گرد و خاک رجوی در ۲۲ بهمن
قسمتی از پیامت به بچه های اشرف نشان در ایران بود! آقای رجوی انگار با طولانی شدن زمان مبارزه یک تخته ات هم کم شده؟ آخر مرد ناحسابی بچه اشرف نشان در ایران کجا بود؟اصلا فکر میکنی چند درصد از جوانان ایرانی تا بحال اسم این اشرف پرآوازه شما به گوششان خورده است؟ البته ما به این قمپز درکردن های شما عادت داریم!
رجوی! قبلا به شاهزاده فحش میدادی چه شده که الان دم تکان می دهی؟
آقای مسعود رجوی شما خسته و درمانده از بحران و بن بست هایی که شما را از پای درآورده. چشم امید به سبزهای ایران داشتید و منتظربودید تغاری بشکند و ماستی بریزد تا جهان و ایران به کام کاسه لیسانی چون شما شیرین شود. با دقت تمام مسائل داخلی ایران بویژه انتخابات گذشته را دنبال می کردید، و آن را شقه رژیم می نامیدید، همچون بیمار محتضری که چند ساعتی به موت و مرگش نمانده به فکر ازدواج وعروسی افتاده،
مجاهدین و حصارهای نامرئی
مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق که از زمان سقوط تنها متحد و پشتیبان خود مخفی گردیده اخیرا مطالبی تحت عنوان”سلسله آموزش برای نسل جوان در داخل کشور” در سایت های سازمان منتشر نموده است. مسعود رجوی از”سؤالات شما” صحبت به میان می آورد. بر اساس تجربه 23 ساله خود در داخل تشکیلات سازمان مجاهدین خلق میتوانم حدس بزنم که میزان سؤالات به چه اندازه بوده است که وی را مجبور به پاسخ گویی علنی کرده است
نامه فلاکت بار و التماس آمیز رجوی به رضا پهلوی
حتما از خود میپرسید که چرا مسعود رجوی از میان تمامی جرجیسهای اپوزیسیون جناب رضا «پهلوی» را پیدا کرده است وبه او نصیحت ها پدرانه میکند. البته این نصیحت ها ی رجوی به رضا پهلوی و میدان داری برای او بی دلیل نیست. از قدیم گفته اند که فلانی بی جهت دم تکان نمیدهد. رضا پهلوی که وزنه سیاسی مردمی که ندارد مانند موسوی که رجوی از روی فرصت طلبی به حمایت او برخیزد بلکه او روی وزنه دیگر او حساب میکند که حسابی در هیئت حاکمه آمریکا به آن نیاز دارد وبرای همین اینهمه در نزد رضا پهلوی تره خرد میکند ولنگ میاندازد
عشوه گری مسعود رجوی برای رضا پهلوی
مسعود رجوی چشم به نفوذ رضا پهلوی در دستگاه حاکمیت امریکا را دارد و به این طریق می خواهد درحقیقت مشکل خودش را حل نماید. انتشار نامه های امینی و مدنی در خاطرات نامه رجوی نشان دهنده این است که وی با اشخاص و جناحهایی که با امریکا رابطه خوبی داشته اند نیز در ارتباط بوده است. مسعود رجوی از مخفیگاه خود ناامیدانه به هر ریسمانی آویزان می شود.
بن بست رجوی و پایان خط انقلابی نمایی
رجوی در قسمت نهم از خاطره نویسی خود ابتدا با بیان اینکه جبهه خلق شامل کسانی است که با حکومت ایران مخالف باشند، برای عقب نشینی ها و غلط کردم گویی های بعدی خود زمینه سازی کرد و با بیان برخی قوانین مربوط به سلطنت، با توجه به اینکه مطمئن است مردم ایران سلطنت را برای همیشه به گور سپرده اند برای آنکه با سلطنت طلبان به نوائی برسد، یک رهنمود هم به سلطنت طلبان می دهد تا به آنها بفهماند که بهتر است بجای بیان صریح حمایت از سلطنت، ظاهر را حفظ کرده و همان محتوا را دنبال کنند.
پی بردن به رفتارهای تبهکارانه ی رهبر عقیدتی مجاهدین
در شرایط کنونی که مجاهدین در باتلاق اشرف زمین گیر شده اند و با وجود دگرگونیهایی که در واقعیت های سیاسی پدیدار است و با در نظر گرفتن معادلات سیاسی، تحولات منطقه ای و بین المللی هنوز رهبر عقیدتی مجاهدین سعی دارد با تحت اسارت قرار دادن نیروهای مستقر در اشرف علیرغم اعتراض های مستمر خانواده ها و بستگانشان در ایران و سایر نقاط جهان، از آنان چون سپر انسانی برای اهداف قدرت طلبانه و شوم خویش استفاده کند.
آینده و ثمره عالی تکامل رجوی
واقعیت مسیر خودش را طی کرده و اما رجوی با فرسنگ ها فاصله از این واقعیت در خیال و رویاهای خودش غرق بوده است و هر وقت هم تلاشی داشته برای این بوده که خودش را بر واقعیت تحمیل کند. رجوی هنوز یاد نگرفته انقلاب کردن ولو با هر استراتژی منسوخ شده و دِمُده شده ای با شعر و شعار و وعده و خیال پردازی و رویابافی های شبانه محقق نمی شود.
هر کس علیه فرفه رجوی حرفی بزند، خائن است
رجوی سعی می کرد با حمایت تلویحی یا صریح از آقای موسوی او را در جبهه خودش بکشاند اما بعد از وقایع روز عاشورا و پیامدهای آن و موضعگیری های آقای موسوی علیه خودش و فرقه اش کف به دهان آورده و تمام آرزوهایش را بر باد رفته دید. او در حالیکه تا پیش از آن کمترین توهینی هم به آقای موسوی نمی کرد، شروع کرد به حمله و او را زیر ضرب گرفت و دق و دلی هایش را خالی کرد تا از این طریق از او انتقام بگیرد.هایتا از تمام حرفهایش این نتیجه را گرفت که هر کس علیه او، فرقه اش و اسارتگاه اشرف حرفی بزند، خائن است.
وقتی رجوی در مقام پاسخگویی بر می آید؟!
اگر اظهارات آقای ابریشم چی مورد تائید آقای رجوی نیست یا گمان بر تحریف، یا تغییر و یا هر ادعای دیگری دارند، می توانند بالکل آن را انکار کنند. در این صورت نگارنده اولین کسی خواهد بود که ادعای آقای رجوی را حمل بر صداقت ایشان خواهد نمود. اینها البته از باب مشت نمونه خروار از یک مثنوی درباره ظرفیت های نقدپذیری و پاسخگو بودن آقای رجوی است. اینکه ایشان مدام برای پاسخگویی ابهامات و سوالات آدرس خودشان را می دهند و بعد هم وعده سر خرمن می دهند، برای این است که فی المجلس این دست به نقدترین روش فرافکنی و فرار به جلو است
چرندیات، هم استراتژی هم تاکتیک رجوی
رجوی درسهایی را بنام درسهای استراتژی قیام و سرنگونی برای جوانان , در سایت مجاهد منتشر کرده است که با نگاهی گذرا به ان می شود از عمق دور ماندگی و درماندگی این جریان ارتجاعی با خبر شد. رجوی در حالی درس قیام می دهد که در تمامی درسهایش در مدرسه مردم ایران و انقلاب نمره ردی گرفته است. زمین گیرشدن تمامی امکانات مالی و انسانی و سیاسی مجاهدین در باتلاق اشرف،و سرنگونی رجوی در عمق چاه وابستگی به خارجی ها،نمونه اخرین این نمره های ردی مسعود رجوی،هست.
چه کسی مجاهدین را نقد می کند؟
در سازمان مجاهدین خلق به مانند هر فرقه دیگری، هیچ فردی اجازه انتقاد از گروه را ندارد. هر عضوی از سران فرقه انتقاد کند فوراً به عنوان عامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی برچسب می خورد. سران فرقه هرگز برای متهم کردن یک عضو مخالف یا اعضای منتقد سند و گواهی ارائه نمی دهند، اما با القاب تحقیر کننده آن ها را مزدور رژیم ایران می نامند.