گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت نهم
چون سازمان پادگانهای عراق را کامل می شناخت شروع به جمع آوری وسایل و تجهیزات پادگانها نمود حتی به زاغه های مهمات نیز رحم نکرد و آنها را به اشرف منتقل کرد، فکر می کرد آمریکا این نیروها را بر علیه عراقیها استفاده خواهد کرد به همین خاطر می خواست امکاناتش را جلوی آمریکا بیشتر نشان دهد و در سرکوب نیروهای مخالف آمریکا مثل زمان صدام مورداستفاده قرار بگیرد. ولی طولی نکشید که آمریکا شروع به خلع سلاح نیروهای سازمان نمود و همه سلاح های موجود در دست نیروها بدین طریق جمع آوری شد
برنامه پرونده در سیمای فرقه رجوی لاپوشانی پرونده سیاه رجوی
در راستای حضور خانواده ها در جلوی درب قرارگاه اشرف و انعکاس صدای آنها در قرارگاه، جیغ و فغان سران فرقه درآمده و برای لاپوشانی حقایق برنامه ای به نام پرونده تدارک دیده که تعدادی از فریب خوردگان رده پایین و ساده لوح را پای برنامه آورده و با چهره ای زرد و افسرده که خام دستگاه مغزشویی رجوی قرار گرفته اند علیه خانواده ها موضع گیری مینمایند و حرف های تکراری و همیشگی سازمان را به زبان می آورند
و اما درخواست پناهندگی رجوی!
دولت عراق و هموطنان عزیز بایستی به این موضوع توجه داشته باشند که رهبری مجاهدین مدام در تلاش است با جاری کردن خونهای اشرف نشینان، از یکسو می خواهد هرچقدر ممکن باشد نیروهای معترض و یکبارمصرف را به کشتن دهد که فردا مدعی او نباشند، و از سوی دیگر هم تلاش بر این دارد که با خونهای ریخته شده هیاهوی جهانی براه انداخته و سازمانهای حقوق بشری را وادار به دخالت نماید و در این میان راه خروج خود و بخشی از سران فرقه را هموار سازد.
گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین- قسمت هفتم
نیروهای موجود در سازمان نیز این را باور داشتند که جامعه ایران دیگر نیروی خشونت بار را نمی خواهد و اگر هم حمایتی از سوی ارگانهای بین المللی برای اپوزوسیون باشد نیرویی هایی مدنظر خواهد بود که آنان در هیچ اقدام خشونت آمیز حضور نداشته باشند. بدین ترتیب مسعود برای سرپوش گذاشتن به تحلیلهای غلط خود دست به یک اقدام ایدئولوژیکی زد که نیروها ذهنشان کمتر در وادی تحلیل های سیاسی باشند. و با سازوکار مباحث نشست طعمه سعی نمود آنها را در درون با ایجاد فضای پلیسی درگیر مشکلات خرده ریز کند.
آقای علی ناظر چرا حرف مفت می زنید؟
در حالی که فرقه تروریستی رجوی به نفس های آخر افتاده و تا فرو ریختن اسارت گاه اشرف زمان چندانی نمانده است، رجوی ها مجبور به استفاده از تمام مهره های خود شدند. در این میان فردی بنام علی ناظر که با ادعای غیر مجاهد بودن یک سایت دایر و برای سرپوش گذاشتن بر تبلیغات خود به نفع رجوی تروریست و شکنجه گر، به درج مطالب مختلف در سایت خود اقدام می نمود، ناچار گردید تا چهره واقعی خود را رو نموده و با سر دادن زوزه های درد آلود نسبت به بسته شدن اشرف که شیشه عمر رجوی ها است، بخش اعظم مطالب سایت خود را به حمایت از رجوی های ملعون اختصاص داده
اولتیماتوم دولت عراق به گروه تروریستی مجاهدین
ملاحظه میشود که این گروه تروریستی بعد از 32 سال بازی شکست خورده برسرمنافع مردم ایران اینک نیز ارگانهای حقوق بشری و اجتماعی بین المللی را به تمسخر گرفته و در صدد هست با اتلاف اندک توجه جهانی به نجات اسیران گرفتار درچنگ گروه بدنام رجوی، فضا را برای خریدن وقت های بی برنامه آماده کند تا در آستانه انتخابات مجلس کشور ایران در ده روز اول اسفند ماه بیهوده بر طبل شیطنت های خود جهت بازی دادن مردم فهیم ایران بکوبد.
نامه انجمن دفاع از قربانیان تروریسم خاورمیانه به آقای مارتین کوبلر
فرارسیدن زمان خروج فرقه تروریستی مجاهدین از کمپ اشرف توامان با تلاشهای گسترده رهبران فرقه برای به تعویق انداختن خواستهای است که سالهاست مردم عراق و نهادهای قضایی و اجرایی عراق بر آن مصر بودهاند. همسو با این اقدامات رهبران فرقه در فضایی تبلیغاتی که به منظور مظلومنمایی در عرصه بینالمللی به راه انداختهاند موفق شدند تا چهره ای دیگر از واقعیت ترسیم کنند و در این فضا حمایت چندی از مقامات را هر چند برای مدتی محدود به دست آورند.
سوء استفاده رجوی ها از عنوان خانواده
اگر سران فرقه خانواده مجاهدین در اشرف را به رسمیت می شناسد چرا مسعود رجوی عنوان می کند که خانواده های مان یا در زندان هستند و یا در قبرستان خاوران دفن شده اند و یا در اشرف زندگی می کند ما دیگر خانواده ای در هیچ کجا نداریم؟ اگر مریم قجر معتقد به خانواده می باشد پس جمله مسعود که عنوان کرد خانواده کانون فساد می باشد چیست؟
گزارش دیدار محمود رستمی با خانواده اش
جمعی از خانواده ها ازاستان های قم، لرستان و مازندران بمنظور پیوستن به تحصن خانواده ها در شهرک آزادی در برابر دروازه پادگان فرقه ای اشرف و برای رهایی فرزندانشان از اسارت رجوی به عراق وارد شده اند. در میان این خانواده ها پدر و مادر محمود رستمی که مدتی پیش موفق به فرار از اسارتگاه اشرف شده بود نیز دیده میشوند. عاطفه ایکه سالها رجوی تلاش کرد آن را در وجود بچه ها بکشد دیدیم که چنین نشد و اشک شوق از دیدگان محمود سرازیر گردید و مادر و پدر خود را با تمام وجود در آغوش گرفت.
از ادعاهای واهی و دمکراسی طلبانه مریم رجوی تا مصادیق سرکوب
. آیا خودسوزی نفرات اعضا در اشرف چه در زمان صدام حسین و چه بعد از آن بخاطر اعمال سرکوب علیه آنان و ضرب و جرح آنان امری توحیدی است؟ آیا اطلاعات مردم میهن تان ایران را به اجنبی و کشور عراق به ازای دریافت وجه فروختن امری سیاسی است و درعرف مبارزات در سایر مناطق تحت ستم جهان هم مبارزین چنین کاری می کنند؟. آیا جرات آن را دارید در همان شبکه ماهواره ای مربوط به مجاهدین میزگرد آزاد گذاشته و فقط و فقط به ازای 20 دقیقه دفاع شما از حیثیت سازمان فقط 10 دقیقه از نفرات جدا شده مودبانه حرفهای خودشان را بزنند؟
در فرقه رجوی گریه ممنوع است!
سالها در اشرف یاد گرفته بودیم که گریه کردن یک ترفند و ردگم کنی است و نشان از تناقضات عظیم درونی دارد و نباید گریه کرد! اما با تعجب زیاد در صحنه های نمایشی تشییع 35 قربانی اخیر که رجوی گرفت، دیدیم خیلی از بچه های اشرف دستمال بدست گریه می کنند!! که البته این رنگ عوض کردنها از آقای مسعود رجوی تازگی ندارد
سیمای آزادی مجاهدین؛ سیمای مدعیان دروغین!
سالهاست که مسئولین سازمان مجاهدین خلق در تبلیغات رسانه ای خود در” سیمای آزادی”.صحنه هایی از رژه ها و حرکات جمعی و موزون را به تصویر می کشند و اعضای ارتش؟؟ خود را، افرادی زبده، جوان و منظم نشان میدهند. یکی از باصطلاح فرازهای این رژه ها، رژه سال 71″ارتش آزادی بخش” دراردوگاه اشرف (خیابان 100) در عراق بود. تمامی کسانی که در آن سال در آن رژه بودند بخوبی بخاطر دارند که چندین هزار کیلو رنگ، صرف رنگ زدن به بدنه زرهی های درب و داغون”مسعود رجوی” شد.