بازی با کلمات و ارقام از وخامت جنایت کم نمی کند عملیات چلچراغ، بالاخره چند هزار کشته ؟!
درچهلمین جلسه دادگاه محاکمه مجاهدین خلق بیان شد روایتی از چلچراغ و جنایات مجاهدین خلق در در جلسه چهلم دادگاه
قربانیان بیگناه: جوانانی که در آزمون رجوی جان باختند ۵ مهر ۱۳۶۰ یاد آور خونین ترین عملیات تروریستی مجاهدین خلق
سرپوشی برای ماهیت خشونت طلبی مجاهدین
در پهنه تشکیلات نیز موضوع ریاست جمهوری مریم قجر بعنوان یکی از بندهای انقلاب ایدئولوژیک مطرح گردید که تک تک اعضای مجاهدین مجبور بودند بمانند بندهای قبلی از آن عبور کنند تا به گفته رهبران مجاهدین بتوانند در دوران جدید بار و مسئولیت بیشتری را به دوش بکشند. ضمن اینکه این انتخاب کارکردهای دیگری هم داشت.
مسعود رجوی مسئول خونهای بزمین ریخته شده است!
مسعود رجوی با شعار های خنده دار بیا بیا و تا آخر اشرف را حفظ میکنیم و… باعث شد که تعدادی زیادی از جوانان مردم باز بخاطر هیچ و پوچ در عراق کشته شوند وخونشان به زمین ریخته شود. مسعود رجوی اولین و آخرین مسئول خون تک تک نفراتی است که چه از داخل ایران وچه از بچه های سازمان کشته شدند و خونشان به زمین ریخت!
و چه کسی رجوی ها را بخاطر این ترورها محاکمه کند؟!
اما ما چند بار بشما تذکر دادیم که این فایل صوتی دربرابر صحبت ها وروایاتی که طی سالها درمطبوعات داخلی ایران انعکاس یافت، حاوی مطالب تازه ای نبود ومردم داخل کشور را هرگز به هیجان درنیآورد و افکار عمومی هوشمند ایران، بالحاظ شرایط موجود و بررسی مسائل عمده وتفکیک آنها از غیر عمده، دردام مسائلی نیافتادند که آنها راازتفکر وتمرکز برروی مشکلات عملا موجود کشور، بازدارد. رفتار مردم در این مورد بگونه ای این پیام را می رساند که با درست کردن اوضاع اقتصادی کشور وزمانی که مردم دررفاه نسبی بسر می برند، میتوانند درکمال صبر وحوصله، به تاریخ برگشته واینگونه حوادث را بنفع خود ومصالح ملی حل نمایند!!
پوشاندن جنایت فرقه رجوی با انگ زدن به دیگران
در یکی از سایت های فرقه رجوی که جز لجن پراکنی علیه افراد جدا شده و منتقد فرقه کار دیگری ندارد از فردی به نام رضا ملک که او را معاون سابق وزارت اطلاعات معرفی نموده عنوان می دارد که آمار کشته ها بسیار کم بوده است اگر این آمار کم واقعی است پس آمار ادعایی سی هزار اعدامی فرقه رجوی دروغی بیش نیست و از آنجا که دروغ همیشه کم حافظه می باشد عملاً با این مطلب که به اصطلاح این فرد دست به افشاگری زده دست خودشان را در تولید و بالا بردن آمار کشته ها رو کردند.
نشانه ای دیگر از انطباق کامل رفتار فرقه رجوی و داعش
خانواده ها بسیار بی تاب بودند و عنان از کف داده و فریاد میزدند و عزیزانشان را می خواندند. هرچه التماس کردند اثر نکرد. برخی بی تاب بر زمین افتاده بودند. هم زمان خانواده ها هدیه هایی را برای اسرای فرقه به آن طرف دیوارها پرتاب می کردند. اما این ابراز عاطفه باز به شدت از سوی عوامل مغزشوئی شده فرقه با پرتاب سنگ های درشت پاسخ داده شد.
در سالگرد خاموشی قربانیان دروغ جاویدان رجوی – قسمت پایانی
رجوی درجریان نشست چنان ساده سازی می کرد واذهان را به بازی می گرفت که حتی یک درصد هم احتمال شکست عملیات را نمی داد و پیشاپیش پیروزی را تبریک گفت.دربین نشست دختری که تازه ازایران آمده بود وهنوز به قوانین فرقه آشنایی نداشت بلند شد وبه رجوی گفت من تازه ازایران آمدم با توجه به شناختی که دارم کسی درایران سازمان را نمی شناسد و..همهمه ای درسالن شروع شد رجوی برای یک لحظه غافلگیر وحرفی نزد مسئولین فرقه اما بلافاصله پشت تریبون آمده وصحبت های آن دخترتازه وارد را قطع وحرف هایش را توجیه کردند
شاخص گذاری تیم های ترور رجوی برای کشتن افراد بی گناه در داخل کشور
در نشست یکی از حاضرین از مسئول نشست سئوال نمود شاخص شما برای ترور در داخل کشور چه بوده است؟ افشین جنایت کار باد به غب غب انداخته و عنوان نمود که شاخص ما برای ترور چند مورد بوده اول اینکه شخص ریش داشته باشد دوم اینکه یقه پیراهن وی کامل بسته باشد در این دو مورد برای ما کاملا مسجل می شد که وی یا پاسدار بوده یا طرفدار این حکومت. برای ما کاملا روشن بود و نیازی به پرسش و پاسخ نداشتیم و عمل ترور را انجام و او را به رگبار می بستیم.
در سالگرد خاموشی قربانیان دروغ جاویدان رجوی – قسمت اول
خود رجوی درنشست توجیهی به اصطلاح عملیات فروغ جاویدان می گفت درمیان بهت وتعجب ما وصاحب خانه رژیم آتش بس را پذیرفت.احساس کردیم که یک توطئه استعماری وارتجاعی علیه ما درجریان است باید به هرشکل این میز را چپه می کردیم آنها با آتش بس می خواهند ما را درعراق زمین گیرکنند وباید به هرقیمت این بازی را برهم می زدیم
هفت تیر ۶۰ بیانگر خشم و کینه رجوی ها علیه آزادی و گفتمان
رجوی خائن بعد از دو سال و اندی کار سیاسی وقتی دید سهمی در حاکمیت ندارد و هیچ کس حاضر نیست به او اعتماد کند و محلی از اعراب ندارد در مقابل مذاکره و گفتگو راه حل نظامی را در پیش گرفت و برای همین منظور با انفجاری بزرگ فضای جامعه را ملتهب و نظامی کرده است و با انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی خشم و کین خود را علیه حقیقت و بحث آزاد عیان نموده و به هر گونه مصالحه و گفتگو برای خود و طرف مقابل بسته است و زمینه را برای درگیری و حذف فیزیکی نیروهایش فراهم کرد تا از طریق کشتار و بگیر و ببند فضای پلیسی را تشدید کند
چرا سازمان در سی خرداد دست به سلاح برد؟
با این طرز فکر بود که رجوی وارد سی خرداد شد و تصور می کرد می تواند با ترور چند شخصیت، انقلاب اسلامی مردم ایران سرنگون خواهد شد و او به قدرت می رسد البته این را نباید نادیده گرفت که وی در زندان شاه نهایت همکاری را با رژیم شاه نمود تا بتواند از اعدام رهایی یابد و یا سفرهای پنهانی وی بعد از پیروزی انقلاب به کشورهای مختلف برای هماهنگی با سرویس های جاسوسی برای براندازی انقلاب نوپای اسلامی مردم ایران. اینها نشانه هایی بود که می توان گفت که رجوی از همان ابتدا برخورد منافقانه با انقلاب اسلامی ایران داشته است.
آیا رابطه رجوی ها با دشمنان حقوق بشر نشان دهنده ماهیت آنها نیست؟
چند هفته پیش نیز سازمان ملل بدلیل اینکه عربستان کودکان یمنی را با بمباران های خود قتل عام می کند، نام این کشور را در لیست کشورهایی که به کشتار کودکان اقدام می کنند قرار داد اما بنا به اعتراف دبیرکل ملل متحد، پول های ال سعود سبب خروج نام این کشور از لیست سیاه شد. دست داشتن مقامات ال سعود در حادثه یازده سپتامبر نیز بارها و بارها از زبان مقامات آمریکایی بیان شده است. علاوه بر این حمایت مالی و معنوی عربستان از داعش نیز بر کسی پوشیده نیست.
حادثۀ هفت تیر، هفت گناه نابخشودنی
رجوی مدعی بود که سازمانش جریانی ضد امپریالیسم و تنها نیرویی است که استقلال کشور را محقق میسازد و حتی جمهوری اسلامی را متهم میکرد که در نهایت وابسته به امپریالیسم خواهد شد و با همین بهانه افرادی را جذب میکرد و حتی در سال 60 مسئولیت انفجار و حادثه هفتم تیرماه را به عهده نگرفت و این ملاحظات داخلی بوده چرا که هنوز افرادی مانیپوله و مغزشویی نشده بودند و رجوی آن ها آماده میکرد اما سال 1382 درقرارگاه اشرف سابق، ترورهای هفتم تیر و هفتم شهریور سال های1360 و 1362 را از افتخارات سازمان و فرقۀ منحوس خود نام برد.

