رد گم کردن از نوع رجوی ها!
این وطن فروشان برای خود نمایی و مطرح کردن خودشان چنانچه کسی در ناکجا آبادی از این کره خاکی کشته یا ترور شود با آب و تاب آنرا در سایت های خودشان منعکس کرده و بر آن تلاش دارند آنرا کارشناسی نموده و به نوعی آنرا مرتبط با حکومت ایران بدانند حال وقتی خبر این ترور همه دنیا را تکان داده چطور سران فرقه به این موضوع نپرداخته و موضعی نگرفته اند؟ آیا این سکوت تاییدی بر تحلیل های خبرگان اطلاعاتی دنیا مبنی بر دست داشتن عوامل فرقه رجوی در این ترور نمی باشد؟
طرح های فریب و نیرنگ مجاهدین برای هرچه بیشتر ماندن در عراق
بعلت فشارهای بین المللی و قاطع بودن دولت عراق برای خروج فرقه از خاک عراق و دو دور به کشتن دادن ساکنان کمپ که باعث افشا و تنفر جامعه جهانی از سیاست های رجوی شد، اینبار بطور رسمی و علنی دیگر نمی توانند مقاومت کنند و به همین دلیل در ظاهر جابجایی و خروج از عراق پذیرفته شد، ولی در نهان از یک طرف قصد هر چقدر طولانی تر شدن موضوع را داشته است به امید اینکه شاید در منطقه تحولات دیگری صورت گیرد و یا زد و بندهای دیگری را بتوانند به پیش ببرند
از ادعای پیروزی تا زوزه های پر درد ناشی از شکست رجویها
آخرین نمونه از این نوع پیروزی ها!!! مربوط به برخورد رجوی ها با موضوع تخلیه اشرف و تمدید زمان ضرب الاجل از طرف دولت عراق است. مریم قجر با ذلت و از ترس و تنها برای آنکه چند روزی بیشتر در عراق بمانند مجبور به پذیرش طرح خروج از اشرف شد و حتی با خواری پذیرفت که برای امضا قرارداد (که در واقع باید به آن نوعی تسلیم نامه گفت) با پای برهنه به بغداد و خدمت آقای مالکی که سالیان او را مزدور جمهوری اسلامی و جنایتکار خطاب می کرد برود
چرا سران فرقه برای جابجائی نیروها به کمپ لیبرتی بهانه جوئی می کنند؟
مجاهدین گفته اند که به آنها اجازه داده شود تا اموال غیر منقول خود را بفروشند و پولش به حساب خودشان واریز شود البته نگفته اند که این اموال را از کجا آورده اند برا همه واضح و روشن هست که این اموال حق مردم عراق هست و از صدام بخاطر مزدوری گرفته اند. یکی دیگر از بهانه های سران فرقه اینست که در کمپ لیبرتی خانواده ها دیگر نیایند و با بلندگو مزاحم نشوند البته این خواسته زمانی منطقی هست که سران فرقه مزاحم ملاقات آزادانه و بی قید و شرط خانواده ها با عزیزانشان نگردند.
رهبر عقیدتی مجاهدین، کابوس یک استراتژی
رهبری مجاهدین همچنان امید واهی به پشتیبانی هژمونی حاکم بر امریکا و نظام سرمایه داری جهانی دارد. او و پیروانش برای سالها در عراق پس از سرنگونی صدام علیرغم آرمان بنیانگذاران مجاهدین خلق که جوهره و شاخص آن مبارزه با امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکا بود چکمه های سربازان امریکایی را پاک کردند و از افتخاراتشان این بود و است که سربازان امریکایی حفاظت آنان را بر عهده گیرند
سنگ اندازیهای جدید مجاهدین در راه انتقال به لیبرتی
مجاهدین با یک چرخش 180 درجه ای در موضع شان دست به یک حرکت تاکتیکی زده و طرح توافق شده بین دولت عراق و سازمان ملل متحد و اعزام 400 نفر در مرحله اول به لیبرتی را پذیرفتند. اعلام پذیرش این طرح در اذهان خیلی از کسانی که مجاهدین را صرفا از طریق ارتباط با آنها در خارج کشور و تبلیغاتی که توسط خود مجاهدین شده و میشود شناخته اند و هیچ اطلاعی از ماهیت واقعی آنها ندارند این فکر را در ذهن آنها تداعی میکند که مجاهدین واقعا قصد حل مسالمت آمیز مسئله را دارند و این دولت عراق است که کار شکنی میکند.
سنگ اندازی رهبران مجاهدین در انتقال اسرا به لیبرتی
اکنون رجوی با تأخیر در انتقال نفرات سعی میکند برای خود و فرقه اش زمان بخرد. رجوی می خواهد ببینید اوضاع به کدام سمت حرکت میکند. آیا تهدیدهای آمریکا علیه ایران به جنگ منجر می شود؟ آیا تهدیدهای اسرائیل عملی خواهد شد؟ شاید از این نمد کلاهی برای او هم دوخته شود. شاید این ورشکسته سیاسی و نظامی را هم به عنوان دستمال کاغذی مورد استفاده قرار دهند. از طرف دیگر چشم امید رجوی به انتخابات پیش روی آمریکا نیز میباشد. او انتظار دارد جمهوریخواهان برنده انتخابات شوند. چون جمهوریخواهان همیشه جناح فایشست تر و جنگ طلبتری هستند
مشکل اشرف در رجوی هاست نه در تمدید ضرب الاجل یا محل استقرار
واقعیت این است که رجوی ها نمی خواهند و نمی توانند اشرف را از دست بدهند چرا که بدون اشرف همه چیز این فرقه نابود می شود، تمام بافته های شان رشته شده و تشکیلاتی که مدعی فولادین بودن آن هستند با وزش اولین نسیمی که در آن بویی غیر از تعفن تشکیلات فرقه استشمام شود، به پودر مبدل خواهد شد. بنابراین آنها به هیچ روی به راحتی تن به انحلال اشرف نخواهند داد
نعل وارونه رجوی در مورد خانواده ها
امروز شیادی رجوی برای خانواده ها بیشتر از هر کس و جریان دیگری روشن گشته است آنها که خود در دو سال گذشته در صحنه بودند می دیدند وقتی که در اطراف سیاج عزیزان خود را شناسایی می کردند و آنان را صدا می زدند چگونه مسئولین فرقه آنها را از محل دور می کردند تا مبادا تحت تاثیر رابطه عاطفی و خانواد گی قرار گیرند و راه فرار را در پیش بگیرند. در این مدت بیش از همه برای خانواده ها مسجل گشته است که چرا رجوی حاضر به حتی یک لحظه دیدار و ملاقات اعضای فرقه با خانواده ها نمی باشد
بهانه تراشی های عجیب فرقه رجوی در روند جابجایی ساکنان اشرف
سران فرقه که اکنون بخوبی دریافته اند، خروج نیروهایشان از اشرف پایه های تشکیلات جهنمی شان را سست و لرزان خواهد نمود، به تکاپو افتاده و خواسته ها و بهانه های مضحکی را جهت کارشکنی بطورمکرر مطرح میکنند از جمله می گویند: چند نفر از مهندسان اشرف از کمپ لیبرتی به منظور ارزیابی نیازهای فنی و استقراری و لجستیکی لیبرتی باید فراهم شود و دولت عراق نمی بایست برای انتقال داراییهای منقول از جمله خودروها به لیبرتی هیچ محدودیتی ایجاد کند.
مجاهدین و کنفرانس پاریس
مریم رجوی تلاش میکند پذیرش طرح توافق شده بین دولت عراق و سازمان ملل متحد از سوی مجاهدین را به موضع گیری خانم هیلاری کلینتون و سازمان ملل ربط داده و تلویحاً بگوید اگر تعهدات آمریکا و ملل متحد در این رابطه نبود مجاهدین هرگز حاضر به پذیرش این توافقنامه نبودند، تا بدین ترتیب باز هم عاجزانه از طرف حسابهای خود بخواهد آنها را در شرایط وخیمی که گیر افتاده اند تنها نگذاشته و یاری شان دهند.
رجوی ها هرگز به قانون تن نمی دهند
رجوی ها در راستای به بن بست کشاندن کار و عدم اجازه خروج به اسیران اشرف، در سایت خود یک جنگ تبلیغاتی را راه اندازی کرده اند. آنها در حالی که بعد از گذشت یک هفته از آخرین روز سال میلادی که قرار بود 400 نفر از اشرف خارج شوند، نه تنها یک نفر را هم آزاد نکرده اند بلکه با متهم کردن دولت عراق با رِندی قصد دارند دست پیش بگیرند و بر این اساس در کمال بیشرمی ضمن متهم کردن دولت عراق به عدم همکاری، یک سری خواسته های غیر معقول را مطرح نموده اند.