جعل خبر و یک وارونه نمایی مضحک دیگر از رجویها
حقیقت امر اینستکه هرروزه اول صبح قبل ازشروع کار نارنجی پوشان شریف و زحمتکش درمقابل شهرداریهای 5 گانه رشت اجتماع میکنند ومتعاقب ثبت وربط وتوجیه حول وظایفشان هریک به جانب مناطق تحت پوشش خود در امر نظافت روانه گشته واشتغال می یابند.
به راستی چه کسی مهره امپریالیسم بوده و هست؟
34 سال بعد از اقدام تروریستی فرقه رجوی در انفجار دفتر حزب جمهوری در هفتم تیر ماه 1360، خیلی واقعیت ها رو شده و قضاوت بسیار آسان گردیده است. 34 سال پیش در سال 1360 فرقه رجوی به این دلیل که ایران را در خط امپریالیست ها (دولت آمریکا و دولت های بزرگ غربی) می نامید جنگ مسلحانه را شروع کرد. رجوی در توجیه ترور شهید بهشتی او را «بزرگترین مهره امپریالیسم و ارتجاع» می نامید!!
مریم قجر و تکرار حرفهای پوچ و بی محتوا در ویلپنت پاریس – قسمت پایانی
فرقه رجوی از جانب عربستان حمایت مادی و معنوی می شود تا وقتی صدام بود از صدام تغذیه می شدند و حالا هم از عربستان، فرقه رجوی از خودش مایه ای ندارد آلت دست سرویس های جهانی شده است. چرا عراق را ترک نمی کند ترس اش از چیست؟ چرا به خانواده ها اجازه ملاقات نمی دهد؟ ترس اش از چیست؟ این همه نالیدن از حضور خانواده در پشت دیوارهای لیبرتی برای چیست؟ چرا رجوی ها همه چیز را برای خودشان می خواهند ولی با حضور چند مادر و پدر پیر این گونه ترس بر تشکیلات او افتاده که هر روز اطلاعیه جدیدی صادر کرده و به شانتاژ علیه خانواده می پردازد؟
سفر خانواده ها به درب لیبرتی برای ملاقات با عزیزانشان
بعد از دو سال و اندی که به دلیل شرایط امنیتی در عراق، خانواده ها نمی توانستند برای دیدار با عزیزانشان به عراق بروند در شرایط حاضر امکانی فراهم آمد تا خانواده ها بتوانند برای این دیدار به عراق و کمپ لیبرتی سفر کنند. به امید ملاقاتی هر چند کوتاه!
این بار نوبت تخریبات بر علیه وزارت حقوق بشر عراق است وچرا؟
حالا دیگر نیروهای آمریکائی تقریبا ازعراق بیرون رفته اند وعراق دولت منتخبی را دارد که عرفا وقانونا میتواند برتمامی امور کشور دخالت کند وبه تبع آن وزارت حقوق بشر عراق میتواند حتی داخل کمپ لیبرتی که جزء خاک خودش است، وارد شده ووضعیت ساکنین آنجا را مورد بررسی قرار داده وحمایت های لازم را ازآنها بعمل آورده و اززاویه ی دیگر، به تخلفات رهبران باند رجوی درایذا واذیت اعضای دربند رسیدگی کرده ومتخلفین از قوانین عراق را بدست دادگاه های عراق بسپارد که عملا نکرده وسبب اعتراض خانواده های مرتبط با این اسرای رجوی شده است!!
منصورشعبانی درجمع خانواده های چشم انتظار گیلک – جلسه دوم – قسمت سوم و پایانی
دریکی ازهمان صحنه ها من میکروفون گرفتم و باهاشون صحبت کردم که معنی این کارها یعنی چه!؟ دیدم آنان خیلی متاثرشدند لذا من انگیزه گرفتم ومیکروفون را ول کردم ورفتم دم سیاج که گماشته های رجوی بودند. ازنزدیک یعنی دوقدمی آنان چهره به چهره باهاشون صحبت کردم وگفتم این رسم و رسوم رو کی بنا کرده که شما بخواین به مادرتون ویا پدروسایراعضای خانواده تون سنگ پرتاب کنید وبه تهمت وافترا بکشید. من معلم قرآن هستم وهمیشه حجاب داشتم وعفت وپاکی جزء شخصیتم هست.
نامه خانواده علی مهدوی از استان ایلام
علی جان، سال هاست که رفته ای و ما را تنها گذاشته ای، داغی بزرگ، غمی به وسعت آسمان، دلتنگی های بی پایان برای ما مانده و چشم انتظاری هایمان، به امید روزی که دوباره تو را ببینیم و تو را محکم در آغوش بگیریم و به خاطر سال های دوریمان یک دل سیر گریه کنیم و با هم اشک بریزیم. آخر دیگه خسته شدیم از تنهایی و گریه کردن و یک گوشه نشستن، نمی دانی این سال ها به ما چقدر سخت گذشت، غم نبودن تو همواره از چهره ما فریاد می کشد. مادرمان هر روز گریه می کند و چشم به در که شاید روزی تو از راه بیایی تو را در آغوش بگیرد، هر چند که الآن صبرش تمام شده و کارش از چشم دوختن به در گذشته.
زندگی بر باد رفته ـ خاطرات یکی از اعضای جداشده در آلبانی – قسمت سوم
نمیدانم چه مدتی در فکر بودم، فقط یادم میاید که غرق افکارخودم بودم که دستی روی شانه هایم احساس کردم و یکی ازمسولین گفت محمد باید برویم مقر و من به خودم امدم. وقتی شب با دوستانم صحبت کردم دیدم علی ودیگر دوستانم درشوکی عمیق بودند وبرایشان دیدن این صحنه غیر باور و غیر اخلاقی بود. یادم میاید علی گفت دیدی محمد چطوربه نفر فحش میدادند وچه حرفهای میزدند اخر انقلاب چی هست و ما کجای دنیا امده ایم واین مجاهدین کی هستند و کسی ازمرام اینها خبر ندارد وکسی بداند اینجا چه خبراست هیچ کس نمی اید.
جنگ نیابتی رجوی با کانون عشق وعاطفه مادر و خانواده به توسط اعضای نگونبخت
براستی رجوی چرا از خانواده می هراسد در کدام مرام و مسلک در کل عالم هستی میتوان کسی را یافت که بدینگونه در ضدیت با خانواده باشد بی شک یافت می نشود.اما رجوی خودش از زبان خودش هیچگاه نمی گوید در ضدیت با کانون خانواده و مادر است و برای اینکه پای خودش را از این مسئله بیرون بکشد از عناصر نگونبختی استفاده میکند که کاملا از دنیای بیرون بی خبر هستند نمی دانند همان مادری که او گرگ خطابش میکند شبانه روز با چشمانی گریان در انتظار دیدار فرزندش است مگر این مادر چه میخواهد به این گوهر بی بدلیل بگوید که وحشت به جان رجوی افتاده ولی بی شک و بدون هیچ تردیدی حتی همین شخص یا اشخاصی که اینگونه به مادر خویش اهانت میکنند اگر لحظه ای مادرشان را در اغوش بکشند خواهند فهمید که رجوی سالهاست دارد دروغ میگوید.
حمایت آشکار فرقه رجوی از عملیات های تروریستی اخیر داعش
بعد از عملیات های تروریستی در کشورهای کویت، تونس و فرانسه انتظار از سران فرقه این بود که این عمل تروریستی را محکوم نمایند ولی چشم خود را روی این حمله تروریستی داعش بسته و سعی نمودند که توسط عوامل جیره خوار و قلم بدست خود به نام سیروس مختاری مقاله با عنوان انفجار تروریستی در مسجد شیعیان در کویت در سایت های خود درج نموده تا این گونه بتواند این انفجارهای را همانند گذشته به حکومت ایران نسبت بدهند.
کدومش رو باور بکنیم؟؟؟ – قسمت دوم
قسم حضرت عباس یا دم خروس محکوم کردن فرقه رجوی به حمله ناجوانمردانه هلی کوپتر های متجاوزین بعثی را در خلال جنگ 8 ساله یا سوار شدن بر هلی کوپتر های اهدایی صدام حسین به فرقه رجوی و گرفتن عکسهای یادگاری در خلال جنگ 8 ساله آنان در کشور عراق را؟؟
علامه جان! شما ابتدا کشور های خودتان را آزاد ومستقل کنید!
شما که بااین گشاده دستی هر توقعی ازاعراب را دارید، چگونه است با این نفوذتان؟! کمکی به انتقال این اسرای رجوی به کشورهای امن تر نمیکنید؟! درجواب آن قسمت ازایراد شما باید گفت که کسی غیر از گماشتگان رجوی، بر لیبرتی نظارت ندارد واگر سرکوبی درکار است وشما معترض آن، به دوستان خود توصیه کنید که چنان نکنند!