تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت ششم
چند روز در درب ورودی اشرف بودیم یکی از همراهانمان حدوداً پنجاه سال داشت از درد و ناراحتی و از فشاری که به ایشان به دلیل اجازه ندادن به ما برای ملاقات با بچه هایمان وارد آمد دچار سکته ی قلبی شد. من شخصاً ایشان را با ماشین ارتش عراق به بیمارستان رساندم با مشکلات بسیار زیاد و بعد از چند روز حالش خوب شد در هنگام بازگشت به ایران هم ناخوش بود. این صحنه ها واقعاً درد آور است، رقت انگیز است.
دروغگویی سران فرقه رجوی در رابطه با مرگ یک اسیر نگون بخت در اشرف
معالجه قاسم یک سال نه بلکه بیش از 15 سال تاخیر داشت چون رجوی همه اسیران فرقه خود را خروج ممنوع کرده بود و حتی به بیماران صعب العلاج هم از ترس اینکه یک موقع اسرار فرقه رجوی را رو کنند اجازه خروج نمیداد تا اینکه هم درد بکشند هم این چنین به مرگ زود هنگام از این دنیا بروند تا در این موقعیت رجوی و سران پاریس نشین فرقه رجوی بتوانند از مرده هم به نفع خود سوء استفاده بکنند.
وای بر این حقوق بشر که شکنجه گران فرقه رجوی از آن دفاع می کنند
در سیمای آزادی خانم رئیس جمهور فرقه زالو صفت رجوی با افتخار درباره حقوق بشر صحبت می کرد آن هم زمانی که هنوز خون احمد رازانی خشک نشده و بهتر است بگویم خونهای امثال احمد رازانی، که خانم مریم رجوی رهبر فرقه مجاهدین خلق درباره نقض حقوق بشردر ایران با آب و تاب در اوور صحبت می کند چنانچه اگر کسی از نزدیک او را نشناسد و در مناسبات آنها نباشد فکر می کند این زن حامی حقوق بشر است اما این زن، همان شخصی است که روزی در عراق فرمان شکنجه نیروهای خود را صادر می کرد
مظلومیت زن در فرقه رجوی
در دستگاه رجوی ظلم کردن به زن یکی از انگیزه های سنتی اوست. فی المثل! در تمدن مصر قدیم دختران چشم درشت را هدیه می دادند بایستی می پذیرفتند زنان حق دفاع از خود را نداشتند. در فرقه رجوی همان سنت تا قبل از انقلاب ایدئولوژیک حاکم بود. از ما بین زنها دختران 17 الی 18 ساله انتخاب می شدند و به اجبار به مردان سن بالا 45 الی 50 سال هدیه داده می شدند
فرقه ی مجاهدین ناقض آزادی های مدنی و حقوق دموکراتیک انسانها
ماده 30 اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح دارد:” هیچیک از مقررات اعلامیه حاضر را نمی توان به نحوی تفسیر کرد که برای دولتی یا گروهی یا فردی متضمن حقی شود که بنا بر آن، بتواند به فعالیتی دست زند یا کاری انجام دهد که هدف از آن از بین بردن حقی از حقوق و آزادی های مذکور در این اعلامیه باشد”. حال در تاملی ژرف بر نامه ی آقای عبدالله صفا بخش (گورکی) می توان بوضوح رفتار بازدارنده ی سران مجاهدین و اعمال محدودیت های تشکیلاتی از سوی آنان در راستای پایمال کردن حقوق انسانها را به سادگی دریافت.
واکنش خانواده همتی: رجوی مرضیه را در بستر مرگ جلوی دوربین آورده است
ناهید همتی؛ خواهربزرگ مرضیه همتی: خانم رجوی یادتان هست که درسال 2000 من شخصا برای شما گزارش نوشتم و گفتم پزشکان تاکید دارند که بعد از مرگ هایده، خواهرش مرضیه همتی هم باید برای آزمایش ریه و چک پزشکی منتقل شود رونوشت گزارش را هم برای مهوش سپهری درعراق فرستادم. از سال 2000 تا به امروز 10 سال گذشته است و از نظر شما این همه تاخیر مقصرش دولت عراق است؟ به آن گزارش و درخواست من نه شما و نه هیچ کس دیگر جوابی نداد!
مجاهدین و رهبری فرقه ای
بالا دستها در فرقه رجوی خصوصا مریم و مسعود رجوی صف خود را همواره از پائین دستها جدا می بینند و از امتیازات خاص برخوردارند واین برآمده از ایدئولوژی فرقه گرایانه بوده و تراوش می کند. باید از رجوی پرسید تو محق هستی با فرزندت مصطفی وهمسر جادوگرت مریم با دخترش اشرف درکنارهم باشی اما اعضای دربند تشکیلات مخوف تو اجازه ندارند درپی سالیان بی خبری از اقوام خود ولو یک تماس کوتاه تلفنی داشته باشند تا خانواده هایشان را از نگرانی در بیاورند!
تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت پنجم
تا آنجا که ما دیدیم و برای ما ثابت شد متاسفانه مراجع بین المللی همچون صلیب سرخ در انجام وظایف شان کوتاهی میکنند. آنها باید همدل و کمک خانواده های حاضر در درب ورودی اشرف باشند. خانواده ها واقعا انتظاراتی از نهادهای بین المللی چون صلیب سرخ دارند. آنها مطالبات قانونی دارند مگر جز این است؟ مجاهدین در کمال گستاخی به ما خانواده ها مزدور می گویند امثال مادر من و مادر آقای واعظی را مزدور خطاب می کنند!؟
حقوق خانواده های متحصن و مسئولیت مبرم نهادهای ذیربط در قبال رجوی
قریب یک سال از تحصن گروهی از والدین اعضای سازمان مجاهدین در مجاورت قرارگاه اشرف می گذرد. سقف مطالبات این خانواده ها در طی این یک سال گذشته فقط ملاقات با فرزندان خود و بدون حضور و نظارت تشکیلاتی و بیرون از حصار قرارگاه بوده و هست. این خواست حداقلی تا امروز نه تنها پاسخی نیافته که در عوض دستگاه های تبلیغاتی و سانسور رجوی بیشترین هجمه و توهین و هتاکی و آزار روحی و جسمی را به این خانواده ها تحمیل نموده
تداوم جنایت مجاهدین در اردوگاه اشرف
مهدی فتحی یکی از اعضای گروه تروریستی مجاهدین در اردوگاه”اشرف” بر اثر ابتلا به بیماری سرطان و عدم معالجه به موقع جان خود را از دست داد. بر اساس این گزارش، فتحی عضو گروه مجاهدین، که دارای پناهندگی فرانسه بود، چندی پیش وارد اردوگاه اشرف شده بود. در سال گذشته بارها از سران مجاهدین در این اردوگاه خواسته بود تا به وی اجازه دهند، اردوگاه را برای معالجه ترک کند و به فرانسه بازگردد، اما مسئولان این اردوگاه با درخواست او موافقت نکردند
نشست خانواده های آذربایجانغربی با حضور محمود دشتستانی ـ قسمت دوم
با همه ی آنهایی که در اشرف حرف میزدم و شناخت دارم هیچکدام از بودنشان در اشرف راضی نیستند ولو اینکه تعهدنامه ها را امضا کنند که ما داوطلبانه اینجا هستیم. ببینید در شیراز یکی از والدین از من سوالی کرد راجع به پسرش. ایشان فرزندش را بیست و شش سال ندیده بود خبری از او نداشت. عکسش را به من نشان داد عکس متعلق به بیست و شش سال پیش بود ولی خب من ایشان را شناختم مصطفی زارع معزز. مادر ایشان گفت: این مصطفی در این بیست و شش سال نه به ما زنگ زده و نه به ما نامه نوشته است. در صورتی که در اشرف مصطفی خیلی از پدر و مادرش حرف میزد
مهدی فتحی جدیدترین قربانی افکار فرقه ای رجوی
رجوی ها در کشتن بیماران بدلیل ممانعت آنان از دسترسی به پزشک متخصص و امکانات درمانی مناسب ید طولایی دارند و کم نبودند افرادی که به ادعای خود سازمان در اثر بیماری در اشرف کشته شدند. آیا در آن زمان ارتش عراق مانع از رفتن آنان به بیرون از اشرف شده بود؟ چرا بیماران مبتلا به سرطان و دیگر بیماری های خطرناک را آنقدر در اشرف نگه می داشتند تا بمیرند؟