سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین، واقعیت وشکست ها

مجاهدین خلق اینک پس از 42 سال در کدامین سوی منافع توده های مردم ایران قرار گرفته اند؟ براستی نقش پیشتازی که سران آن در سالهای تاسیس به دنبالش بودند پیگیری و تحقق یافته است و یا اصلاً این روش بعد از سالها محک در بستر اجتماعی و سیاسی کشورمان نمی توانسته پاسخگوی مطالبات مردم از حاکمیت باشد.
همگان در جریان تاریخچه مجاهدین از اعدام موسسین در ابتدای دهه 50 تا مارکسیست شدن خیل اعضا در سال 54 , هستیم ولی فی الواقع نمود حرکت عینی این گروه از بدو پیروزی انقلاب چه بوده است؟ همگرایی با سایر گروههای سیاسی چپ و بعضاً براندازی همان سالها که موجب ناامنی در ترکمن صحرا , کردستان و….. شدند , برگزاری میتینگ ها و اجتماعات شتابزده و آشوب گرا با هدف میراث خواری و تمامیت طلبی و نفوذ بر طیفی از قشرهای دانش اموزی و دانشجویی , بی آنکه تلاشی برای معرفی مواضع ایدئولوژیک وسیاسی خود داشته باشند و صرفاً بر تائید خودشان از سوی آیت ا… طالقانی بسنده کردن.
حال در بحبوحه سرنگونی رژیم دیکتاتور عراق , صدام حسین , تمام خیال پردازی های رهبری مجاهدین پنبه شد , با خلع صلاح توسط نیروهای ائتلاف و امریکایی و ریزش نیروهای تشکیلاتی بخصوص در قرارگاه اشرف (اردوگاه جدید عراق) , ادمه سلب اعتماد و تمامی نیروهای سیاسی خارج کشور , ماندگاری مستمر در لیست گروههای تروریستی , محکومیت بی سابقه از سوی گروه دیدبان حقوق بشر آنهم برای گروهی که ادعای اپوزوسیون و آلترناتیو بودن می کند , جریانی شدن , جدایی اعضا از سازمان , جدایی تعدادی از شورای ملی مقاومت (خانم هشترودی…..) وسایر نفرات برجسته سمپات همانند خانم الهه (خواننده معروف) , همه و همه به سرعت ساختار ببر کاغذی مجاهدین را پوچ و سپس آسیب پذیر نمودند. سیل افشاگری نفرات جدا شده با سوابق عضویت گاهاً 25 الی 30 ساله ماهیت به واقع فرقه ای و تروریستی مجاهدین را شفاف تر نمود شاید احدالناسی در این کشور و با هر سطح تحصیلات منطق برگذاری جلسات سرکوب " عملیات جاری " و یا " غسل هفتگی " و یا "دیگ " برای تحول افرینی فکری اعضای یک سازمان را علیرغم هر نوع توضیحاتی نپذیرد ویا تهدیدات روزمره ای که اعضا همواره و علی الخصوص در زمان حکومت صدام در تشکیلات می بایستی یک طرفه پذیرا می شدند , یا گوسفند وار بودن و یا طعمه و سوژه جلسات دیگ و عملیات جاری و آنگاه یا زندان ابوغریب , یا زندان قرارگاه اشرف و یا خودزنی و یا خودسوزی و یا مبتلا به انواع بیماری های روانی , رجوی خائن به عنوان یک انسان مدعی موحد , حقیقتاً فقط در این دنیا و در یک دادگاه دموکراتیک آیا پاسخگوی این اعمال می تواند باشد.
تهییج بعضی از عشایر اهل سنت در عراق در ضدیت با برادران شیعه وبا این بهانه که شیعیان عوامل دولت ایران هستند , سنگ اندازی در امنیت کشور عراق , فروش اطلاعات ملی کشور به بیگانگان ان هم از هر سنخی دیگر نمی تواند آبروی نمانده آنها را حتی در مجامع حقوق بشری و حتی سیاسی و نزد دولتمردان اروپایی و آمریکایی باز گردانند.
یادم هست روز استراتژی زدن و حذف سرانگشتان رژیم , طرح موضوع جنگ ازادی بخش نوین و تاسیس ارتش ازادی بخش به میان آمده بود , و اینک رهبر مجاهدین در نعل وارونه زدن به مجلس خبرگان نامه نگاری و محترمانه از آنان برای حمایت از ولایت فقیهی سر منتظری استمداد می طلبد, واقعاً چه بلایی سر اعضای شورای ملی مقاومت , نه خیر اصلاً خود اعضای سازمان آورده می شد که مرز بندی شاه وشیخ باید ملاک باشد و آنگاه در دنباله این , پیشنهاد مریم قجر مبنی بر پذیرش شکست استراتژی و جالبتر طرح بازشگشت مشروط به ایران!! در شیپور بی ثباتی دمیده تا جامعه جهانی را با مظلوم نمایی های مستمر تحت الشعاع قرار دهد.
دجالیت مجاهدین در وقایع 28 و 29 جولای 2009 و ورود پلیس عراق به قرارگاه اشرف با هدف ایجاد ایستگاه پلیس عراق آن هم با اطلاع رسانی از سالها و ماههای قبل و گسیل کردن نفرات کتک خور و کتک زن با هدف ایجاد درگیری حتی با پرت کردن افراد به زیر چرخ خودروهای پلیس عراق , حمله به نیروهای عراقی و خودزنی و نهایتاً ریخته شدن خونها تا مگر چند صباحی هم شده آن ملعبه بازی های بعدی سران بی وجهه مجاهدین باشد. زمانی نوری المالکی نفر سرسپرده دولت ایران اطلاق می گردید به یکباره بحث درخواست ملاقات از سوی رجوی طرح می گردد واقعا شرایط انجام هر اقدام بی شکیل سیاسی و با سطح پایین و غیر انسانی تا کی باید از سوی رهبریت مجاهدین انجام وسپس به دنبال توجیهات ایدئولوژیک آن جهت مصرف تشکیلاتی بوده باشند , واقعاً به هر چه فکر می کنم پر از تناقض رهبری مجاهدین است. در جریان انتخابات اخیر مگر سازمان به هر حرکت سیاسی و آرام در داخل می توانست منتقد باشد به یک دفعه به دنبال موج سواری می افتد حتی شتابزده تهییج عوامل محدود انجمن پادشاهی در بین صفوف تظاهرات کنندگان در حمله به اماکن عمومی را به حساب هواداران خود!! می نویسد.
حدود 7 روز دیگر زمان اخراج مجاهدین از قرارگاه جدید عراق (اشرف) فرا می رسد , پس از 42 سال از تاسیس سازمان، استراتژی سازمان با تمامیت خود و طرد همگان شکست می پذیرد و به نظر می رسد در تجربه ای جدید ریزش بی سابقه جدیدی را با افشا گری نا گفته ها تجربه نماید.
مهدی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا