در اردوگاه لیبرتی چه خبر است؟
از آنجا که محیط اردوگاه لیبرتی بسیار کوچک بوده و آپارتاید جنسی به شکلی که در پادگان اشرف اعمال می شد امکان پذیر نیست، لاجرم به هر نحو نگاه آقایان به همسران و نوامیس مسعود رجوی (در حال حاضر تمامی زنان داخل تشکیلات رسما و علنا با این عنوان نامیده میشوند) می افتد که گناه بزرگی محسوب میگردد. در چنین حالتی مرد مربوطه می بایست فورا چشم ها را دستگیر کرده یعنی آنها را ببندد.
بررسی ساختار و کارکردهای فرقه مجاهدین از دید اندیشمندان اروپایی – قسمت سوم
تشکیلات رجوی را یک فرقه میدانم. رهبر و اعضای ام کا او فکر میکنند ایدئولوژی آنها برترین ایدئولوژی است وتنها این افراد حق داشته و درست میگویند این از مختصات و نشانههای یک فرقه میباشد. دلیل دیگری که تشکیلات رجوی در زمره فرقه ها قرار میگیرد این است که تا وقتی فرد در درون این تشکیلات قرار دارد به سختی میتواند حقایق درونی فرقه را فهمیده و درک کند.
تأملی کوتاه بر ویژگی های فرقه مجاهدین
تمامی اعضای متأهل فرقه باید همسران خویش را طلاق دهند.وحتی اعضای مجرد هم باید سوگند طلاق دائمی یاد کنند و فکر ازدواج و تشکیل خانواده را از سر خود دور کرده و تمامی زندگی و همه توانایی های خویش را صرف پیشبرد خط و خطوط فرقه کنند.تنها کسی که در فرقه رجوی حق ازدواج دارد شخص مسعود رجوی است که مریم عضدانلو را به همسری برگزیده است. مسعود رجوی دارای یک حرامسرای شخصی مثل حرمسرای ناصرالدین شاه قاجار و یا معمر قذافی میباشد.
بررسی ساختار و کارکردهای فرقه مجاهدین از دید اندیشمندان اروپایی – قسمت دوم
رجوی در بکارگیری و استفاده از تضادها البته در جهت غیر انسانی آن، فرد باهوشی است.آقای مسعود رجوی از تضادهای سیاسی نیز استفاده و بهره زیادی گرفته است. او با استفاده از همین تضادهای سیاسی موجود در گذشته و حال توانسته جایی مثل اورسورواز یا اشرف بسازد و انسانها را کنترل کند.آقای رجوی شکافهای سیاسی را خوب شناخته و از این درگیریها و کشمکش های سیاسی برای حفظ ساختار فرقه اش استفاده زیادی کرده و میکند.
فرقه رجوی و نقض حقوق مسئله داران یا ناراضیان
گرفتن نامه از مسئله داران و یا نوشتن نامه ی جعلی از سوی آنها برای خانواده و ارسال به ایران بطوریکه به آدرس سیستم های امنیتی ایران برسد و در آن نامه طوری طراحی شده بود که خانواده ی مسئله دار هم خطرافتد تا مسئله دار جرات برگشت به داخل خانواده اش را نداشته باشد.اینها تنها گوشه ای از شکنجه و نقض حقوق ناراضیان و مسئله داران در سازمان پر افتخار رجوی ها بود در قسمت های بعدی به بخش های دیگری از سوابق و کارنامه ی سیاه و پیچیده ی فرقه خواهیم پرداخت.
انقلاب مریم نسل کشی بوده است نه انقلاب بارندگی
نفرات زوج در لحظه اول به این کار مثبت نگاه می کردند که سازمان به رهبری مریم و مسعود به آنها خیلی لطف کرده که بچه هایشان از عراق درحال جنگ به مکان امنی برده و شاید فردا خودشان هم برای دیدن بچه ها به آن مکان بروند ولی این شگرد رجوی در آن شرایط برای خیلی ها روشن بود اما سرکوب درون تشکیلاتی نمی گذاشت بیان کنند و آن چیزی که نباید می شد، شد. رجوی بعد از آن زوج ها را از هم جدا کردند و بقای یک نسل از نفرات گرفته شد و این نسل کشی تا امروز هم ادامه دارد
سران مجاهدین از هیچ کاری حتی کشتار اعضای خود ابایی ندارند
خانم میرزایی همسر عضو فرقه مجاهدین، خود را شرمنده خانواده شهدای ترور کشور خوانده و یادآور شد: سران فرقه با ترفندهای بسیار، حفظ این سازمان را دنبال کرده و در این راه از هیچ کاری حتی کشتار اعضای خود نیز ابایی ندارند. وی با بیان روش های مختلف تبلیغات و جنگ روانی مجاهدین برای در بند کشیدن اعضا گفت: اعترافات اعضای جداشده از این سازمان حقایق تلخ و جانکاهی را از روش های غیرانسانی رهبران آن برای تسلط بر روح و جسم اعضا نشان می دهد.
در پادگان اشرف چه گذشت؟ از خودسوزی ندا تا شکنجه یاسر!
نورینک در جستوجوهای بعدیاش در مییابد که هر نوع خودسوزی و خودکشی در ملاعام برای رجویها چیزی است که از سوی اعضای بلندپایه این فرقه توصیه میشود، زیرا روشن است که مجاهدین اینگونه عملیات را امکان مناسبی میدانند تا بر افکار عمومی تاثیر بگذارند. یکی از سخنگویان گروه رجویها به روزنامۀ عربی الشرق الاوسط بدون اندکی شرم گفته است: «خودسوزی در خیابان بسیار موثرتر از پریدن از برج ایفل است.»…
مجید محمدی از مناسبات فرقه در لیبرتی می گوید – قسمت دوم
رجوی ها شرایطی را برای اعضا در لیبرتی ایجاد کردند که به لحاظ مناسبات فرقه ای و کنترل تشکیلاتی از اشرف هم بدتر شده است. چرا که رجوی ها به خوبی می دانستند که لیبرتی مثل اشرف نیست، که در محیط بسته آن هیچ ارتباطی با دنیای بیرون ممکن نباشد، بنابراین برای آنکه مانع از فرار های گسترده و فروپاشی سریع تشکیلات بشوند، کنترل تشکیلاتی در لیبرتی را به نسبت آنچه در اشرف بود بیشتر کردند تا کنترل اوضاع از دست شان در نرود.
اشرف بی اشرف!
حالا پس از سالها این ظرف تشکیلاتی بهم ریخته و دارد جایش را به میهمانان دیگری می دهد یادم می آید که می گفتند پس از انقلاب! اشرف را موزه می کنیم تا ببینند مردم ما در چه جایی انقلاب را رشد دادیم! حال که نه انقلابی متصور است و تمامی آن دروغها عیان گشته است و تنها رنج و اسارت سالیان اسیران سازمان اشرف را به تنفر آمیز ترین واژه زندان مخوفی را یاد آور است که در تاریخ می توان آنرا با آشویتس یا دروازه جهنم از اردوگاههای مر گ هیتلری در جنوب آلمان مقایسه کرد.
جان و عمر سه هزار نفر از گروگان های کمپ اشرف و لیبرتی بازیچه خودخواهی های رجوی
زندانیان کمپ اشرف در ابتدا چوب ندانم کاری خود را می خورند زیرا عده ای از آنان بدلیل داشتن ایدئولوژی کور اسلام کومونیستی جذب این سازمان شده اند و بیشتر اعضای آن جوانی و عمرشان بخاطر دیدن عکس مار روی دیوار بطرف سازمان جذب شده اند عده بسیار اندکی نیز از روی ناچاری و در خطر بودن جانشان. سازمان مجاهدین خلق برای جذب اعضا از کثیف ترین شیوه های ممکن استفاده می کرد..
از اردوگاه ترانزیت در بغداد چه خبر؟
زمانی که افراد از اشرف به لیبرتی نقل مکان میکردند امکان بردن وسایل و تجهیزات زیادی را به همراه خود نداشتند. اما توانستند تعدادی برانکارد را به عنوان تجهیزات پزشکی با خود ببرند. از این برانکاردها برای جابجائی شن و ماسه استفاده میکنند. به این صورت که مقداری شن و ماسه را در یک نقطه انباشته میکنند و افرادی را مأمور می نمایند تا این شن و ماسه ها را که برای تسطیح معابر می بایست مورد استفاده قرار گیرند به جای دیگری منتقل کنند و بعد از مدتی باز به محل اول برگردانند یا به جای سومی ببرند. همچنین به افراد گفته میشود تا شن های درشت را از میان آنها جدا کنند و توجیهشان اینست که ممکن است برای تردد افراد مسن مشکل ساز باشد.