خونریزی و از دست دادن جان در پادگان اشرف برای چیست؟
باید از خانم قجر عضدانلو پرسید چرا اینهمه قربانی و خونریزی؟ چرا اعتصاب غذا؟انهم برای یک ملک عراقی در خاک عراق؟!! دیگر نه سلاحی مانده است و نه یونیفورمی و نه ارتشی(ارتش ازادیبخش ملی) و نه یارو یاوری همچون صدام حسین. نیروهای زبده واموزش دیده و مسئله حل کن شماهمه بالای 40 یا بالای50 سال سن میباشند و مسلما این افراد(چه زن و چه مرد) دیگر قابلیت جنگیدن را ندارند. مگر خودتان بارها نگفتید« که ما در عراق متولد نشدیم که در عراق بمیریم»پس با همه این اوصاف حفظ این پادگان عراقی برای چیست
درخواست مریم رجوی برای بازگشت اعضاء به ایران
اگرچه میتوان گفت با شروط مطرح شده – به شرط پذیرش از جانب ایران – وضعیت جدیدی رقم خواهد خورد که میتواند انتقال مجاهدین به ایران را ممکن سازد، لیکن نفس اینکه مجاهدین دولت ایران را به رسمیت شناخته و حاضر به قبول شهروندی تحت همین حاکمیت شدهاند، یک تغییر مهم است که در قاموس سیاست معنایی جز عقب نشینی ندارد – و البته با آنچه در این 30 سال اتفاق افتاده است، عقب نشینی از نوع مفتضحانهی آن.
رجوی بار دیگر فاجعه آفرید
کار مقابله با پلیس و استقرار افراد و کشیدن دیوار انسانی برای جلو گیری از ورود پلیس در نقاط مختلف اشرف کاملآ از قبل طراحی شده و حتی در صحنه هم از افراد اسیر در اشرف می خواهند که زنجیره انسانی برای جلو گیری ورود پلیس عراق کشیده شود و بطود خاص سران فرقه در این موقعیت بیشترین سوء استفاده را از زنان اسیر برای تشکیل زنجیره انسانی در مواجه با پلیس عراق می کنند
جنایت های رهبری مجاهدین
در حال حاضر با ورود پلیس عراق به قرارگاه اشرف، فشارها وتهدیدات رهبری سازمان بر اعضای آن بِیشتر می شود و اعضای سازمان با شرکت در نشست های درونی، به گونه ای توجیه می شوند که در صورت مواجه شدن با شرایطی که مجبور به انجام مصاحبه شوند، بر اساس منافع سازمان صحبت کنند. قبلاٌ هم که خودم در درون مناسبات سازمان بودم چنین شرایطی پدید آمد و مسئولان سازمان با برگزاری نشست ها و بیان توجیهات لازم به بهانه حفظ تشکیلات با طرح سناریو ما را توجیه می کردند
بیانیه مریم رجوی در سراشیبی سقوط
این بیانیه یک شیادی کاملا اشکار میباشد و رهبران این فرقه درصدد هستند که بدین طریق نیروهای به اصطلاح پایین خود را در نتیجه شکست استراتژیک و منفوریت سیاسی و اجتماعی این فرقه به ایران سرازیر کرده و به اصطلاح از شر انها خلاص شوند و در عوض نیروهای با رده های تشکیلاتی بالا را و شورای رهبری خود را از عراق فراری دهد و انها را به اروپا مخصوصا به فرانسه و یا امریکا از طریق سازمانهای حقوق بشری برساند
رجوی باز هم اعضایش را به کام مرگ فرستاد
تردیدی نیست که در شش سال گذشته تمامی امکانات برای انتقال این افراد از اشرف به دیگر کشورها مهیا بود و همانگونه که مریم عضدانلو و صدها تن از نزدیکانش توانستند از عراق خارج شوند، بقیۀ افراد نیز همین امکان را در اختیار داشتند، اما مریم عضدانلو و شوهر مخفی شدۀ او با برنامه ریزیهای حساب شده و انواع نیرنگها و فریب دادنها، به اعضایشان تحمیل کردند تا بگویند ما خواهان ماندن در اشرف هستیم و به این ترتیب سالهای سال تمامی امکانات موجود یکی بعد از دیگری سوخت
رجوی از نقطه اوج تا حضیض و درماندگی
رجوی سالها همه مدعیان به مبارزه را از میدان بدر کرده و هزاران تهمت و افترا نثارشان کرده در صورتی که اکنون رجوی هم بعد از به کشتن دادن جوانان این خاک اکنون به کرنش افتاده و زبونانه درخواست کمک می کند و پند و اندرز می دهد که شاید او بتواند با روی کار آمدن شخصی دیگر به ایران برگردد ولی آقای رجوی آن سبو بشکسته و آن پیمانه ریخت و در این مقطع شما حتی در میان سلطنت طلبان خارج از کشوری هم جایی ندارید
گفتگو با آقای ناصر سید بابایی عضو سابق مجاهدین – قسمت دوم
برای همه به خوبی معلوم بود سازمان مجاهدین دستور خودسوزی ها را داده است و عمل خودسوزی یک اقدام از پیش طراحی شده بود. زیرا خانم مهناز فرمانده قرارگاه 12 در روز 19 ژوئن در نشست عمومی وقتی موضوع طرح خودسوزی را شنید به همه گفت:” هیچ کس هیچ کاری نمی کند مگر اینکه سازمان به او دستور داده باشد و کسی حق ندارد خودسرانه دست به عملی بزند.
عملیات فروغ جاویدان مجاهدین وخونهای بر باد رفته
در سوم مرداد ماه 1367 نیروهای ارتش آزادی بخش مجاهدین به دستور مسعود ومریم رجوی به مرزهای ایران حمله ور گردیدند تا حکومت اسلامی که رجوی آنرا غیر مشروع وغیر قابل دیالوگ می دانسته را سرنگون کند داد و حال در روز 20 تیر 1388 نامه ای به مجلس خبرگان رهبری رژیم جمهوری اسلامی نوشته وعملاً وارد دیالوگ با آنها شده
تحولات ایران و نمایش تکراری رجوی
اگر تاریخچه پیام ها و تحلیل های دروغین آقای رجوی را از شرایط جامعه ایران در نظر بگیریم، می بینیم کمتر سالی است که ایشان مدعی شکستن طلسم اختناق و استارت مرحله سرنگونی نبوده باشد.بنابر این تکرار تحلیل های پوچ و کهنه آقای رجوی نه تنها ربطی به وضعیت فعلی ایران نداشته بلکه ترشحات ذهن بیمار وعلیلی است که با گذشت این همه سال قبه آن را نیز نمی گیرد.
عجز و لابه مسعود رجوی در پیام ۲۰ تیر
مسعود رجوی که تا دیروز هرگونه گفتگو و دست دادن با رژیم را خیانت به انقلاب و مردم می دانست امروز خود این گونه به اندرز و پیشنهاد به بالاترین افراد و ارگان تصمیم گیری یعنی اعضای مجلس خبرگان می پردازد. او که به بهانه تماس افراد با خانواده شان در داخل و یا خارج کشور آنان را عوامل نفوذی و اطلاعاتی رژیم نام نهاده و آنان را در نشست های طعمه مورد ضرب و شتم قرار داده، این گونه در نامه ای به مسئولین جمهوری اسلامی به عجز افتاده است
جام زهری که رجوی در بن بست مطلق سرکشید
رجوی به زبان خود اعتراف کرده نه تنها استراتژی جنگی اش به خاک نشسته و ارتش وارفته اش دیگر بدرد هیچ کاری نمی خورد بلکه تمامی خط و خطوط سیاسی و استراتژیک دیگری نیز که تاکنون بیان می کرده بی جواب مانده و راه حل را باید از درون همین رژیم جمهوری اسلامی جستجو کرد و این در زبان سیاسی یعنی سر کشیدن جام زهر توسط رجوی در بن بست مطلق سیاسی و استراتژی.