در کمپ لیبرتی چه می گذرد؟
زن سابق رجوی همراه با دیگر سران فرقه در کمپ لیبرتی مثل بختک بالای سر اعضاء اسیر هستند برای آن عده که نوبت مصاحبه با کمیساریای عالی پناهندگی شان می رسد نشستهای مختلفی برگزار می کنند که فرد وقتی با مصاحبه کننده روبرو شد بگوید تمایل اش ماندن در عراق است. این حرف را سران فرقه به اعضا یاد می دهند و آنها را میترسانند که اگر به غیر این بگویید از کانالهای خودمان خواهیم فهمید که چی در مصاحبه گفته اید و هر کس به جزء انچه مشخص شده حرفی زده باشد خیانتش معلوم خواهد شد!
اسارت فکری انسانها، نوع جدید برده داری
کسانی که در فرقه حضور یافتند و در حقیقت در دام فرقه گرفتار شدند، بدلیل سوژه روند بازسازی قرار گرفتن، وابستگی به فرقه بآنها تحمیل می شود در محتوا یک برنامه بازسازی فکری شامل مراحل، (تخلیه ذهن – پرداخت ذهن و ورود اطلاعات و….) پالایش و پیوست! روی آنها اعمال می شود و این پدیده بطور عام به” مغزشویی” شناخته می شود. و می توان لفظ” برده نوین” را به این فرد اطلاق کرد.
گفتگو با ابراهیم خدابنده
اردوگاه اشرف ظرفی بود که رجوی توانست نیروهایش را در آن جمع کند. فرقهها کلا به دنبال جایی هستند که ایزوله از محیط خارج باشد، چراکه نمیخواهند اعضایشان با محیط پیرامون ارتباطی داشته باشند. برای همین ساکنین اردوگاه اشرف ارتباط تلفنی با بیرون نداشتند، اینترنت نداشته و ندارند. فقط اینترانت یا شبکه داخلی و تلویزیون مداربسته دارند. آنجا کسی موبایل ندارد و تنها مسوولان ارشد حق استفاده از موبایل آن هم تحت ضوابط خاص را دارند.
خروج ۴۰۰ نفر از اشرف و ورود تنش به کل پیکر سازمان
چهار صد نفر از مجاهدین خلق که با دقت و زیر نظر خود خانم رجوی برای انتقال به کمپ لیبرتی انتخاب شده بودند بعد از سه روز نشست متمادی و بازدید از مزار کشته شدگان مجاهدین ؛ سوار اتوبوسها شدند و بقیه بهت زده و گیج و پرچم به دست برای بدرقه حاضر شدند. شکست سیاست غلط و بیفایده” ماندن در اشرف”و نیز تلاش برای بیرون آمدن از لیست تروریستی آمریکا به نتیجه نرسید اما به شدت باعث تنش و مسئله داری اعضا شده است
اختلاف در درون مجاهدین بر سر پادگان اشرف
یک منبع نزدیک به شورا و مجاهدین فاش ساخت که اختلاف در درون تشکیلات مجاهدین بر سر سیاست های این گروه در قبال پادگان اشرف تنش زا شده است.بنا بر اظهارات این منبع مطلع یکی از اعضای غیر مجاهد شورا اخیرا انتقادات اساسی را نسبت به سیاست های اتخاذ شده رجوی در خصوص پادگان اشرف ابراز نموده و شخص رجوی را مسئول جان گرفتار شدگان در پادگان اشرف دانسته است.
رضایت نا آگاهانه در فرقه رجوی!
سران فرقه اعلام می داشتند و اصرار مکرر می کردند که هیچ عضوی، برخلاف میل خود، در فرقه نگاه داشته نشده است! البته هیچ وقت هم فرصت مجددی به اعضای فرقه داده نمی شود که بدور از شرایط فرقه ای انتخاب مجددی داشته باشند!ترک فرقه و فضای فرقه ای بسیار سخت است و فرار یک نفر از داخل فرقه به بیرون به مانند فرار کل اعضای فرقه باید تلقی شود این حرف مرا کسانی بهتر درک می کنند که سابقه حضور در فرقه را داشته باشند.
گفتگو با عین الله شعبانی از رها شده های اخیر فرقه رجوی – قسمت دوم
اندک اندک مسئله خروج مجاهدین از عراق پیش آمد که رجوی باز هم سعی داشت با فریبکاری این مسئله را طرح کند که چون از زمان صدام در آنجا بودیم پناهنده محسوب می شویم پس دولت مالکی که بعدا سرکار آمد نمی تواند مانع ما شود و ما را اخراج کند و همین امر باعث درگیری با نیروهای عراق در سال 88 شد که باعث کشته شدن چندین نفر از سازمان شد.البته در همان موقع رجوی برای مشخص کردن افراد مسئله دار نشستی با افراد گذاشت که در آن تریبون آزاد بود و گذاشت تا افراد خواسته و مسائل خود را آزادانه مطرح کنند.
“نقشه مسیر اشرف”، ترفند جدید رجوی
دیدن صحنه های این برنامه که هیچگاه با دنیای متمدن امروزی همخوانی ندارد و علیرغم صحنه سازیهای پر طمطراق که با استفاده از ساز و آواز و خواندن سرودهای عرفانی و”ملی” پیام رجوی را همراهی میکرد، همچنان روح کهنگی و فرقه گرایی افراطی را در خود داشت. دیدن این صحنه ها نشان میداد که چگونه وی با دجالگریهایی که تنها خاص خود اوست انسانهایی را تحت عنوان مبارزه در اسارت فکری نگه داشته و در مسیر اهداف قدرت طلبانه خویش قربانی میکند.
سوابق شیوه های فریب در مجاهدین خلق
درابتدای انقلاب نیز تلاشهای اولیه برای جذب نفرات با فریب اقدام برای تحقق شعارهای عدالت جویانه و اسلامخواهی و ترقیخواهانه برای دانش آموزان کم سن و سال دبیرستانی انجام گرفت. بتدریج تاثیر خواسته های تشکیلات از نفرات به اعضا تفهیم شد و آنگاه بعد از فاز سیاسی و با شروع اقدامات مسلحانه از سوی سازمان و با فرمانی همه مخفی شدند. نفرات موظف شدند دستور تشکیلاتی را رعایت نمایند.
مجاهدین وخلاقیت دورویی!
سازمان دارای سیستم اخلاقی دوگانه بوده و همواره از اعضا خواسته درداخل تشکیلات ذره ای دروغ نگویند و در نشست های مغز شویی به همه چیز اعتراف کنند ودر همان حال همان افراد تشویق می شوند افراد عادی مستعد جذب را گول زده واز آنها سو استفاده نمایند. کلمه لیبرالیسم در تشکیلات عین دیدن شیطان بود ولی همین سازمان ودر راسش مریم عضدانلو در یکی از جلوه های بارز این اخلاقیات دوگانه با تمسک و تظاهر به ویژ گی های لیبرالیسم از جمله دمکراسی غربی و آزادی های اجتماعی و فردی، آزادی زنان، انتخابات آزاد و حتی فراتر از آن پذیرش حق تن فروشی برای زنان به یک فریب بین المللی دست می یازد.
گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین- قسمت هفتم
نیروهای موجود در سازمان نیز این را باور داشتند که جامعه ایران دیگر نیروی خشونت بار را نمی خواهد و اگر هم حمایتی از سوی ارگانهای بین المللی برای اپوزوسیون باشد نیرویی هایی مدنظر خواهد بود که آنان در هیچ اقدام خشونت آمیز حضور نداشته باشند. بدین ترتیب مسعود برای سرپوش گذاشتن به تحلیلهای غلط خود دست به یک اقدام ایدئولوژیکی زد که نیروها ذهنشان کمتر در وادی تحلیل های سیاسی باشند. و با سازوکار مباحث نشست طعمه سعی نمود آنها را در درون با ایجاد فضای پلیسی درگیر مشکلات خرده ریز کند.
چرا مجاهد خلق خود را نیش میزند؟
تجربه نشان داده است که گرایش و پایبندی به استفاده از سلاح، تنفر از دگراندیشان، در به کار گیری خشونت، در روابط درونی و بیرونی مجاهدین سمبلیزه شده و نقض حقوق انسانی را تشدید نموده است. این نقض میتواند از ایجاد تنفر و اعمال خشونت به مخالفین سیاسی،عقیدتی و یا نیش زدن به خویش شروع گردد. گویا که اتکاء به اسلحه و زندگی در انزوا، گوش آنها را برای برقراری گفتمان سالم و شنیدن هر نوع راه حل منطقی کر و چشمشانشان را برای دیدن و پیدا نمودن راه حل های دیپلماتیک کور کرده است.