چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
تبریک سال نو برای فرزندم عباس گلریزان در کمپ آلبانی مجاهدین خلق 17 فروردین 1402

تبریک سال نو برای فرزندم عباس گلریزان در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

یک سلام قشنگ تقدیم می کنم به کسی که خیلی دوستش دارم .عباس جان سال نو مبارک. امیدوارم هر کجا که هستی سالم باشی. وارد سال جدید شدیم و من برای شما کلی دعا کردم که فرجی شود و خداوند تو را به ما باز گرداند. چند روز قبل از اینکه وارد سال جدید شویم […]

پیام نوروزی مرضیه حسینی به زهرا حسینی از اعضای اسیر مجاهدین خلق 16 فروردین 1402

پیام نوروزی مرضیه حسینی به زهرا حسینی از اعضای اسیر مجاهدین خلق

زهرا جان سلام، با تبریک سال نو، امیدوارم سالم و تندرست باشید. ای کاش میشد لحظه تحویل سال نو کنارمان بودی و سالیان غم دوری ات را به شادی تبدیل میکردی. لحظه تحویل سال نو ما همه خانه پدری پیش بابا و مامان پیرمان بودیم که جایت خیلی خالی بود. زهرا جان نه تنها ما […]

پیام عیدانه مادر پروانه ربیعی عباسی 16 فروردین 1402

پیام عیدانه مادر پروانه ربیعی عباسی

پروانه دخترم سلام .سال نو را به تو تبریک می گویم. طی سال گذشته چندین نامه برای تو نوشتم ولی جوابی به من ندادی! چه کنم که مادرم و جگر گوشه ام را نمی توانم فراموش کنم. زمان سال تحویل برای شما دعا کردم که در سال جدید خودت را نجات دهی و به آغوش […]

نامه عزیزالله رستمی به برادرش داریوش رستمی در کمپ مجاهدین 09 اسفند 1401

نامه عزیزالله رستمی به برادرش داریوش رستمی در کمپ مجاهدین

داریوش جان سلام امیدوارم حالت خوب باشد . برادر جان کجایی؟! اوضاع و احوالت چطور است؟ چرا تماسی با ما نمی گیری؟ حساب سال هایی که ما را رها کرده ای و رفته ای داری؟ می دانی چرا افسوس می خورم؟ افسوس می خورم که برای کار به کشور دیگری سفر کردی و خودت را […]

نامه موسی شیرگاهی برای علی شیرگاهی در کمپ آلبانی مجاهدین خلق 26 بهمن 1401

نامه موسی شیرگاهی برای علی شیرگاهی در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

پسر عموی خوبم علی شیرگاهی امیدوارم حالت خوب باشد. من موسی شیرگاهی هستم. کسی که برای دیدن تو تاکنون بیش از ده بار به اشرف و لیبرتی آمده تا تو را ملاقات کند ولی متاسفانه مسئولین سنگ دل سازمان اجازه ملاقات به من ندادند ولی من باز ناامید نمی شوم و هم چنان برای رهایی […]

به رهایی تو از فرقه رجوی امید دارم 19 بهمن 1401

به رهایی تو از فرقه رجوی امید دارم

سلام، من حمید هستم. بهزاد جان خیلی دلم برایت تنگ شده است. من و بقیه اعضای خانواده همه چشم انتظار تو هستی. بهزاد جان امیدوارم حالت خوب باشد چون چندین بار برای تو نامه نوشتم ولی فکر می کنم مسئولین سازمان نامه های من را به تو نشان ندادند. چون آنان از آگاه شدن تو […]

نامه حسین ثابت رستمی به برادرش محمد مهدی 19 بهمن 1401

نامه حسین ثابت رستمی به برادرش محمد مهدی

به سرفصل پیروزی انقلاب ایران نزدیک می شویم و تو برادرم محمد مهدی هنوز در مناسبات جهنمی رجوی قرار داری و عمرت را بیهوده تلف کردی. پدر و مادر همیشه چشمشان به در یا به زنگ تلفن است که شاید روزی صدای تو را بشنوند و هر بار صدای زنگ تلفن بلند می شود آنان […]

نامه خواهر چشم انتظار حمداله مستانه 11 بهمن 1401

نامه خواهر چشم انتظار حمداله مستانه

خواهر چشم انتظار “حمداله مستانه” خطاب به برادر اسیر خود در فرقه رجوی نوشت: برادر عزیزم شب و روز، از تو حرف می‌زنیم، از دلمان خارج نمی شوی برادر، فدای تو شوم، ما را بیش از این چشم به راه مگذار. در پیام ارسالی “طاووس مستانه” از انجمن نجات مرکز استان اردبیل به برادرش آمده […]

نامه ای به برادرم سید مرتضی اکبری نسب در کمپ مجاهدین خلق 10 بهمن 1401

نامه ای به برادرم سید مرتضی اکبری نسب در کمپ مجاهدین خلق

سلام بر برادر داغدار و زجر کشیده ام راستش را بخواهی من امید چندانی به رسیدن این نامه بدست تو ندارم. چرا که ارگان های مدافع حقوق بشر جهانی مسئول هستند تا این نوع نامه ها را به دست امثال تو برسانند. تویی که مظلومانه همسر جوان و غیر سیاسی ات را از دست دادی […]

شکوه جان، چشم انتظارت هستیم و بی قرار دیدار 09 بهمن 1401

شکوه جان، چشم انتظارت هستیم و بی قرار دیدار

دخترم شکوه جان سلام امیدوارم که حالت خوب باشد. نامه هایی که برایت می نویسم را به پای درد دلی پدرانه بگذار. درد دل پدری با دخترش. دختری که سالهاست من و مادرش را رها کرده و از او بی خبریم. تا به حال چندین نامه برایت ارسال کردم اما جوابی به من ندادی! گویی […]

نامه مهین حبیبی برای دخترش پروانه ربیعی اسیر در کمپ آلبانی مجاهدین خلق 09 بهمن 1401

نامه مهین حبیبی برای دخترش پروانه ربیعی اسیر در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

پروانه جان سلام نمی دانم با چه زبانی احساساتم را برایت بیان کنم که درک کنی در چه حالی هستم. چطور از دلتنگی هایم بگویم تا بدانی قلبم در سینه فشرده شده و نفسم در نمی آید. دخترم در نبود تو چه غصه ها که نخوردم. دلبندم با تمام وجودم از تو خواهش می کنم […]

سمانه نوری در آستانه روز پدر، به پدر اسیرش در کمپ مجاهدین خلق نامه نوشت 08 بهمن 1401

سمانه نوری در آستانه روز پدر، به پدر اسیرش در کمپ مجاهدین خلق نامه نوشت

پدر جان سلام امیدوارم که سلامت باشید. پدر عزیزم روز پدر نزدیک است، اما تو فرسنگ ها با من فاصله داری. دلتنگت هستم و چاره ای ندارم جز این که چند خطی نامه برایت بنویسم و امیدوار باشم که به طریقی به دستت برسد. پدر جانم امیدوارم که هر چه زودتر برگردی و سال آینده […]

blank
blank
blank