اسیرانی در پس دیوارهای سرد بتونی لیبرتی
حمله موشکی به لیبرتی، چهار نفر دیگر از ساکنین لیبرتی را به کام مرگ فرو کشید. بنا بر اظهار نظر فرقه رجوی،” دو نفر از آنان به دلیل سکته در جریان موشک باران، کشته شده اند”. آیا فرقه رجوی به روال گذشته، برای خلاصی از چالشهایی که افشاگریهای جداشده ها و پیگیری خانواده های اسیران در لیبرتی، برایش بوجود آوره اند، با خون و خون ریزی قصد منحرف کردن اذهان به سمت و سویی دیگر را دارد؟
آیا زمانِ طرف حساب قرار دادن تک تک افراد نرسیده است؟
هر چند رجوی ها تلاش می کنند تا اینگونه جلوه دهند که در این ماجرا دولت عراق مقصر است اما تاریخچه این فرقه نشان می دهد که زجر کش کردن اعضای بیمار و قرار دادن بیماران در جاده مرگ، ربطی به شرایط پیرامون فرقه و منجمله حاکمیت عراق ندارد، بلکه نشأت گرفته از افکار ضد انسانی رجوی هاست. نگاهی به آمار طویلِ اعضای بیماری که در این فرقه در زمان صدام یا در هنگام کنترل نیروهای آمریکایی بر اشرف و یا در اروپا (که فرقه آزادی عمل زیادی دارد) بخاطر عدم رسیدگی و ممانعت از دسترسی به دکتر و درمان کشته شدند
انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین در چند جمله – قسمت دوم
زندان انفرادی بود بمدت دو سال برای از بین رفتن اطلاعاتش و بعد از آنهم تحویل مقامات امنیتی عراق شدن و رفتن به زندان ابوغریب بجرم ورود غیر قانونی به عراق و زندانی شدن بمدت هفت سال! یعنی تا انیجا شد 9 سال! حال هرکدام از خوانندگان عزیز در دنیای فرض و خیال اگر شما جای یکی از این نیروهای سازمان بودید بصورت شکلی و ظاهری هم که شده تن به شرکت در این خیمه شب بازی سازمان میدادید یا اینکه حاضر میشدید سر از زندانهای سازمان و عراق در آورید؟
اگر لالایی بلدید خودتان چرا نمی خوابید؟
درحالی صحبت ازبرابری میشود که هیچ فردی اجازه ی داشتن همسری در برابر همسران نامشروع و متعدد رجوی ندارند. حقوق بشر ادعایی رجوی درسلب حقوق داشتن همسر و فرزندان و تشکیل عائله است که بعینه دروغ بودن اعتقاد به رعایت حقوق بشر از طرف این گروه را نقض مینماید.
خودسوزی عاقبت مسافران فریب خورده لیبرتی
وی درباره شرایط حال حاضر مجاهدین ساکن در کمپ ترانزیت و موقت لیبرتی نیز گفت: طبق برنامه ریزی های انجام شده از سوی سرکردگان این فرقه تروریستی که در مقر دوم و تشکیلاتی این فرقه در اوورسورواز فرانسه حضور دارند، ساکنان لیبرتی مجبورند از ساعت پنج صبح تا ساعت ۱۱ شب به صورت یکسره کار کنند و یا در نشست ها و کلاس های اجباری از جمله نشست های عملیات جاری، لایه ای، یگانی و کلاس شعائر یا کلاس های سیاسی شرکت کنند.
دروغگویی و خیانت سازمان و رجوی به اعضا و کادرهای تشکیلاتی
در نشست های توجیهی در لیبرتی مسئولین مجاهدین به ما می گفتند قبل از صحبت کردن با مقامات کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل و یونامی بایستی با مسئول بالاتر هماهنگ شوید و یک نمونه ساده که هر تردد به بیرون از مقر در لیبرتی را میبایست به مسئول بالاتر می گفتیم و ما هم که اغلب آدمهای ساده و بی خبر از دنیای اطرافمان بودیم دستور مسئولین سازمان را می پذیرفتیم.
ایستگاه آخر
هستند بی شمار افرادی که با هدایت سازمان در هاله ای از ناامیدی و نداشتن راه به جایی اقدام به خود کشی یا خود سوزی نمودند.از همه، به خصوص افرادی که درمناسبات تشکیلاتی فرقه قرار داشته اند و اکنون از آن جدا شده اند خواهشمندیم، دانسته ها، هر گونه مدرک، عکس، مشخصات فردی و خانوادگی آنها را به سایت انجمن نجات ارسال نمایند تا در مجموعه ای به نام” ایستگاه اخر” چاپ و در اختیار همگان قرار گیرد.
گفتگو با آقای علی خاتمی عضو جداشده مجاهدین ـ قسمت دوم
وقتی تصمیم گرفتم فرار کنم و چند روز بعد پا به دنیای آزاد گذاشتم و از اسارتگاه لیبرتی فرار کردم مشاهده کردم که هیچ اثری از تکه پاره کردن من وجود ندارد و با عزت و احترام مرا پذیرا شدند. کمیساریا پول مختصری برای خرج و خوراکم می دهد. فهمیدم که چقدر این رجوی و دارودسته اش آشغال، دروغگو، فریبکار و جنایتکار هستند و آنها تنها به مردم ایران و عراق خیانت نکردند به ما اعضای مجاهدین هم که نیروهایش بودیم خیانت کردند و امروز به این وضعیت فلاکت بار گرفتار شدند.
رویای مادرانه ـ نامه خانم ثریا عبداللهی به فرزندش امیر اصلان ـ قسمت دوم
نمیدانی امیرم زمانی علی روی دوش پرویزعمو بود، عمو چه میکرد وداد میزد: ای نامرد امیر این رسم مردانگی بود این بود غیرت و شرف تو … علی اقا تا لحظه جان دادن فقط گفت: امیراصلان ولی توحتی یک زنگ هم نزدی که علی بابا صدای تو رو بشنود و در آرامش بمیرد و وقتی پرویزعمو رفت توی قبر که علی بابا رو تو قبر بزارن باز پرویزعمو گفت: عیبی نداره امیراصلان، من بازم برای علی بابات اصلان میشم
دفاع از حقوق شهروندی ایرانیان، مشمئز کننده است!
وادار کردن اعضا به طلاق همسران خود، دزدیدن بچه هایشان ازآنها که در بسیاری ازموارد این بچه های دزدیده شده سر از… درمیآورند، جلوگیری از دسترسی به دریافت آزادانه ی اطلاعات، تکفیر و ممنوع کردن افراد به تشکیل زندگی مشترک، ممانعت ازملاقات حضوری اعضای دربندش بااعضای خانواده و حتی جلوگیری از ارسال نامه ی این اسرا برای خانواده اش، قتل های مشکوکی که طی سالیان در درون این سازمان تبدیل به” فرقه” شده اتفاق افتاده و…، نمونه های بسیار کمی از عملکرد” حقوق بشری” رهبران این جریان رادرمعرض قضاوت مطلعین قرار داده است.
نگاهی به تشکیلات مجاهدین در ایران,عراق و اروپا
تفاوت فقط در مکانیزم و شیوه عمل برای نگهداشتن اعضای یک فرقه دراسارت است. درمقرهای اروپا و آمریکای مجاهدین , بجز نشست ها و گزارش نویسی ها و تقسیم مسئولیت ها که دقیقا مانند اشرف و لیبرتی است؛ کنترل بر اینترنت و رسانه به شکل دیگری اعمال میشود , ورود به اینترنت”بعنوان یک امر شخصی” امروز در تشکیلات خارج از کشور مجاهدین یک ضد ارزش و امری بسیار ناپسند به شمار میآید
خط بطلان دیگری بر تارک فرقه رجوی
اعضاء لیبرتی را وادار به اعتصاب کردند تا اذهان عمومی را نسبت به بی مسوولیتی خود منحرف کنند، ولی نه تنها محکوم شدند بلکه پرونده این اعتصاب غذای تحمیلی به اعضاء هم به بقیه جنایات و نقض حقوق بشرهایشان اضافه شد.مریم رجوی در پاریس دم از حماسه سازی میزند، فتوای اعتصاب غذای اجباری میدهد، در سطح بین الملل سخنرانی از حقوق بشر میکند و خود و سران فرقه را ناجی حقوق مردم ایران میداند، خود را رهبر بزرگترین اپوزیسون جمهوری اسلامی در خارج میداند، در حالیکه در کاخش در اطراف پاریس به زندگی تجملاتی اش میرسد و لابد نفس کشیدنش هم جهاد است؟؟؟