تبدیل اشرف به موزه شکست خوردگان نظامی
بهترین حالت برای گروه وابسته رجوی این خواهد شد که قرارگاه اشرف در عراق باقی بماند. در این حالت آنها می توانند برای خود موزیک بزنند وبرای به رخ کشیدن نظمی که نشان از دیکتاتوری درون سازمان دارد کنسرت چندین ده نفره اجرا کنند. اشرفیان با استفاده از تکنولوژی های قرن 21، برای همسر رهبر فراری از مریدان و رهبر”خود خوانده” و” شرمنده از خلق”، که حرفهای 30 سال پیش خود را مانند گرامافونی که متعلق به سده گذشته است، هورا بکشند و شادی کودکانه بکنند که ما بردیم.
باند رجوی، از نفس افتاده در بازی بزرگ
مرگ سیاسی مجاهدین نه تنها بهواسطهی ناتوانی در تأثیرگذاری بر اوضاع سیاسی و سرنوشت گروه و رقصیدن در تندباد ِ حوادث ِ خودبهخودی و خارج از دایرهی تصمیم و ارادهی رهبری مجاهدین، بلکه به این دلیل است که در سرفصل ِ اخیر ِ تحولات ِ پس از سقوط صدام و تغییر تاکتیک اجباری آنان از تروریسم به رویکردهای بهظاهر سیاسی، هیچیک (حتی یکی) از تحلیلهای رهبری مجاهدین درست درنیامده است…
توهم و خیال پردازی رجوی بعد از سقوط صدام
جبهه دیگری که رجوی می خواست از شکاف آن استفاده کند، جلب توجه فرماندهان ارتش آمریکا در عراق بود. او با دادن مهمانی های آنچنانی و جعل خبرهایی مبنی بر دخالت نیرو های ایران در بمب گذاری ها و درگیریهای عراق و…، سعی در فریب افکار آنان داشت، ولی بدلیل خالی بودن دستش از اطلاعات موثق و فاکتور های مشخص نظامی عملا راه به جائی نبرد و همانند سایر ترفند ها، تیرش به سنگ خورد
تعهد دوساله مجاهدین، پایان یک سراب
مسعود رجوی از اعضای سازمان خود تعهد گرفت که تا انتهای ریاست جمهوری جورج بوش با او همراه باشند و هیچگونه سوال و کنکاشی در مسایل سیاسی ننموده و در صورتی که تا این تاریخ هیچ اتفاقی نیافتاد سازمان مجاهدین در تمامیت خود منحل خواهد شد و اعضای آن مختار به سرنوشت خود خواهند بود.تعهد دوساله و پایان آن یکبار دیگر نشان داد که فرقه رجوی در گردابی هولناک و بی سرانجام دست و پا می زند که از تحلیل های نادرست رجوی و وابستگی شرم آور به دول بیگانه نشات می گیرد، جای بسی تاسف است که یک جریان به اصطلاح سیاسی اهداف خود را در گروی اقداماتی علیه کشور متبوع خود می بیند.
نفس های آخر تعهد دو ساله
تعهد دو ساله رجوی نیز مانند بسیاری از سیاست هایی که او با تمام توان از پیروزی آنها یاد می کرد با شکست مواجه شده است. رجوی خوب می داند که آمریکا به ایران حمله نخواهد کرد و او مجبور است بازی جدید تری رابا نیروهایش آغاز کند، آن هم نیروهایی که هر چند از اوضاع دنیا بسیار عقب مانده هستند اما به هر حال انسان هستند و از طرف مقابلشان – رجوی – بسیار فریب خورده اند…
مرگ تدریجی یک رویا
مسعود رجوی که دستش را از همه جا کوتاه می دید اینبار به جای خود، زنش یعنی مریم را رئیس جمهور اعلام کرد تا بتواند رویای رئیس جمهوری مادام العمری را از سر خودش باز کرده و در یک نمایش مسخره به او بسپارد و او را رئیس جمهور مادام العمر اعلام کرد. مریم که در توهم دست کمی از شوهرش ندارد هر سال در پیام نوروزی آن سال را بنام سرنگونی یا مرحله پایانی اسم گذاری می کرد. ضمن آنکه آن سال را نیز سال تعیین تکلیف و یا سال آزادی مردم ایران اعلام می نمود و اینگونه به خودش دلداری می داد که اگر یک عمر همسرش خواب رویا رئیس جمهور شدن را می دید ولی خودش به این آرزو خواهد رسید.
پایان تعهد دوساله مسعود رجوی تا چند روز آینده
عملکردهای اشتباه سازمان مجاهدین در سی سال گذشته که بر اساس تحلیل های غلط مسعود رجوی که با اتکا بر دولت های بیگانه صورت می گرفت، باعث گردیده که در این مدت نیروهای زیادی از این سازمان جان خود را بیهوده از دست بدهند، 30 خرداد سال 60 و عملیات موسوم به فروغ جاویدان در سال 67 از آن جمله می باشند. آخرین تحلیل و تصمیم مسعود رجوی نیز عنوان کردن” تعهد دوساله” می باشد که به پایان رسیدن تعهد دوساله امری است واقعی واجتناب ناپذیر که نه تنها هیچ مشکلی از سازمان مجاهدین حل نخواهد کرد بلکه بر بحران های درون تشکیلاتی سازمان خواهد افزود
اعلام شکست راه حل سوم مجاهدین
آنچه بیژن نیابتی به عنوان یک تئوریسین فرقه رجوی دراین آخرین گفتگو بدان اشاره می کند اینست که راه حل سوم باشکست مواجه شده وقابل اجرانیست. ودرآخرضمن اعلام ماه دسامبر2008 بعنوان جمع شدن کامل بساط شیادی فرقه رجوی درعراق براین نکته مهرتاکیدوتائید می گذارد.
از فاجعه سوم می توان اجتناب کرد
سازمان مجاهدین را منزوی ترین نیرو در میان تمام سازمان سیاسی ایرانی است. دولت امریکا و اتحادیه اروپا این سازمان را”تروریستی” می شناسند. رفتار مجاهدین با مخالفین سیاسی بوی خون می دهد. ساختار درونی آنان تا حد خطرناک ساختاری نزدیک به مدل”خدایگان و بندگان” است.
رسوائی فرقه مجاهدین
بیش از بیست سال است که جدا شدگان از مجاهدین فریاد میزنند. از جنایاتی میگویند که در کمپی به نام اشرف در عراق به وقوع پیوسته است. از بی حرمتی ها به حقوق تعدادی انسان. آن هم در عصر پیشرفته تمدن ها. توسط رهبران یک فرقه با نام مجاهدین خلق.
تیرخلاصی برجنازه رجویسم
فرقه مجاهدین خوب آگاهند که درصورت ایجاد پیوندهای احساسی کنش سرکوب شده اسیران به واکنش عاطفی تبدیل می گردد که درنتیجه آن مهروعاطفه برقهروبیزاری غلبه خواهد کردکه این خود باعث درنگ و تامل اسیران وقربانیان درانتخاب کج راهه فرقه خواهد گردید.
پیروزی اندیشه ی مثبت، ناکامی منطق مجاهدین
خوشبختانه هم اکنون و با در نظر گرفتن تحولات موجود می توان اذعان کرد رهبران تروریست مجاهدین به گذرگاهی رسیده اند که بازگشتن را به آنان امکانپذیر نمی سازد. گذرگاهی که تلاشی تشکیلات و مناسبات توتالیتر و غیر دموکراتیک فرقه رجوی و رهایی افراد تحت اسارت و مستقر در قرارگاه اشرف را بشارت می دهد.

