دوشنبه, ۸ دی , ۱۴۰۴
  • یادداشتی بر جلسه اخیر انجمن نجات گیلان با شماری از خانواده های گیلک 08 دی 1404

    خانواده ها؛ پیشقراول کارزار با رجوی وطن فروش
    یادداشتی بر جلسه اخیر انجمن نجات گیلان با شماری از خانواده های گیلک

    • اعضای انجمن نجات گیلان روز سه شنبه ۲۵ آذرماه ۱۴۰۴ دیدار صمیمانه ای با شماری از خانواده های دردمند و چشم انتظار گیلک در دفتر جدید انجمن نجات گیلان داشتند که بلافاصله به روایت تصویر درسایت روشنگر نجات اطلاع رسانی شد. • در این دیدار صمیمانه خانواده های چشم انتظار علی قلیزاده ، محمدتقی […]

خلق من هستم که صدای پدرم را نشنیده ام 25 آبان 1404

به بهانه یک دیدار خانواگی خلق من هستم که صدای پدرم را نشنیده ام

حضور مسئول انجمن نجات گیلان در مراسم چهلم مادر فرزان پورعابد 05 آبان 1404

درگذشت مادر فرزدان پورعابد از اعضای گرفتار در کمپ آلبانی مجاهدین حضور مسئول انجمن نجات گیلان در مراسم چهلم مادر فرزان پورعابد

در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع درشهرستان آستانه اشرفیه – قسمت سوم 25 مرداد 1389

در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع درشهرستان آستانه اشرفیه – قسمت سوم

آقایان اکبر محبی و محمد باقرکشاورز که خود از نزدیک شاهد روحیات شجاع در مناسبات سازمان بودند و با حوصله تمام برای خانواده متولی جلالی روشنگری کردند و تاکید داشتند که پتانسیل خروج از سازمان را در روحیات شجاع به عینه دیدند ولازم است که خانواده وی با ملاقات حضوری وی را متقاعد کند که لاطائلات سازمان دروغ است و عناصر جداشده از سازمان به راحتی می توانند با امنیت کامل در ایران و یا خارج کشور به دور از سایه شوم تشکیلات سازمان زندگی کنند.

در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع در شهرستان آستانه اشرفیه – قسمت دوم 19 مرداد 1389

در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع در شهرستان آستانه اشرفیه – قسمت دوم

پدر و مادر سالمند و زحمتکش روستایی مرتضی میر موسوی از اسرای دربند تشکیلات فریبنده رجوی چند سالی است که با انجمن نجات گیلان ارتباط فعالی دارند تا بتوانند از این طریق و با فعالیتهای انساندوستانه فرزند گمشده شان را دریابند و دستکم بتوانند پس از بیست سال دوری و بی خبری ولو یک تماس تلفنی کوتاه با او داشته باشند و صدایش را بشنوند.این پدر و مادر چشم انتظار وقتی از جلسه انجمن نجات مطلع شدند بی درنگ خودشان را از راه دور به سالن جلسه واقع درشهرستان آستانه اشرفیه رساندند و پای سخنان و به عبارتی درد دل آقایان اکبرمحبی، محمد باقر کشاورز و حمید حاجی پور نشستند.

در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع درشهرستان آستانه اشرفیه – قسمت اول 12 مرداد 1389

در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع درشهرستان آستانه اشرفیه – قسمت اول

خانم کبری علیخواه عضو فعال و مرتبط با انجمن نجات گیلان با مشارکت خود درهمایش انجمن نجات درشهرستان آستانه اشرفیه موفق به دیدارجداگانه با محمد باقرکشاورزعضو جدید رها شده ازچنگال رجوی شده است و بلاواسطه و از نزدیک از زبان آقای کشاورز ازآخرین وضعیت تشکیلات فریبنده رجوی و ازاوضاع و احوال برادرش مطلع شده است.

همایش انجمن نجات گیلان با حضورخانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت هشتم 27 خرداد 1389

همایش انجمن نجات گیلان با حضورخانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت هشتم

شاید شما بپرسید چه محدودیتهایی اعمال میکردند ببینید تلویزیون نداشتیم اگرهم بود مداربسته بود ومواضع سازمان را صرفا منعکس میکرد. رادیوی فردی نداشتیم و وسلیه ارتباطی مثل تلفن و یا موبایل نداشتیم که خارج ازکانال تعریف شده سازمان کسب خبربکنیم. چه تصویری شما میتوانید داشته باشید ازحداقل امکانات رفاهی وصنفی برخوردار نبودیم. دونفرکه محلی بودیم حق نداشتیم با هم خلوت بکنیم وحتی دلمان بخواهد با هم به زبان مادری مان صحبت بکنیم! نیم ساعت اجازه نداشتیم

نامه خانواده عیسی گل محمدی اسیر فرقه رجوی 24 خرداد 1389

نامه خانواده عیسی گل محمدی اسیر فرقه رجوی

ضمن عرض سلام واحوالپرسی امیدوارم که حال شریفتان خوب بوده باشد. باری اگر حالی از خانواده خودتان خواسته باشید الحمدالله همگی صحیح و سالم بوده وهیچ غم واندوهی نداشته فقط دوری شما بی نهایت آنها را رنج میدهد. من می دانم شما ترس ازاین دارید که اگر بیایید شما را آزار و اذیت می کنند چرا که اینگونه به تو و امثال توالقاء میکنند. بخدا قسم چنین چیزی نیست.

نامه خانواده مرادخانی به فرزند اسیرشان فرامرز 20 خرداد 1389

نامه خانواده مرادخانی به فرزند اسیرشان فرامرز

برادرعزیزم سالهاست که سعادت دیدارتو نصیبم نشده ولی همیشه به یادت بودم وهستم. امیدوارم سلامت وتندرست باشید و با یاری و خواست خداوند هرچه زودتربه کشورعزیزمان برگردی تا رنج این سالهای دوری با دیدارمان برطرف شود دلم برایت خیلی تنگ شده ومشتاق دیدارت هستم وانشالله که بزودی همدیگر را ببینیم.

همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه – قسمت هفتم 19 خرداد 1389

همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه – قسمت هفتم

ازآموزش های صرف نظامی که بگذریم اندک آموزش های آشپزی و یا باغبانی و رانندگی و حتی کامپیوترکه داشتیم تماما در چاچوب بسته اشرف مصرف داشت ودرجامعه هیچ اعتباری ندارد فی المثل خودم راننده خودروهای سبک وسنگین بودم ودرداخل قرارگاه رانندگی میکردم ولیکن وقتی به ایران بازگشتم دیدم بایستی دوباره مطابق با قوانین راهنمایی و رانندگی بین المللی آموزش ببینم تا بتوانم درخیابانهای شهر به رانندگی بپردازم

دیدار صمیمانه انجمن نجات گیلان با خانواده جمشید کارگر 16 خرداد 1389

دیدار صمیمانه انجمن نجات گیلان با خانواده جمشید کارگر

خانم نرم دست لطفی که بسیارنگران وپریشان حال بود دراین دیدار صمیمانه به مسئولین انجمن نجات گیلان گفت:” فرزندم برای ادامه تحصیل که به قبل ازانقلاب برمیگردد به کشورآلمان میرود و درآنجا به تور رجوی می افتد و سپس به کشورناامن عراق منتقل میشود. شما باید به من راهنمایی کنید که چگونه میتوانم به دیدارفرزندم بروم و بتوانم ازآن جهنم وی را نجات دهم”

همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه – قسمت ششم 12 خرداد 1389

همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه – قسمت ششم

این تاخیرچندین ساله دربازگشتم توام با موانعی بوده است که به قطع ویقین عزیزان شما نیزکماکان با آن دست و پنجه نرم میکنند ومتاسفانه نتوانستند که برآنها غلبه کرده وازآن مناسبات مرگبارکنده شوند. دلیل اول بواسطه مغزشویی که شده بودم برغم عدم تطابق با سازمان درعین حال تمایل نداشتم ضمن جدایی به ایران برگردم چونکه ترس داشتم که مورد مواخذه قراربگیرم وواضح تربگویم ترس داشتم که شکنجه واعدام بشوم چون همین تصویرازایران را سازمان ماهرانه به من القاء کرده بود ومن باورم شده بود

همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت پنجم 05 خرداد 1389

همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت پنجم

بخش دیگراز ناراضیان کسانی بودند که دردرون مناسبات اعلام جدایی کردند وخواستارآن شدند که سازمان آنها را تحویل عراقی ها بدهد این طیف ازعناصر ناراضی هرچند با اذیت وآزار و سنگ اندازیهای سازمان مواجه خواهند بود ولیکن اگرسراعلام موضع خودشان مقاومت کنند سازمان ناگزیربه خروج آنها تن خواهد داد ودیر یا زود مجبورخواهد شد آنها را تحویل نیروهای عراقی بدهد

نامه خانواده علیپور به اسیر در بندشان 03 خرداد 1389

نامه خانواده علیپور به اسیر در بندشان

ایرج جان، همینطورکه گفتم باقرخیلی خیلی سلام دارد الان اوهم خانه خریده وهم ازدواج کرده وآ نقدر دوست دارد که توهم هرچه زودتربه وطن برگردی و به زندگی خودت ادامه بدهی. اومیگوید برای ایرج خیلی حرفها دارم ولی میگذارم بعد از اینکه بیاید. برای اینکه تو مطمئن شوی، وی با ما عکس یادگاری گرفت وعکس راهم برای شما فرستادم.

همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت چهارم 01 خرداد 1389

همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت چهارم

چنانچه عزیزشما تماس گرفت واعلام جدایی ازسازمان کرد دیگرنقش شما درهدایت وی به سمت زندگی وکانون گرم خانواده بسیارمؤثراست. شاید شما درزندگیتان مشکلاتی داشته باشید که همه جا ودرهمه ممالک مشکلات اجتماعی هست ولی پذیرفتن وحمایت یک انسان سرخورده خیلی ثواب دارد که البته من یقین دارم که شما برای استقبال ازعزیزانتان لحظه شماری میکنید ومن جسارت نمی کنم صرفا خواستم ازتجاربم بگویم

blank
blank
blank