خودت را از حصار بسته رجوی نجات بده نامه ای به برادرم حمید رضا نوری در کمپ آلبانی
دخترم می ترسید با من صحبت کند دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
این تنها یک تصویر نیست عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
نامه خانواده های قربانی ترور به نخست وزیر هلند در سالروز انفجار کمپانی نفتی شل هلند
ما خانواده های قربانیان ترور در خاورمیانه ضمن هشدار نسبت به عواقب خطرناکی که حضور اعضای این سازمان تروریستی برای امنیت شهرندان هلندی دارد این سوال را از شما داریم که چگونه می توانید نسبت به تردد اعضای سازمانی تروریستی با این پیشینه ضد بشری و مملو از جنایت و ترور در کشور خویش بی تفاوت باشید و امنیت کشور و شهروندان خود را با تهدیدی جدی روبرو کنید؟
خانواده ها: از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم – قسمت چهارم
اگر الان هم درخواست دارم که مجددا به جلوی درب قرارگاه اشرف بروم به این دلیل است که من مطمئنم برادرم در وضعیت بسیار سخت قرار دارد و از همه و دنیای بیرون ناامید می باشد. با شنیدن صدای من به این موضوع فکر می کند که انگار کسی و برادری و فامیلی را دارد که او را صدا می زند و امیدوار می شود تا راهی را خدا برای رهایی به او نشان بدهد. البته رفتنم به اشرف و مشاهدات وضعیت افراد در آنجا برای خانواده ام خیلی خوب بوده است. بعد از بازگشت در جمع خانوادگی خیلی از مسائل ذهنی آنها را بر طرف کردم در صورتی که آنها قبلا نسبت به سازمان طور دیگری فکر می کردند.
ثریا عبداللهی مقاومی سرسخت در برابر مجاهدین!!
جدیدا خانواده ها از دید فرقه تبدیل شده اند به: مزدوران قمه کش!! چندین ماه است که خانواده ها کنار درب پادگان اشرف تحصن کرده اند. برای نمونه کدام خانواده دست به قمه کشی و برای فرزندان اسیرشان چاقو کشیده اند. این اراجیفی که فرقه در رابطه با خانواده ها در سایت فحشاگرش به مقاله می کشد ناشی از چیست. معلوم می شود مادر مقاومی مثل خانم عبداللهی بدجوری به سران فرقه زده.عادت دیرینه فرقه است که هرموقع اساسی به بُرجک آنها می خورد جنون وار شروع می کند به اراجیف گفتن.
خانواده ها: از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم – قسمت سوم
ما خانواده ها اگر همت کنیم می توانیم سر این مار را قطع کنیم تا بچه هایمان رها شوند. من قبل از رفتنم به اشرف فکر می کردم که رهبران فرقه مثل سال 82 اجازه می دهند که برادرمان را ببینم ولی وقتی که به جلوی درب اشرف رفتیم و وضعیت آنها را دیدیم به حقیقت دیگری پی بردیم و به این باور رسیدیم که به این سادگی مسئولین اشرف اجازه ملاقات نمی دهند مگر با همت و تلاش همه خانواده ها
تسلیت انجمن نجات به خانواده زنگنه
آقای علی زنگنه پدر رضا زنگنه اسیر در فرقه رجوی پس از سالها چشم انتظاری فرزند خویش، چشم از جهان فروبست و به دیار ابدی شتافت. این واقعه ناگوار را به خانواده ایشان و همه فرزندان و خانواده بزرگ انجمن نجات تسلیت گفته و برای آن مرحوم غفران الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت می نماییم.
پیام خانواده های استان فارس به عزیزان در بندشان در اشرف
تعدادی از خانواده های استان فارس به دیگر خانواده های جلو درب اشرف پیوستند تا زمینه ساز آزادی فرزندانشان از یوغ این فرقه تروریستی باشند. این خانواده ها از طریق بلندگوها به بیان احساسات خود پرداختند و از عزیزانشان خواستند که هر چه زودتر خود را از بند این فرقه ظالم نجات دهند
پیام خانواده ایرانپور به عزیزانشان در اشرف
پیام خانواده ایرانپور به عزیزانشان در اشرف
یکسال پس از آغاز تحصن خانواده ها در برابر پادگان اشرف
حدود یکسال است که تعدادی از خانواده های اعضای سازمان مجاهدین خلق مستقر در پادگان نظامی اشرف در برابر دروازه اصلی و سایر دربهای ورودی این پادگان تحصن کرده و خواهان دیدار آزادانه و بدون واسطه با عزیزان خود بعد از سالها دوری از آنها هستند. داستان خانواده ها تا امروز و خصوصا ظرف یکسال گذشته درست نقطه مقابل دعاوی رجوی را نشان داده و او را حقا در برابر آزمایش خطیری تا جائی که به شعارهایش بر میگردد قرار داده است. بر کسی پوشیده نیست که رجوی و سران فرقه اش حق ارتباط آزاد با خارج از حیطه سلطه خود را به اعضا نمیدهند
خانواده ها: از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم – قسمت دوم
آقای حسین ثابت رستمی که برادرش بیش از 20 سال است اسیر فرقه رجوی در اشرف است و اخیرا از جلوی درب قرارگاه بازگشته است بیان داشت:آنچه که قبل از رفتن به درب اشرف در ذهنم بود و آنچه که من در آنجا از مناسبات سازمان دیدم زمین تا آسمان فرق داشت.در کجای دنیا چنین چیزی ممکن است که انسان ها را در محیطی بسته 25 تا 30 سال بدون هیچ آزادی نگهداری نمایند و به آنها بگویند که پدر و مادرتان را کشتند و حالا که برای ملاقات آمدند بگویند که به آن ها توهین کنید
تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت هفتم
آقای محمدرضا محمد نژاد: به نظر من سازمان تمام تلاشش این است که بچه ها با خانواده ها ارتباطی نداشته باشند. بالاخره ارتباط نزدیک عاطفه های خفته را در بچه ها بیدار می کند احساساتی در درون افراد حاضر در اشرف بوجود میاورد. ظرف این بیست و چند سال این احساسات محصور شده است. آنهایی که در اشرف هستند مثل برادر من قادر نیستند احساساتشان را ابراز کنند. ولی وقتی آنها پدر، مادر یا خواهر یا زن برادر شان را می بینند یا هر کسی از نزدیکانشان را آن عاطفه ی خفته بیدار می شود.
گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت پنجم
مسئولین اشرف در سال 82 به ناچار تبلیغات می کردند خلق ها با پای خودشان به ما پیوستند ولی این بار از ترس فرار اعضا و بچه ها یمان آنها را وادار کردند که ما را مورد اهانت قرار دهند و نگذارند که آنها با ما ملاقات کنند.آنها به بهانه های واهی چون انجمن نجات و… بچه ها را منع ملاقات کرده اند در حالی که انجمن شامل همه خانواده های ما نیز می شود. رجوی کثیف خوب می داند که اعضای انجمن همین فرزندان ما در اشرف بودند که پی به دجال بازی او بردند و خودشان را از آنجا رها کردند
در خواست کمک خانواده گورکی از کمیته ی بین المللی صلیب سرخ
آقای عبدالله صفا بخش (گورکی) اظهار داشت طی مدت بیست و هفت سال از برادرش به دلیل اعمال محدودیت های تشکیلاتی از سوی سران مجاهدین، هیچگونه اطلاعی ندارد زیرا در این مدت طولانی سران مجاهدین حتی اجازه ی تماس تلفنی به برادرش با اعضای خانواده اش در ایران نیز نداده اند. لذا ایشان معتقد است مقامات کمیته ی بین المللی صیلب سرخ با توجه به شرح وظایف و اهداف انسانی شان و با لحاظ مفاد اعلامیه ی جهانی حقوق بشر ماده 16 بند 3 و ماده 30 می بایست خواسته ی مشروع و قانونی ایشان را بررسی و اقدامات لازم را مبذول فرمایند.

