگر واقعا قرار باشد آنگونه که امثال آقای کریمی ادعا می کنند انقلاب ایدئولوژیک پاتک و سَد سدید مجاهدین در مقابل وسوسه های بیرونی و توطئه های طراحی شده جمهوری اسلامی و سایر اضداد مجاهدین باشد، علی القاعده این ادعا و قابلیت باید به طور طبیعی و عملی و نه تحمیلی و فیزیکی خود را در رو در رویی و مواجه بی واسطه و بدون حائل با شرایط نشان بدهد.
مرزبندی رجوی با والدین با کدام معیار دینی و انقلابی توجیه پذیر است؟!
در دستگاه رجوی اصل بر حائل زدایی بی قید و شرط بین فردیت و رهبری است. بر اساس آنچه از مفهوم رهبری استنباط و آموزش داده می شود، این رابطه فی النفسه هیچ حائلی را تاب نمی آورد. تا جایی که حتی فراتر جایگاه رهبری را به طور آشکار به جایگاه و مرتبت خداوندی ارتقاء می دهد.
مسعود و مریم رجوی آقای محمد کریمی یکی از ناراضیان فرقه است
مسعود و مریم رجوی در اقدامی ننگین اعضای اسیر فرقه را با زور وادار می کنند تا در مقابل پدران و مادران شان که با دلی شکسته و چشمانی اشکبار بعد از سالیان به امید دیدار جگر گوشه هایشان به اسارتگاه اشرف مراجعه کردند را مورد بدترین دشنام ها و هتاکی ها قرار داده و نمک بر زخم کهنه این قربانیان جنایت رجوی ها بپاشند
سرسختی فرقه رجوی در جلوگیری از دیدار خانواده ها
تعریف و تمجید از پدران و مادران در آن دوره تنها برای شستشو دادن مغزهای افراد بوده و لا غیر، رجوی ها هرگز دلشان برای کسی نسوخته برای آنها تنها و تنها منفعت خودشان مهم است واز ابتدا نیز چنین بوده وهمیشه در تلاش بوده اند تا با مفت خوری ودروغ ودغلبازی و با کشتن یا به کشتن دادن جوانان مردم به حکومت ننگینی که امروز گوشه کوچک آن دربرابر اردوگاه اشرف بنمایش در آمده برستند.
فرقه رجوی قربانیان کمپ اشرف را به اجبار جلوی دوربین می آورد تا به خانواده خود فحاشی کنند
اکنون مسعود رجوی رهبر فرقه به این امید که بتواند خانواده ها را بدون دیدار با فرزندانشان مجبور به تسلیم و ترک محل کند، در نقشه ای کثیف تک تک کسانی را که خانواده هایشان جلوی درب متحصن شده اند را جلوی دوربین می آورد تا بر علیه خانواده های خودشان و در کنار آن به دولت عراق به فحاشی بپردازند. متاسفانه این گروگانها بیش از دو دهه است که در ایزولاسیون مطلق بوده و هیچ گونه تماسی با دنیای خارج و یا مینیمم دسترسی به مطبوعات، تلفن، اینترنت و غیره و یا ارتباط با خانواده هایشان نداشته اند.