صلیب سرخ نیز زیر حملات سازمان قرار دارد
بعد میگویند ما دمکراتیک هستیم ما به کسی فحش نمی دهیم و… جالب اینجاست که ارگانهای بین المللی حداقل در سطح جهانی دارای وجهه و احترامی هستند مثل سازمان ملل، صلیب سرخ، عفو بین الملل و دیدبان حقوق بشر و… و هر سازمانی که دارای پروتکل حقوق بشری است مقالات و گزارشات خود را به استناد به آنها ارائه می کند.
فرقه وطن فروش کجا و درک معنای ذلت نپذیرفتن دانشجوی ایرانی کجا
در یک اطلا عیه با عنوان خبر فوری در سایت متبو عه آ مده بود ک تعداد 3000 دانشجوی ایرانی در یک تجمع و خواندن سرود یار دبستان ی وشعار مرگ بر دیکتاتور و….. این روز را گرامی داشتند. وقتی رقم سه هزار نفر را مشاهده می کنی متو جه می شویم که تجمع بر وفق مراد فرقه نبوده وگر نه چه طور است که اگر یک تلفن در حمایت از فرقه بر فرض محال از ایران زده شود
شکست یا پیروزی
تماس عوامل شناخته شده سازمان مجاهدین با وزارت کشور و بخش اطلاعات داخلی فرانسه در پاریس تحت این عنوان که عوامل رژیم در میدان تروکادرو میخواهند میتینگ برگزار کنند تا در این میتینگ به ایرانیان پناهنده حمله کرده و از ما برای عملی که در سالن فیاپ انجام دادیم انتقام بگیرند.
قصه استقبال مردمی از پیامهای ملال آور رجوی
گویا دیدارهای سران عشایر جنوب عراق با کانون هابیلیان باعث شده تا باند رجوی تلاش نماید تا در این زمینه نیز عقب نماند. دغل بازان رجوی که از کمترین ضریب هوشی بهره مند می باشند به این مسئله فکر نکردند که چند سال پیش جُل و پلاسشان برای همیشه از جنوب عراق جمع شد و مردم این منطقه سالهاست که بدون دغدغه از اعمال تروریستی این فرقه روزگار می گذرانند
سالگرد افتخارات رجوی
خانم صدیقه ی حسینی و بقیه ی اعضایی که نامشان در بیانیه ی کذایی آمده چه چیزی در چنته دارند تا بر بقیه عرضه نمایند؟؟ بی شک گذاشتن مراسم در اشرف تنها و تنها وسیله ای است که فرقه به واسطه ی آن می تواند سرگرمی ایجاد نموده و ذهن های پریشان را به سمتی دیگر ببرد البته برای ساعاتی چند و خب رجوی به همین چند ساعت نیاز مند است تا بتواند با کف زدن و سوت زدنشان دل سیمرغ خود را شاد و برای جفنگ گویی های بعدی هندوانه ای زیر بغل وی گذارد
از رنجی که میکشیم
خب این از بی طبقه بودن سازمان. همه چیز به طور متساوی یا مساوی بین شورای رهبری و اما نه ما ها تقسیم میشد. البته آنها در بین خودشان نیز حسادتهای زنانه شان گل میکرد. مثلاً حتماً بایستی هرکدام یک رسیور و تلویزیون میداشتند وگرنه دعوا میشد! مگر میتوانستند زیر هژمونی و تحت مسئولیت یکدیگر جا گرفته و فرمان ایدئولوژیکی هم جنسان خود را بخوانند؟
توهم یا حس خود بزرگ بینی
لازم می بینم مختصر اشاره ای نیز به این داشته باشم که در ایران و بخصوص نسل جوان خیلی ها حتی اسم سازمان نیز به گوششان نخورده است تا چه رسد به اینکه بخواهند از روی عکس سال 1358 مریم رجوی را بشناسند و بهتر است سازمان به جای این سرگرمی ها به این فکر باشد که تا کی می خواهد با این خیمه شب بازیها، سر خود را همانند کبک زیر برف فرو کند
آیا شیخ ممدوح هم خیانت کرده است
در اخبار سایت ها دیدم که شیخ ممدوح متولی یکی از مساجد پاریس نیز در جلسه ای که توسط انجمن حمایت از پناهندگان و مهاجرین ایرانی مقیم فرانسه در روز یکشنبه 17 ژوئن در سالن فیاپ FIAP در پاریس برگزار شده بود شرکت کرده و شاهد درگیری مابین نیروهای قدیمی و جدید مجاهدین بوده است.
جوابیه ای کوتاه به مسعود رجوی
چرا این را حالا حساب به مردم پس نمیدهید وبه مردم نمیگویید که مثلا زمانی که آقای محدثین میگوید: حامیان مالی ما میلیونها ایرانی درخارج کشور ودهها میلیون ایرانی درداخل کشوراست. واقعا راست میگوید؟ وچرا اگر واقعا میلیونها ایرانی در خارج کشور حامی مالی شما هستند اگر حتی ما عدد پنجاه هزار نفر دروغی راقبول کنیم در خارج کشور این عدد را به جنگ عددی تبدیل میکنید؟
آیا مسئله بر سر حضور محمد حیاتی است
اینکه آیا فرد دستگیر شده در محل آقای محمد حیاتی بوده است یا نه چه تفاوتی میتواند داشته باشد؟ مگر دعوای شما با محمد حیاتی یا هر کس دیگر در سازمان مجاهدین خلق است؟ به عقیده من جا داشت که مسئولین جلسه فوق اتفاقا با کمال احترام و تکریم اعضا و هواداران مجاهدین خلق را به داخل محل جلسه خود دعوت کرده و از حضور آنها در محل و اینکه برای طرح سؤالات خود از گردانندگان جلسه آمده اند به گرمی استقبال میکردند و حتی اگر تمامی روند جلسه به کلی تغییر میکرد و بحث های سخنرانان انجام نمیشد با سعه صدر و متانت کامل به تمامی حرفهای آنان گوش میدادند و سعی میکردند به آنان بفهمانند که در دنیای متمدن و دموکراتیک امروزی برگزاری یک جلسه و انتقاد به یک سازمان سیاسی امری طبیعی است
کسی به این فراخوان های مغرضانه اعتنا نمی کند
اما در جواب این سخن که فرقه ای ها می گویند چون دولت ایران با بحران های بین المللی روبرو شده، اقدام به چنین کاری کرده باید گفت: این فرقه است که به دلیل به بن بست افتادن و افشا شدن رفتارها و قانون های ضد بشری اش در سطح جهانی و باقی ماندن نامش در لیست تروریستی، با بحران روبرو شده و مدام به هر دری می زند و به هر ریسمان پوسیده ای چنگ می زند،
تحلیل خود را با نام دیگران نیاورید
اما فرقه ای ها که این روزها از سر ناچاری کارشان شده سیر در مطالب مختلف تا چیزی مطابق با خواسته هایشان بیابند و در بوق و کرنا کنند، این بار هم از سر دشمنی با خلقی که از آن دم می زند، این مطالب که معلوم نیست چه قدر در اصل آن به نفع خود دخل و تصرف کرده اند را نقل کرده اند تا اعضا را دلخوش کند؛

