سه شنبه, ۹ دی , ۱۴۰۴
  • نشست اعضای انجمن نجات مازندران – قسمت دوم 30 آذر 1404

    نشست اعضای انجمن نجات مازندران – قسمت دوم

    در قسمت قبل توضیح دادیم که دوستان بازگشته از فرقه رجوی در دورهمی که با هم در جنگل های هیرکانی داشتند به بیان گوشه ای از نقض حقوق بشر در مناسبات سازمان مجاهدین پرداختند و اکنون قصد داریم به سخنان دیگر دوستان بازگشتی اشاره کوتاهی داشته باشیم . آقای فرحی عنوان داشت یک بار به […]

نشست اعضای انجمن نجات مازندران – قسمت اول 29 آذر 1404

در دل جنگلهای هیرکانی نشست اعضای انجمن نجات مازندران – قسمت اول

دورهمی اعضای انجمن نجات استان مازندران 25 آذر 1404

نشستی به رنگ پاییز دل انگیز دورهمی اعضای انجمن نجات استان مازندران

ملاقات اعضای انجمن نجات مازندران با برادر راضیه احمدیان 26 مهر 1404

اعضای تشکیلات رجوی از تلفن و موبایل محروم هستند! ملاقات اعضای انجمن نجات مازندران با برادر راضیه احمدیان

دیدار خانواده های اسیران فرقه رجوی استان مازندران با آقای رضا‌ رجب‌زاده – قسمت دوم 15 آذر 1393

دیدار خانواده های اسیران فرقه رجوی استان مازندران با آقای رضا‌ رجب‌زاده – قسمت دوم

ایام عید که فرا می رسید به یاد خانواده می افتادم و برای این که دیگران متوجه نشوند وقتی برای استراحت که می رفتم، زیر پتو به حال خانواده ام گریه می کردم چرا که اگر مسئولین متوجه این صحنه می شدند من می بایست در حضور صدها نفر فاکت هایی مربوط خانواده ام را می خواندم و بازخواست می شدم. خیلی ساده نبود در واقع کافی بود آنها بفهمند کسی به خانواده اش فکر کرده است، این بدترین گناه بود و در آن صورت به اتهام وابستگی به خانواده آن فرد را زیر تیغ می بردند.

دیدار خانواده های اسیران فرقه رجوی استان مازندران با آقای رضا‌ رجب‌زاده – قسمت اول 13 آذر 1393

دیدار خانواده های اسیران فرقه رجوی استان مازندران با آقای رضا‌ رجب‌زاده – قسمت اول

در جلسات مذکور بخشی از مطالب ارائه شده با توجه به حضور خانواده های متفاوت در هر جلسه تکراری بود، بنابراین تلاش شده تا ضمن رعایت اختصار و پرهیز از درج مطالب تکراری، صحبت‌های آقای رجب زاده و برخی از سوالات عمومی خانواده ها به اطلاع خوانندگان برسد. با این امید به این که این گزارش کمکی باشد به تمامی خانواده های چشم انتظار و افشای هر چه بیشتر جنایات رجوی‌ها که عامل همه مشکلات این خانواده ها و افراد اسیرشان هستند.

دیدار با دوست رها شده از زندان رجوی 25 آبان 1393

دیدار با دوست رها شده از زندان رجوی

او از وضعیت بی ثبات لیبرتی نکاتی را اشاره کرد که برایمان جدید و ناراحت کننده بود، از جمله فشارهایی که فرقه روی اعضاء خود با شیوه ها و ترفندهای پیچیده وارد می کند که بسیار تاسف بار است. از طرف دیگر دامنه گندکاری انقلاب مریم در درون مناسبات آنقدر مفتضح شده است، که قابل بیان نیست واقعا شرم آور است، البته باید بگویم از انقلاب مریم جز همین انتظار بهتری نیست.

خروج از عراق به منزله فروپاشی یا بازگشت به مبارزه سیاسی – قسمت پایانی 02 مهر 1393

خروج از عراق به منزله فروپاشی یا بازگشت به مبارزه سیاسی – قسمت پایانی

آقای نوروز توکلی ضمن تاکید بر مش سیاسی سازمان بعد از انتقال افراد به کشورهای ثالث افزود رهبران فرقه جنگ تبلیغاتی شان را روز به روز بیشتر می کنند آنان عادت دارند هر شکستی را به عنوان پیروزی جا بزنند به همین جهت ما هم وظیفه داریم دست آنها را رو کنیم و وارونه گویی فرقه را بر ملا کنیم.

خروج از عراق به منزله فروپاشی یا بازگشت به مبارزه سیاسی – قسمت دوم 30 شهریور 1393

خروج از عراق به منزله فروپاشی یا بازگشت به مبارزه سیاسی – قسمت دوم

آقای مسعود دریاباری اظهار داشت: اعضاء مستقر در لیبرتی اکثرا از مناسبات خشک فرقه به غایت خسته شدند آنها منتظر فرصتی هستند تا راهی باز شود و خودشان را از جهنم رجوی خلاص کنند به نظرم شرایطش فراهم شود و آنان به کشور ثالث منتقل شوند بالای 50 درصد از فرقه جدا می شوند همانطوری که در اولین سری انتقال افراد به آلبانی شاهد آن بودیم.

خروج از عراق به منزله فروپاشی یا بازگشت به مبارزه سیاسی – قسمت اول 23 شهریور 1393

خروج از عراق به منزله فروپاشی یا بازگشت به مبارزه سیاسی – قسمت اول

رهبران فرقه تا آن زمان می گفتند عامل همه مشکلات عراق شخص مالکی است و اگر او کنار برود همه مشکلات حل خواهد شد. رجوی فکر می کرد کنار رفتن آقای مالکی به ضد نظام ایران تمام می‌شود اما شاهد بودیم که با درایت مرجعیت شعیه عراق و هوشمندی مقامات ایران، نه تنها مشکلات در عراق کم شد و گروه های مختلف به هم نزدیک شدند بلکه حتی اکثر این گروه ها مثل گروه آقای بارزانی از ایران بدلیل کمک به عراق و کردستان تشکر کردند و مشخص شد که ایران برنده بوده و نکات گفته شده از سوی رجوی در مورد آقای مالکی و ایران مثل بقیه تحلیل هایش کشک بوده است.

حسرت ۳۰ سال دیدار با پدرم در دلم مانده است 16 مرداد 1393

حسرت ۳۰ سال دیدار با پدرم در دلم مانده است

او گفت من هدفم این نیست که وی حتما به ایران بر گردد بلکه امکانی فراهم شود تا از جهنم رجوی خود را خلاص کند و به خارج انتقال یابد که در این شرایط حداقل می توانم با پدرم تماس تلفنی داشته باشم. تمام آرزویم دیدار با وی است و حسرت 30 سال دیدار با پدرم در دلم مانده است حتی اگر برای دیدن وی خانه ام را بفروشم این کار را خواهم کرد.

خانم بابائی: از خدا می خواهم تا قبل از مرگم یک بار دیگر پسرم را در آغوش بگیرم 12 تیر 1393

خانم بابائی: از خدا می خواهم تا قبل از مرگم یک بار دیگر پسرم را در آغوش بگیرم

وی در حالی که قرآن جلویش باز بود دستهایش را رو به آسمان گرفت و آرزو کرد و از خدا خواست تا قبل از مرگش یکبار دیگر فرزندش را در آغوش بگیرد، سپس رو به ما کرد و گفت من منتظرخبرهای خوش از جانب شما هستم.

ای کاش برادرم برمی گشت و مثل شما زندگی سالمی در کنار خانواده اش داشت 09 تیر 1393

ای کاش برادرم برمی گشت و مثل شما زندگی سالمی در کنار خانواده اش داشت

قبل از دیدار مردد بودم که آیا ملاقات ما با این خانواده مشکلی را حل می کند؟ در عمل جوابم را دریافت کردم نه تنها مساله حل کن است بلکه بسا نوید بخش و امیدوار کننده است. اثباتش را از زبان خانم اسحاق تبار می شنویم او سال گذشته آرزو می کرد برادر اسیرش صالح اسحاق تبار اگر روزی از فرقه جدا شد به ایران بر نگردد اما امروز شاهد هستیم که آرزو می کند ای کاش برادرم برمی گشت و مثل شما زندگی سالمی در کنار خانواده اش داشت.

خانم شعبانی: رجوی ها باعث نابودی خانواده ما شدند. 03 تیر 1393

خانم شعبانی: رجوی ها باعث نابودی خانواده ما شدند.

رجوی خیلی فریب کار است. او با دروغ هایش تعداد زیادی را گرفتار کرد و یا به کشتن داد. او خانواده های زیادی را از بین برد. رجوی در حالی که فرقه اش نفس های آخر را می کشد و با خفت اشرف را تخلیه کردند، باز فریبکارانه می گوید چهار ماه دیگر دولت ایران را سرنگون می‌کنیم!! او می خواهد با این حرف ها همه افرادش در عراق را به کشتن بدهد.

آقای باقری: رجوی ها برادرزاده ام را گروگان گرفتند تا مانع از فرار برادرم بشوند 02 تیر 1393

آقای باقری: رجوی ها برادرزاده ام را گروگان گرفتند تا مانع از فرار برادرم بشوند

در تاریخ 18 خرداد 1393 تعدادی از اعضای دفتر انجمن نجات استان مازندران در محل کار آقای حیدرقلی باقری برادر و عموی قربانیان فرقه رجوی عباسعلی و علیرضا باقری با ایشان دیدار کردند. آقای باقری نیز ضمن تایید توضیحات افراد جدا شده، گفتند،”برادرم عباسعلی بخاطر فرزندش در آنجا مانده، اگر فرزندش نبود او حتما تا بحال فرار می کرد، در واقع رجوی ها برادرزاده ام را گروگان گرفتند تا مانع از فرار برادرم بشوند”

آه مادران بالاخره دامن رجوی ها را خواهد گرفت 01 تیر 1393

آه مادران بالاخره دامن رجوی ها را خواهد گرفت

حضور نفرات بازگشته در منزلش هر چند یادآور دوری و فراغ فرزندش بود ولی باعث خوشحالی و مسرت وی نیز گشته بود. خانم قبادی وقتی متوجه شد که آقای محمد رضا گلی اسکاردی اخیرا از چنگال مناسبات فرقه رجوی رها شده است بسیار خوشحال شد و پرسید: آیا دخترم مهین را می شناسی و چرا او نمی تواند مثل شما از دست رجوی فرار کند؟

blank
blank
blank