بازی با کلمات و ارقام از وخامت جنایت کم نمی کند عملیات چلچراغ، بالاخره چند هزار کشته ؟!
درچهلمین جلسه دادگاه محاکمه مجاهدین خلق بیان شد روایتی از چلچراغ و جنایات مجاهدین خلق در در جلسه چهلم دادگاه
قربانیان بیگناه: جوانانی که در آزمون رجوی جان باختند ۵ مهر ۱۳۶۰ یاد آور خونین ترین عملیات تروریستی مجاهدین خلق
مراسم اوور و وحشت رجوی ها از عواقب اقدامات تروریستی شان
واقعیت این است که اقدامات فریبکارانه این روزهای فرقه رجوی فقط بدلیل وحشت آنها از این است که فضای جدید اروپا، بدلیل جنایات وسیع و اقدامات تروریستی که رجوی ها در کارنامه خود دارند و کشورهای غربی نیز به خوبی از آنها آگاه می باشند گریبانگیر شان بشود. بالا گرفتن تهدید امنیتی در اروپا ممکن است کشورهای غربی را به این واقعیت نزدیک کند که جدا کردن تروریست ها به دو گروه «خوب» و «بد» طبعاتی دارد که دیگر فقط گریبان مردم خاورمیانه را نخواهد گرفت بلکه خود آنها نیز هدف ترویست ها هستند.
باز هم سران فرقه رجوی دست به جنایات علیه اعضای خود شدند
سران گروه تروریستی مجاهدین با وجود آمادگی برخی از کشورهای جهان برای پذیرش اعضا گروه، همچنان اصرار بر ماندن در خاک عراق را دارند.زیرا ادامه حیات خود را ماندن در عراق می دانند. رجوی با هزاران ترفند وحیله در صدد است تا از انتقال افراد به البانی جلوگیری کند ویا دست به دامان ایادی خود شده تا به نحوی اعضا یک جا به کشور ثالث منتقل شوند تا از فرو پاشیدگی اعضا ودر واقع نابودی فرقه ممانعت به عمل آورد.
جوابی به یاوه های دبیر خانه شورای ملی مقاومت فرقه رجوی به مناسبت روز جهانی لغو مجازات اعدام
یازده اکتبر فرا رسید و آه وفغان فرقه رجوی از تداوم اعدام در آستانه روز جهانی علیه اعدام گوش فلک را پاره کرد…در یازده آبان هزارو سیصدو نودو سه مسعود رجوی در پیام صوتی که همراه با تصویر بود (عهد پرچم و ابلاغیه چراغ خاموش) فرمان قتل جدا شدگان و منتقدان و ناراضیان (فرقه رجوی) را صادر کرد او بخاطر اینکه سایه ترس و رعب را حاکم کند با ندای بلند گفت ثار ثار ثار و از تمامی فدائیان خود در اروپا خواست تا هر کجا و به هر شکلی که توانستند منتقدین و اعضای جدا شده را مجازات و اعدام کنند…
بازخوانی ارتش اسارت بخش فرقه رجوی به مناسبت هفته دفاع مقدس – قسمت اول
به دنبال عزیمت مسعود رجوی از پاریس به بغداد، در همه امور فرقه تغییراتی ایجاد شد. این تغییرات در شیوه سازماندهی نیروها و جنگ برای باصطلاح سرنگون کردن حکومت ایران در نظر گرفته شده بود. برای موجه جلوه دادن سفر مسعود رجوی به خاک دشمن ایران یعنی عراق نیز به نیروها گفته شد که: «باید با حداکثر تلاش و مبارزه، در مدت دو سال، همه موانع برای سرنگونی حکومت اسلامی از سر راه برداشته شود، چون رهبری بیشتر از دو سال نمیتواند در کشور عراق بماند. رهبری به جوار خاک میهن آمده است تا با سازماندهی و کیفیت جنگی جدید، نیروهای داخل ایران و عراق را انگیزه و سامان دهد. اگر مدت اقامت ما بیشتر از دو سال در خاک عراق طول بکشد، رهبری خواهد سوخت.»
معنی اسلام بردبار در فرقه رجوی
در حالی که در اسلام مبارزه با زور گویان و دیکتاتور ها و امپریالیسم جهانی امری واجب است ؛ ولی در اسلام بردبار رجوی نه تنها مبارزه ای با زور گویان وجود ندارد بلکه تحت عنوان سیاست حرکت موازی با جناحهای جنگ طلب در حزب جمهوری خواه آمریکا و کشورهای عربی نظیر عربستان سعودی و اسراییل همسویی کامل بر علیه منافع ملی مردم ایران میکنند و در همین رابطه مخالف توافق نامه هستهای بین ایران و کشور های پنج بعلاوه یک هستند و خواستار تحریم های اقتصادی شدید تر و دنبال راه حلهای نظامی و جنگ طلبانه که خونریزی و ویرانی به همراه دارد و موجب کشته شدن افراد بی گناه می شود ؛ هستند.
سران سازمان مجاهدین بدنبال تکرار تراژدی ۱۰ شهریور
تراژدی و خیمه شب بازی که توسط عناصر فرقه رجوی هم اکنون در لیبرتی حادث شده دقیقا همانند پادگان اشرف می باشد که در آنجا نیز 100 نفر از کسانیکه بیشتر آنها ساز مخالف با نیات شوم رجوی سر می دادند باقی ماندند و اکنون نیز در لیبرتی شاهد هستیم که سران خائن رجوی تاکنون هیچ کدام از اسیرانی را که در زمان جنگ گرفتار آنها شده اند را به تیرانا منتقل نکرده و فقط سران و خائنین به خود را که تمام قد برای آن خونخوار آدمکشی می کنند را جابجا نموده و بقیه را همانند گوشت قربانی در عراق رها نموده
چگونه نورچشمی سابق رجوی درمافیایش مثله شد!؟
دهم شهریورماه یادآوریکی دیگراز جنایات وخباثت رجوی است. جنایت وحشتناک علیه مسعود دلیلی نورچشمی سابق وعضوحفاظت نزدیک رجوی با سابقه حضور30 ساله در این فرقه بدنام.درآن مقطع رجوی ازبرای حفظ اموال بی مقداراشرف 100 نفرازاعضای ناراضی وبقول خودش حلقه های ضعیف را درلبه قربانگاه قرارداده بود وبا ترفندهای بسیارمحرک حمله وهجوم نیروهای مدافع اشرف شد و52 تن ازآن نگون بختها را ناجوانمردانه به قربانگاه فرستاد. درمیان اجساد وانتشارنام شان یک جسد مجهول الهویه باقی ماند که تقریبا مثله شده بود وشناسایی اش اندک مشکل می نمود.
اطلاعیه در مورد حک شدن سایت ایران قلم
در اینجا لازم می دانیم که به سران فرقه رجوی و بطور خاص رهبری سازمان یاد آوری کنیم که مطمئناً همانطوری که زندان انفرادی در قلعه سرنگون شده اشرف ؛ زندانی شدن در زندان ابوغریب و ترور فیزیکی و حمله چماقداران فرقه تروریستی شما در خیابانهای اروپا به اعضای کانون ایران قلم و سایر منتقدان ؛ تا کنون تردید و تزلزلی در آنها بوجود نیاورده است ؛ از این پس نیز نه تنها این اقدامات بزدلانه خللی در عزم آهنین آنها ایجاد نمی کند؛ بلکه با عزمی قوی تر و مصمم تر و جدی تر از قبل به افشاگری علیه سازمان فرقه گرای شما و نقد خشونت و تروریسم ادامه خواهند داد.
رفتار غیر انسانی و جنایتکارانه فرقه رجوی با اسرا در خلال جنگ تحمیلی
در روز دوم عملیات که آمار تلفات فرقه رجوی بالا رفت، تصمیم مسئولان فرقه عوض شد و دستور دادند اسرا تیرباران شوند ؛ که عده ی زیادی از اسرا در صحنه ی عملیات تیرباران شدند. به طور مثال حدود ۳۵ نفر از سربازان در روز دوم، اسیر شده بودند به دستور افشین(عبدالوهاب فرجی) به آنها دستبند و چشم بند زدند و در گوشه ای جمع شان کردند.یکی از فرمانده های دسته به افشین اطلاع داد که آنها آب می خواهند، افشین که علاقه زیادی به کلت داشت اسلحهاش را بیرون آورد و با اشاره گفت همه آنها را این طور آب بدهید. با اشاره افشین، همه اسرا تیرباران شدند و همه آنها روی هم ریخته شدند و از آنها عکس گرفته شد. این عکس تا مدتها به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای عملیات دروغ جاویدان در جلسات معرفی میشد.
گرمای تابستان آن روزها و آرزوهای کودکانه رجوی
این عکس ها سلاح های صدام در مانور” سیمرغ” در بیابان های شرقی قرارگاه اشرف در سال 1372 که سرانجام به درد رجوی نخورد و او نتوانست از آنها استفاده کند و اکنون رجوی، رهبر خلیفه داعشی مجاهدین با حلوا حلوا دهان شیرین می کند. اما همین افراد در آن تابستان های داغ و سوزان که به کار گرفته می شدند اکنون سالخوردگانی هستند که قرار بود انقلاب ایدئولوژیک به قول رجوی با سوء استفاده از آیه مبارکه کوثر برای مجاهدین خلق (فرقه رجوی) مایه خیر و یا سرافرازی باشد ولی بر عکس عوام فریبی رجوی و مریم رجوی عملاً دم بریدگی و انقطاع آنها را به اثبات رساند
عملیات دروغ جاویدان – قسمت سوم
دراین چند روز٬نزدیک به 1800 تا 2000 تن از نیروهای مجاهدین کشته و مجروح شدند! از لحظه شروع درگیری جدی بین مجاهدین و ارتش ایران٬ تمام سازماندهی نظامی نیروهای سازمان بهم ریخت! نه فرمانده تیپ داشتیم و نه گردان! فرمانده هان بالاتر بدلیل اینکه اساسا علم کار نظامی منظم نداشتند و بدلیل اینکه اگر هم تجربه ای در کار نظامی کسب کرده بودند٬ بخاطر انجام عملیات های خیلی کوچک و زدن یک دسته یا گروه بوده بود٬ نه اینکه بخواهند شهر بزرگ و کشور اشغال کنند٬ خیلی زود زمام امور از دستشان در رفت
هفت تیر، انفجار خشم خلق یا پایه ریزی تروریزم در خاورمیانه!؟
هفت تیر نقطه عطف دیگری بود. حدود دو ماه بعد هم دفتر نخست وزیری منفجر شد. از آن پس همه شهرها و خیابان های ایران صحنه انفجار و حرکت های تروریستی بود. نه خانه ها امن بود و نه مساجد و خیابان. موسی خیابانی از آن به عنوان”انفجار خشم خلق” یاد کرد. بعدها مسعود رجوی در نشست های مختلف از آن با افتخار یاد می کرد… سی سال و اندی بعد از این حوادث تروریستی شاهد کشتارهایی مشابه در همه جای خاورمیانه هستیم.

