سه شنبه, ۹ دی , ۱۴۰۴
  • خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و پنجم 09 دی 1404

    بخش خروجی، فرم‌های تحقیر
    خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و پنجم

    به‌محض آن‌که تصمیمم را علنی کردم، دیگر کسی با من مثل گذشته رفتار نکرد. من حالا غریبه‌ای در خاک آنها بودم. گفتند که اجازه ندارم به مقر برگردم. نه برای جمع‌کردن وسایل، نه برای خداحافظی با دوستانی که سال‌ها با آن‌ها شب را روز کرده بودم. فقط یک جمله: “تو دیگر یکی از ما نیستی”. […]

چرا سکوت کردم؟! 08 دی 1404

خاطره ای تلخ از دوران حضورم در تشکیلات رجوی چرا سکوت کردم؟!

پیامی برای هم استانی خوبم محسن شجاعی 08 دی 1404

از طرف غلامعلی میرزایی پیامی برای هم استانی خوبم محسن شجاعی

این کلمه فقط یک تعهد نبود 29 آذر 1404
حاضر حاضر حاضر

این کلمه فقط یک تعهد نبود

مدتی پیش برای انجام کاری از من سوال کردند که محمود حاضری کمک کنی تا کار را انجام دهیم نا خود آگاه گفتم حاضر حاضر حاضر! یادی کردم از نشستهای درون تشکیلات که مطمئن هستم هنوز هم با غلظت بیشتر ادامه دارد. در آخر هر نشستی هم باید تعهد میدادیم و هم کلمه حاضر را […]

خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهارم 29 آذر 1404
داستان مأموریت‌های از دست رفته و انسان‌های فریب‌خورده

خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهارم

رضا گوران در قسمت قبل خاطراتش از تصمیمی که با دوستانش می گیرد، می گوید: تصمیم گرفتیم نقش بازی کنیم. نقشه‌مان این بود که هر کس در اولین مأموریتی که اعزام می‌شود، دیگر برنگردد و از آن‌جا فرار کند؛ به کردستان یا هر جای دیگر. با گذر زمان همین‌طور شد. دوستان یکی‌یکی رفتند و دیگر […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و سوم 25 آذر 1404
پرچم آمریکا در قلب اشرف

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و سوم

 شکست خاموش یک امپراتوری هیچ‌گاه تصور نمی‌کردم که روزی برسد که جهان اطرافم چنین دگرگون شود. آنچه در هفته‌ها و ماه‌های پس از سقوط صدام رخ داد، چیزی نبود که حتی در خیالات شبانه‌ام جا داشته باشد. واژه‌ای که بتواند آن را توصیف کند، تنها یک چیز است: هرج‌ومرج. با ورود نیروهای آمریکایی به عراق، […]

فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت دوم 25 آذر 1404
ورود به قرارگاه

فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت دوم

در قسمت اول توضیح دادم که چگونه با دلی پاک و بی آلایش وارد تشکیلاتی حیله گر و جنایتکار شدم، همه چیز در اول خوش رنگ و لعاب بود، اما بعد از مدت کوتاهی همه چیز به رنگ اصلی خود یعنی سیاه و تیره مبدل شد. ورودم به قرارگاه اشرف نیز این گونه بود. و […]

دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک 24 آذر 1404
زندگی در کنار خانواده، موهبتی که دوباره نصیبم شد

دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک

روز سه شنبه 18 آذرماه 1404، فاضل فرهادی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق با حضور در دفتر انجمن نجات اراک، با اعضای این انجمن به گفتگو و تبادل نظر پرداخت. فاضل فرهادی که سابقه چند دهه حضور در تشکیلات مجاهدین خلق را دارد، در گفتگو با اعضای انجمن گفت: وقتی به آغوش خانواده برگشتم […]

فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول 24 آذر 1404
دفتر بغداد و جاذبه های مبارزه

فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول

اواخر سال 1375، چند روز بود که از مرز کشور اردن وارد عراق شده بودم، از همان ابتدا پرده های اتوبوسی که حامل ما بود، بسته و کشیده بود، بیرون را نمی دیدم، اما از شیشه جلوی اتوبوس که برای راننده باز نگه داشته شده بود، تابلوها را می خواندم و متوجه شدم که وارد […]

پیام سید نادر بنی فرحانی به اعضای مستقر در کمپ اشرف ۳ 24 آذر 1404
به آغوش خانواده بازگردید

پیام سید نادر بنی فرحانی به اعضای مستقر در کمپ اشرف ۳

سید نادر بنی فرحانی، از اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین خلق و عضو کنونی انجمن نجات خوزستان در پیامی تصویری با دوستان قدیمی اش در کمپ اشرف 3 گفتگو می کند. بنی فرحانی با ذکر تجربه موفق خود در جدایی از مناسبات، از دوستانش که هنوز در کمپ اشرف 3 محبوس هستند می خواهد […]

دیدار رضا کریمی با اعضای انجمن نجات کرمانشاه 24 آذر 1404
اگر ریسک نمی کردم همچنان در اسارت رجوی بودم

دیدار رضا کریمی با اعضای انجمن نجات کرمانشاه

رضا کریمی اهل و ساکن شهرستان سرپل ذهاب، یکی از صدها و هزاران قربانی سازمان مجاهدین خلق است که ناخواسته قسمتی از جوانی اش را در تشکیلات این گروه سپری کرد. رضا هنوز 16 ساله هم نشده بود که به اتفاق پسر عمویش در دام یکی از عوامل آدم ربای مجاهدین خلق افتادند و به […]

خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت سوم 24 آذر 1404
می‌خواستیم برویم، اما راه خروج بسته بود

خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت سوم

در دوران بازداشت، ما نه نفر با هم گفت‌وگوی مفصلی داشتیم. به این نتیجه رسیدیم که با درخواست یا اعتراض، نمی‌توان از دست فرقه رها شد و از آن جهنم بیرون رفت. گفتیم: “گذشت زمان به ما ایرانیان آموخته دستی را که نمی‌توانی قطع کنی، باید ببوسی تا زمان مناسب برسد.” تصمیم گرفتیم نقش بازی […]

پیام کاظم پور خفاجیان به دوستان سابق خود در کمپ اشرف سه 23 آذر 1404
امیدوارم شما هم مثل من زندگی واقعی را تجربه کنید

پیام کاظم پور خفاجیان به دوستان سابق خود در کمپ اشرف سه

کاظم پور خفاجیان از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق و عضو کنونی انجمن نجات خوزستان در پیامی تصویری، چند کلامی با دوستان قدیمی خود که همچنان در تشکیلات سازمان رجوی گرفتار هستند، گفتگو کرد. پورخفاجیان خطاب به دوستان سابق خود می گوید: من به ایران برگشتم و در کنار خانواده ام زندگی خود را پیش […]

پیام سعید کلانتری به دوستان سابق خود ساکن در کمپ اشرف ۳ 22 آذر 1404
خود را نجات بدهید

پیام سعید کلانتری به دوستان سابق خود ساکن در کمپ اشرف ۳

سعید کلانتری از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق و عضو کنونی انجمن نجات خوزستان پیامی برای دوستان سابق خود در کمپ اشرف 3 در آلبانی منتشر کرد. او که در اجلاس سالانه انجمن نجات خوزستان شرکت کرده بود، در حاشیه این اجلاس چند کلامی با دوستان سابقش که همچنان در اسارت مجاهدین خلق به سر […]

پیام رستم آلبوغبیش به دوستان سابق خود در کمپ اشرف سه 22 آذر 1404
یازده سال است که آزاد زندگی می کنم

پیام رستم آلبوغبیش به دوستان سابق خود در کمپ اشرف سه

رستم آلبوغبیش از اعضای نجات یافته از سازمان مجاهدین خلق است که بعد از سالها حضور در مناسبات این سازمان، توانست فرار کند و به دنیای آزاد قدم بگذارد. او بعد از خروج از کمپ مجاهدین خلق به ایران و به آغوش خانواده بازگشت. یازده سال از لحظه فرار موفقیت آمیز او از چنگال تشکیلات […]

blank
blank
blank