نامه سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

پدر جان سلام
این چندمین نامه ای است که برایت می نویسم. عزیزتر از جانم در کدام دیار بسر می بری که نمی توانی جواب دخترت را بدهی؟! دلم برایت خیلی تنگ شده و نمی دانم چگونه به شما وصل شوم. لطفا تماسی با من برقرار کن تا بعد از سالها صدایت را بشنوم .
پدرجان با این همه وسایل ارتباطی مختلف، دیگر بعد مسافت انسان ها را از هم دور نمی کند و در هر کجا که باشند می توانند با هم در ارتباط باشند و از حال هم باخبر باشند.
پدر عزیزم می دانم که تو در جایی زندگی می کنی و نزد کسانی هستی و کسانی بر شما حاکم هستند که با دروغ و فریب و زور شما را از کانون گرم خانواده دور می کنند و کرده اند.
می دانم که کار راحتی نیست اما لطفا به خاطر من و به خاطر خودت، برای رهاییت تلاش کن. من هم هر کمکی که بتوانم از تو دریغ نمی کنم.
منتظرت هستم.

دخترت – سمانه

سمانه نوری دختر حمیدرضا نوری اسیر در کمپ مجاهدین خلق
سمانه نوری دختر حمیدرضا نوری اسیر در کمپ مجاهدین خلق

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا