پرداخت ۱۲۰۰۰ دلاری مجاهدین به روزنامهنگار آمریکایی در ازای سخنرانی
مرکز تحقیقاتی «پرو پابلیکا» که پیگیر حضور یکی دیگر از روزنامه نگاران آمریکایی در محافل مجاهدین شده بود اعلام کرد: «کارل برن استین» در فوریه سال جاری در یکی از گردهماییهای مجاهدین در هتل والدورف آستوریای نیویورک شرکت کرده و در حمایت از این گروه تروریستی سخنرانی و از عدم خروج آنها از لیست گروههای تروریستی انتقاد کرده است. وی گفت: بابت حضورش در آن جمع ۱۲هزار دلار (حدود ۲۵ میلیون تومان) دریافت کرده است و البته خاطرنشان کرد که به عنوان یک حامی این سازمان در آنجا نبوده است!
ماجرای گروگان گیری چه زمانی به پایان خواهد رسید؟
در افتادن فرقه رجوی با سازمان ملل و دولت عراق و یونامی بازی بیش نبوده و آوردن دلائل عجیب و غریب برای رسیدن به این نقطه است که تا انتخابات ریاست جمهوری امریکا وقت بخرند تا اگر جمهوریخواهان به سر کار بیایند و قصد حمله به ایران را داشته باشند جهت مزدوری آماده باشند که البته در سالهای پیشین به خوبی دیده ایم که چنان نشده است حتی با وجود پشتیبانی پنتا گون و دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا و با وجود بوش ریاست جمهوری از حزب جمهوریخواه این میسر نشد همچنین بعد از خلع سلاح و ایجاد رویای دست یابی به تانکهای امریکایی و پشتیبانی ابرقدرت از فرقه رجوی, رویا و افسانه ای بیش برای دربند نگاه داشتن و دادن آرزوهای واهی به گروگانهای فرقه مجاهدین نبوده است.
حضور پاتریک کندی در اورسوراواز و پذیرش جابجایی ۴۰۰ تن از مجاهدین
یکروز قبل از اینکه مریم قجر عضدانلو این بیانه را صادر کند آقای پاتریک کندی در اورسوراواز حضور داشته است. حضورآقای نماینده در مدت دو روز بی دلیل نبوده است. بر اساس اخبار رسیده از درون قلعه اورسوراواز در دو ملاقاتی که در طی دو روز اجرا شد، منجر شد که مریم قجر عضدانلو فرمان صادر کند که 400 نفر اردوگاه اشرف را ترک کنند….این حیله ای بیش نیست که سُس حقوق بشری دارد چونکه می دانند این موضوع با این سُس در خارجه بیشترکارآئی دارد و می توانند موج سواری کنند.
مقامات امریکا گرفتار در اتحادی بدشگون با مجاهدین
به طور تصادفی یا غیرتصادفی، سخنرانان کمک کردند تا چهره مجاهدین را ارتقاء دهند و اهداف این گروه فرقه گرا را که در ایران دمکراسی به ارمغان نخواهد آورد و هیچ پایگاه حمایتی در این کشور ندارد، را قانونی کنند. و در حالی که آخرین گزارش های خبری درباره مجاهدین بیشتر از هدف فوری آن ها برای بیرون آمدن از لیست تروریستی می گویند، از هدف واقعی گروه یعنی وادار کردن امریکا به استقرار مجاهدین به عنوان حکومت جدید ایران چیزی نمی گویند. این به معنای جنگ است.
سماجت ها، لجاجت ها و رجوی ها
پذیرش ورود جامعه جهانی به مسایل مجاهدین و حضور 25 ساله اش در خاک عراق شکست بزرگ استراتژیکی بود که نشان دهنده این است که هر سرکشی و قلدری مجاهدین سریعا سر از بالاترین مجامع حقوقی جهانی درآورده و این برای مجاهدین خیلی بیش از گذشته سنگین تمام میشود طوری که انسان را به یاد شعار قدیمی می اندازد که « مجاهدین زیر بار زور نمی روند مگر اینکه سمبه خیلی پر زور باشد » این داستان حکایت امروز و فردای مجاهدین و رهبر ورشکسته و در هم شکسته آنان است که هر روز مجبور به اتخاذ موضعی است که با مواضع دیروز اش در تضاد و مقابله است.
همکاری دو گروه تروریستی؛ مجاهدین و شورشیان سوریه
واقعیت اینستکه هرچه زمان میگذرد این واقعیت بیشتر خودش را اثبات میکند که فرقه تروریستی مجاهدین خطری برای کل کشورهای منطقه است! سیاستهای دوگانه غرب بخصوص وزارت خارجه امریکا در مبارزه با تروریسم باعث شده است که این فرقه با استفاده از شکاف بین دولتمران و نمایندگان خود اقدامات تروریستی خود را در اشکال مختلف به پیش ببرد! از ویژه گی های این فرقه مزدوری و همسو شدن با سیاستهای کلی ابر قدرتهای جهانی برای رسیدن به اهداف خود میباشد و در خصوص دخالت در امور سوریه هم اینچنین است! از آنجائیکه دولت امریکا اکنون براندازی نظام حاکم در سوریه را در دستور کار خود قرار داده است فرقه رجوی که در مزدوری سابقه بسیار طولانی دارد خود را جلو انداخته است و برای خوش رقصی دولتمران امریکایی شروع به دادن آموزشهای تروریستی به نیروهای شورشی سوریه کرده است.
اعتراف یک جیره خوار رجوی به گردن کشی رجوی ها
حالا رجوی با کنار گذاشتن ماسک خود، دست به یاغی گری زده و نه تنها دولت عراق بلکه نماینده سازمان ملل در عراق (آقای مارتین کوبلر)، صلیب سرخ جهانی و وزارتخارجه آمریکا را نیز مزدوران اطلاعات ایران یا همکار با آن می خواند!!! و می گوید با آنان همکاری نخواهد کرد الی اینکه خواسته او محقق گردد!!! به این می گویند پایبندی به قانون از نوع رجوی گونه آن!
چرا رجوی ها تروریست های القاعده در سوریه را نیروهای انقلابی می خواند؟
زمانی بود که فرقه برای انگیزه دادن بیشتر هوادارانش خود را مبرا از این می نمود که از عربستان سعودی پول دریافت می دارد و می گفت که جمهوری اسلامی برای بد نام کردنشان این تهمت را به سازمان روا داشته است.سازمان در مکاتبات ایمیلی که با اندک باز ماندگانش در هنگام اعلام همیاری در داخل ایران می نمود یکی از دلایل عدم دریافت پول از عربستان را همین کمک های مالی اعلام می کرد در صورتی که الآن ثابت شده که این مبالغ همیاری در مقابل مخارج هنگفتی که در میتینگ ها برای جلب سیاهی لشکر به نام ایرانی به اتباع خارجی و سیاسیون دست چندم غربی و آمریکایی برای حمایت از خود می دهد, بسیار نا چیز بوده است.
شکستهای پی در پی فرقه مجاهدین در قلعه اشرف و قلعه اورسورواز
.. دلقک قلعه اورسورواز در یک ژست تنفر انگیزدیگری قایقی از عکسهای کشته شده های نگون بخت اشرف پر از گل کرده و با ادا و اطوار حیله گرانه خاص خودش آن را به آب رودخانه می دهد! به کشته دادن و گرفتن زندگی افراد بی گناه فقط به خاطر ژست گرفتن و خودنمایی یک زن عقده ای جلوی یک مشت آمریکایی و فرانسوی باز نشسته که بگوید هستند کسانی که برای من می میرند و برای پول گرفتن بیشتر از عربستان و اسرائیل که گویا کسانی هستند که از جانشان برای اینها بگذرند! ولی همین زن عقده ای از شدت تنفر ملت ایران نسبت به خودش و شوهر فراریش به خوبی آگاه است و برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت همواره به دنبال خونریزی است و هر چند وقت یکبار تعدادی از گروگانها را قربانی می کند تا…
ماه رمضان و سور و سات ویژه مریم قجر
یادش بخیر زمان قدیم وقتی ماه رمضان از راه می رسید بجای اینکه برای ما اعضای سازمان که در اشرف بودیم مبارک باشد بسیار سخت و جانکاه بود چرا که ماهی بود که می بایست به مدت سی روز برای شیوخ های هوادار دولت صدام و کانال های سازمان و افسران بلند مرتبه عراقی و… کارگری داده تا آنان بتوانند به ماهیت انسان دوستانه رجوی جنایت کار پی برده و به تعریف و تمجید از وی بپردازند!!
کسب آمادگی نسبی گروه رجوی برای درگیری با نیروهای عراقی
شنیده ها حاکیست سازمان در یک اقدام تروریستی که حتما قابل پیگرد بوده مبادرت به اجرای خدمات سروری و مخابراتی در کسوت موفق شدن در مناقصه مربوطه در عراق کرده وبا این حربه امنیت و اطلاعات مردم و دولت و نهادهای دیگر حکومتی را به زیر سوال برده است. مناسب خواهد بود سریعا امکانات حذف چنین روابطی تامین و بکار گرفته شود.
گردهمائی فرقه رجوی در پاریس و پیامدهای آن
فاصله بین رجوی و مردم را چطور میشود پر کرد و اصلا آیا پر شدنی هست؟ رجوی به مسیری افتاده که راه برگشتی ندارد. او مجبور است در هر مرحله که کار سختتر میشود فشار و سختی را بر اعضا بیشتر کند. گزارش نویسی های فردی را عمیقتر کند و باز هم رشته های پیدا و نهان باقیمانده ای را که هنوز به خودش وصل نکرده متصل کند. هسته ای به مراتب فشرده و متراکم که نفوذ در آن را هر چه مشکلتر کرده است.