محمد رجوی، جدا شده از تشکیلات رجوی حتی پسر رجوی هم او را قبول نداشت
ماجرای خانواده علیقلی آزادی مجاهدین خلق از زندان های جمهوری اسلامی
به مناسبت درگذشت حفیظ الله شمس در کمپ اشرف 3 تشکیلات رجوی قربانی دیگری را به کام مرگ فرستاد
حمیده شاهرخی را بیشتر بشناسیم
حمیده شاهرخی در عملیات فروغ جاویدان فرمانده یک تیپ رزمی بود که نزدیک به 95 درصد از نیروهای تحت فرماندهی او در حد فاصل گرده حسن آباد تا تنگه چارزبر از بین رفتند. افسانه یکی از مسئولینی بود که سرکوب نیروهای ناراضی و کسانیکه تمایل به جدا شدن از سازمان داشتند نقش فعال و بسزایی داشت. البته با زیرکی هرچه تمامتر! باین مفهوم که معمولا خود مستقیما در نشستهای سرکوب شرکت نمیکرد و معاون خودش که در سالهای 1368 تا 1370 زهره اخیانی بود را مامور اداره نشست و سرکوب شخص ناراضی میکرد.
کدام بنیادگرائی؟ کدام دستاورد تاریخی؟
مهدی ابریشمچی بعد از پیشکش کردن همسرش به مسعود، همان کاری که بعدا تمامی مردان سازمان مجبور به انجام آن شدند، گفت:”در سازمان مجاهدین خلق همه به مسعود رجوی پاسخگو هستند و او تنها به خدا پاسخگوست”. همین یک جمله حکایت از عمق مناسبات به غایت فرقه ای و ارتجاعی در درون سازمان مجاهدین خلق میکند. رهبری که علنا خود را تنها در برابر خدا پاسخگو میداند چگونه میتواند منادی دموکراسی و آزادی باشد و به خواست توده ها تن بدهد؟
زهره قائمی جنایتکار بود!!!
طولی نکشید که زهره قائمی وارد سالن شد و بدون مقدمه گفت خبر دارید که محمد آبروان شهید شده اکثر نفرات از جمله من از شنیدن این خبر گیج شده بودیم و در ادامه گفت ما آن را کاملا توجیح کرده بودیم در داخل خط خودش را رفت و شهید شد در واقع به کسانی که به عملیات می روند و خط خودشان را پیش می برند نبایستی گفت شهید وقاهت این زن آنقدر زیاد بود که مرز نمی شناخت نفرات را به کشتن می داد و از طرفی زیراب آنها را هم می زد. کلا شورای رهبری عامل کشتار افراد بودند فقط برای اینکه در مقابل رجوی خائن پیشی بگیرند و کرسی بالاتری نصیب آنها شود.
معرفی محمد سادات دربندی، حسن محصل و حسن عزتی از شکنجه گران مجاهدین خلق
او در کارنامه سیاه خود همکاری با افسران بعث عراقی را نیز یدک می کشد. در سال های سلطه صدام در کشور عراق مدتی در همکاری پنهانی با افسران استخبارات برعلیه اسرای وطن و در کنار افسران متجاوز به خاک میهنش وطن فروشی و خیانت بسیار نموده و آنها را در بازجویی و اذیت و آزار هموطنانش آموزش می داده است…
بهزاد نظیری سرچماقدار فرقه رجوی
بهزاد نظیری یکی از گماشتگان فرقه رجوی می باشد که سالهای زیادی در عراق در خدمت رجوی بوده است و بارها از اروپا به عراق و پادگان اشرف برای فعالیت های تروریستی سازمان مجاهدین سفر کرده است. نام برده در عراق در اکثر عملیات نظامی سازمان بعنوان فرمانده شرکت داشته است و در اروپا نیر فرماندهی تیم های عملیاتی در داخل ایران را از طریق تلفن بر عهده داشته است. عجب اینکه بهزاد نظیری اکنون مانند گرگی در لباس میش ظاهر شده
مهدی ابریشمچی را بیشتر بشناسیم!
مهدی ابریشمچی بعد از طلاق از مریم رجوی با خواهر موسی خیابانی مینا ازدواج کرد. در زمان ازدواج آنها مهدی ابریشمچی نزدیک به 43 سال و مینا فقط 19 سالش بود! او تجسم همانی بودکه بعدها در نشستها ورد زبانش شده بود.(نرینه وحشی و متجاوز)! او آنچنان از زشتی ازدواج و داشتن زن و زندگی حرف میزد که پنداری خودش بادمجان یا گوجه فرنگی بوده و از زیر بوته عمل آمده است و هرگز در زندگی دور و بر زن و ازدواج نرفته است.
برای دوست و همنشین و همدرد سابق ام آقای محمد خدابنده لوئی
من قصد ندارم شما را نصیحت کنم به رای و انتخاب شما احترام قائل ام فقط می خواستم به عنوان یک دوست به شما بگویم از یک سوراخ یک بار آدمی گزیده می شود بار دوم یا سوم اگر از همان سوراخ گزیده شود یعنی از گذشته اش درس نگرفت، اضافه کنم اگر مطلب شما را در هر آژانس خبری می خواندم برایم جای تعجب نداشت الا در این سایت.
جواد خراسان (زبل خان تیرانا) – ماموری که دیگر حنایش رنگی ندارد
بعضی از بچه ها می گویند: جواد خراسان، زبل خان تیرانا شده است. یک روز از دنده راست بلند شده و برایمان نشست جنگ سیاسی میگذارد و روز دیگر با لب و لوچه آویزان با پوشه ای در دست بین بچه ها می چرخد و مطالب و نوشته های جداشده ها را به همه نشان می دهد و دنبال این است که بفهمد چه کسی راپورت می دهد.
محمد اقبال زائیده لمپنیزم رجویسم
هردستگاه و پدیده ای محصولات خاص خودش را دارد وازاین رهگذر به راحتی میتوان به عمق وجان وهویت آن پدیده دست یازید. چند روزی است که باخواندن مطلبی ازفدایی رجوی محمد اقبال تحت عنوان” حیوان لیبرتی” که درمنتهای بی ادبی و رعایت نزاکت معمول ومعقول یک آدم عادی ونه به اصطلاح یک مجاهد ومبارزچهل ساله ومهندس آرشیتکت!
سرنوشت فرمانده عملیات پرواز تاریخ ساز
تا اینکه خود مریم او را موردسرزنش قرار داد که تو از اول انقلاب ایدئولوژیکی (منظور طلاق همگانی) روبروی ما ایستادی و از آن موقع در مقابل انقلاب موضع گرفتی تا اینکه این بلا به سرت آمد را شروع و ادامه داد وبازهم مهدی افتخاری با سکوت همیشگی خود بدون اینکه بتواند جواب آن توهین ها و تحقیرها را بدهد داخل آن همه ی مجیز گویان گم شد.
محمد اقبال لمپن صادراتی رجوی از اشرف تا پاریس
خودت جلوی روی من و ترک زبانان دیگر در اشرف همچون استاد مکتب لمپنی ات مهدی ابریشمچی که به بهانۀ اینکه خودش ترک است بدترین توهینها را به آذربایجانیها وترک زبانان می کرد همیشه دو فرزند خودت یعنی احسان و طاهر را در اشرف به ترکی قوروم قودوخ (کره خر) صدایشان نمی کردی؟ زیرا می دانستی که آنها ترکی نمیدانند تا جوابت را بگویند که بابا جان اگر ما کره خر باشیم پس شما هم…. تشریف دارید؟!!
سخنی با محمد سیدالمحدثین
لابد هنوز تکه پرانی های چاله میدانی برادر ناشریف دچارعکس العملهای هیستریک هستی،که توغرق جیم و دورانی وبرای اثباتش چند خواهر شورای رهبری حاضر درنشست تعیین تکلیفت، درمقابل مریم عفریته پشت میکروفون آمده وفاکتهایی ازسوراخ کردن انقلابت گفته اند. وحتما برادرمتی به شما گفته که خودم تیرخلاصت را می زنم.چالت می کنم و روی لاشه ات آهک می ریزم وبعنوان شهید سازمان ازجنازه ات بهره برداری سیاسی می کنیم.

