چرا رجوی اصرار دارد که قلعه اشرف باقی بماند؟
در چنین شرایطی که سران فرقه در اوج درماندگی و استیصال هستند و خود را در بن بست کامل می بینند ودر حالیکه از تحصن خانواده های محترم حسابی خشمگین هستند یک مرتبه با تظاهرات مردم استان دیالی در اطراف اسارتگاه مواجه شدند که به حمایت از خانواده ها و خواستار برچیده شدن اسارتگاه و محاکمه سران فرقه برپا شد موجودیت خود را در خطر دیدند و راه چاره را در سرکوب وخفقان و سانسور دیدندهرچه
مجاهدین درگیر جنگ قدرت هستند
یکی از حضار می گوید: مشکل دراینست که مجاهدین آنچنان درگیرجنگ قدرت هستند که دیگر افسار پاره کردند وهیچ چیزازجمله مردمان کشورشان برایشان ارزشی ندارد و دقیقا ضدایرانی شدند وصرفا به قدرتهای خارجی چسبیدند تا با حمایت آنان به قدرت برسند که برای رسیدن به آن جنون گرفته اند.خواهر یکی دیگر از اسرای دربند که تحصیلات دانشگاهی دارد در ادامه می افزاید کارمجاهدین ازاین حرفها گذشته وچونکه مطلقا درایران پایگاه اجتماعی ندارند واساسا مطرح نیستند به بیگانگان چشم دوختند شاید
خروش اشرف یا فروش اشرف
این خروش اشرف است یا فروش اشرف که با قیمت گذاری روی بنگال و جرثقیل و…. بنا گذاشته شده است؟ پس جایگاه انسانها در فرقه رجوی کجاست؟ برای رهبری فرقه مال و اموال بیشتر ارزش دارد یا جان انسانها؟ در گذشته رهبری فرقه در پیامی گفته بود اگر دولت عراق بخواهد ما اشرف را ترک کنیم بایستی 200 میلیون دلار به ما قرامت بدهد. اگر توجه کرده باشید بعد از هر درگیری با سربازان عراقی فرقه اطلاعیه می دهد و اولین موردی که روی آن انگشت می گذارد قیمت امکانات اشرف است.
بست نشینی یکساله خانواده های اسیران فرقه رجوی و تاثیر آن برجمع شدن اشرف
درکنار مسئله خروج کامل نیروهای امریکایی از خاک عراق در سال 2011 باید به این نکته اشاره کرد که عامل رهایی بخش تحصن یکساله خانواده ها ی اسیران در جلوی پادگان اشرف باعث شده است تا پیچ ومهره های تشکیلات این فرقه شل و هرز شوند و به همین دلیل این احتمال وجود دارد درماه های پیش رو تعداد قابل توجهی از این اسیران ناامید وبی آینده بتوانند از بند وبست وقفل و زنجیر اسارت و بردگی خود را رها ساخته وبه آغوش گرم خانواده ها پناه برند.
شکست توطئه رجوی برای پایان دادن به تحصن خانواده ها
انتشار کتاب از جانب پدر خوانده این فرقه بر علیه خانواده ها تا دادن اطلاعیه های دروغین از جانب شورای دست ساز رجوی و نامه نگاری برای مقامات امریکایی و اروپایی و همچنین گرفتن مصاحبه از اسیران اشرف بر ضد خانواده ها و… نتوانسته رجوی را از گوشه رینگی که خانواده ها قرارش دادند نجات بدهد و علاوه بر ان حضور خانواده ها در جلو درب اسارتگاه فرقه باعث شده نور امیدی برای فرار از جهنم رجوی در دل اسیران اشرف باشد که با وجوداین خانواده ها شاهد فرار اسیران فرقه و پیوستن شان به خانواده ها بودیم
مصاحبه محمد حسین سبحانی با مهدی خوشحال – قسمت دوم
در رابطه با دولت عراق باید ببینید، همانطور که سازمان مجاهدین منافع اش ایجاب می کنه که در این نقطه قرار بگیره، در این نقطه ای که الآن است، اشرف مقدس و تاریخی و قرارگاه نمیدونم آزادی و غیره، داره با تمام توش و توان از این نقطه حراست میکنه، باید ببینیم که عراق هم منافعی داره، منافع داخلی و خارجی اش در اینه که سازمان مجاهدین در آنجا نباشه. به دلیل اینکه سازمان مجاهدین با دولت صدام حسین همکاری میکرده و از نظر این دولت، باید محاکمه بشه و مورد پیگرد قانونی قرار بگیره.
تبریک به آقای احمد جعفری
با خبر شدم یکی از دوستان قدیمی من که همیشه با هم درد دل می کردیم توانسته از کمپ اشرف فرار و خودش را به خانواده های جلو درب برساند به آقای احمد جعفری تبریک می گویم که توانسته بعد از21 سال اسارت در فرقه رجوی که خود یک عمر می باشد با تصمیم شجاعانه خود را نجات دهد
مسئله اصلی مجاهدین و مسئله خانواده ها
باید کماکان بر روی نقطه اصلی و پاشنه آشیل مجاهدین انگشت گذاشت. سازمان می خواهد با نمایش تعدادی زخمی و احتمالاً کشته خانواده ها و مقامات عراقی را به انفعال و دفاع از خود وادار کند تا موضوع اصلی ولو برای مدت زمانی کوتاه به حاشیه برود. با مجاهدین باید مثل خودشان برخورد کرد و تا زمانی که با ذهنیت ساده با آنها مواجه شویم حتی تا هزار سال دیگر هم مدام از سوراخ هایی که سازمان پنهان شده گزیده خواهیم شد.
فرار از اشرف، پاسخ به یاوه های رجوی
هر فراری از قرارگاه اشرف حامل تکرار این پیام است، که فدائیان مورد ادعای رجوی در محاق مناسبات امنیتی و فرقه ای رجوی اسیر هستند، که ساکنین قرارگاه به کمترین روزنه و امکان برای فرار از سیستم محاق رجوی دل بسته اند، که چشم و دل بسیاری از آنها برای دیدن والدین و بستگان شان لحظه شماری می کند، که بسیاری آنها آرزو می کنند والدین شان از کارزار یک ساله عقب نشینی نکنند، با جان و دل بر ادامه حضور آنها امید بسته اند.
در گیری مجاهدین در ۴ مرحله حساس که به همدیگر ربط دارند
حدود 10 ماه است که خانواده ها چشم انتظار دیدار عزیزانشان هستند که بعضی از آنها حدوداً 10 الی 25 سال است که از فرزندشان بی خبربودند که بعد از سقوط صدام راه خانواده ها به عراق باز شد و رهبر فرقه همان زمان اعلام کرد که ضربه خانواده از ضربه بمباران و موشک باران حتی از ضربه اشغال عراق برای این فرقه سنگین تر است و این امروز به اوج خود رسیده است طوری که خانواده ها راضی هستند که ماه ها در جلو درب اشرف منتظر باشند تا بتوانند یک لحظه فرزند یا پدر، برادرو خواهر اسیرشان را ملاقات کنند
به سیم آخر زدن رجوی ها
مرگ تئوری ها و ارزش ها با مرگ انسان ها به سر نمی رسد.این انحراف ایدئولوژیکی و مرگ ارزش های انسانی در ضمیر افراد است که مبلغین تئوری ها را به نقطه سقوط می کشاند.فصل مشترک اغلب افراد،گروه ها،سازمان ها و… که به نقطه نیستی و خودکشی می رسند همین است.در سازمان رجوی نیز هر چه زمان می گذرد،فرهنگ رجوی و سازمانش بیشتر و بیشتر به نقطه انحطاط و مرگ می رسد.چرا که رجوی از هشت سال پیش و بطور خاص در یک سال اخیر، حجت را تمام کرده و ارزش های ایدئولوژیک و اجتماعی خود را در عالیترین شکل به نمایش گذاشته است.
مضحکه های تکراری سیمای به اصطلاح آزادی فرقه رجوی
در این شوی تلویزیونی به رسم همیشگی حرفهای تکراری و افراد به تعریف و تمجید مناسبات قرارگاه اشرف پرداخته و آنجا را قطب دمکراسی در جهان دانسته و مدعی شده اند که در آینده نزدیک حکومت ایران را سرنگون می کنند!!! به تجربه شوهای گذشته، افراد پس از تعریف و تمجید از رجوی جنایت کار برای توجیه عملکردهای مسئولین فرقه در رابطه با اجازه ندادن ملاقات خانواده با عزیزانشان در قرارگاه اشرف پاچه خانواده ها را چسبیده و به اصطلاح به افشاگری آنان می پردازند. این بار سران فرقه آقای اسماعیل رجایی را به تلویزیون خود آوردند تا علی رغم میل باطنی خود علیه خانواده اش به لجن پراکنی بپردازد.