بازی با کلمات و ارقام از وخامت جنایت کم نمی کند عملیات چلچراغ، بالاخره چند هزار کشته ؟!
درچهلمین جلسه دادگاه محاکمه مجاهدین خلق بیان شد روایتی از چلچراغ و جنایات مجاهدین خلق در در جلسه چهلم دادگاه
قربانیان بیگناه: جوانانی که در آزمون رجوی جان باختند ۵ مهر ۱۳۶۰ یاد آور خونین ترین عملیات تروریستی مجاهدین خلق
کتک زدن مخالفان از اشرف تا فرانسه وتا هر کجای دنیا
این بی دلیل نیست که این سازمان تا آنجا که دستش میرفت خود را آلوده عملیات تروریستی کرد چرا که خود بنا بر تصمیم خود حکم میراند و آنرا اجرا میکرد. حالا چه کسی این اجازه را به او داده بود بماند اما مهم این بود که طرف مقابل بر ضد رجوی حرف زده و یا از او انتقاد کرده. شما ببینید در سالهای 60 چه اتفاقاتی افتاد و همین برخوردها باعث بسته شدن فضای باز سیاسی شد.
این برای اولین بار نیست و احتمالا اخرین بار هم نخواهد بود
این برای اولین بار نیست که من از دست عناصر فرقه رجوی کتک می خورم و خونی مالی می شوم. دقیقا یادم هست که برای اولین بار که در فرقه رجوی کتک خوردم در اسفند ماه 1363 در زندان منصوری ساختمان اطلاعات بود. در زمانی این مسله اتفاق افتاد که مریم قجر عضدانلو به عنوان همردیف مسعود خان توسط خان انتصاب شده بود. در یک همه پرسی که توسط ابراهیم ذاکری انجام شد وبعد از گرفتن گزارش از نفرات که نظرات افراد را می خواستند , تمامی مخالفین و کسانی که معترض بودند را جمع کردند به زندان منصوری و تعدادی را هم به زندان محمد مقدم در ماوت بردند.
آه افراد شکنجه شده در فرقه رجوی نادر رفیعی نژاد را گرفت
دورانی که مخالفت های درون تشکیلاتی در فرقه مخوف رجوی به یک معضل تبدیل شده بود. رجوی برای این که با افراد مخالف برخورد و یا صفر، صفر، کند. کتیبه های خواهران مجاهد را تبدیل به زندان کرد. افراد مخالف را زیر پوشش نفوذی در کتیبه ها جمع آوری کرد. که بوسیله شگنجه گرهای خود با افراد مخالف تسویه حساب کند. یکی از شکنجه گرها همین نادر رفیعی بود.
پیام آزادی و ضرب و شتم همزمان منتقدین تروریسم و فرقه گرایی
خانم مریم قجر عضدانلو دراوج شکست ودرماندگی ودرحالیکه بساط شیادی فرقه رجوی در قرارگاه عراق جدید (اشرف) درحال جمع شدن است دریک اقدام زذیلانه وبی شرمانه بگونه ای سازماندهی شده به گردهمایی افشاگرانه جداشدگانه یورش برده واعضای جداشدگان ومنتقدین ومخالفین این گروه را مورد ضرب وشتم قراردادند. بر اساس تجربه عینی وبودنم در مناسبات فرقه رجوی و با تاکید مکرر بگویم که این فرقه تروریستی رجوی ماهیتی به جز خشونت و ترور راه دیگری برای بقاء بلد نیست
نادر رفیعی نژاد نماد شکنجه و خشونت در میان مجاهدین
نادر رفیعی نژاد مرد. این خبر برای بسیاری از جدا شدگان و کادرهای تشکیلاتی با سابقه مجاهدین سخت معنا دار بود چرا که نادر رفیعی نِژاد در دوران موسوم به چک امنیتی و قبل و بعد آن در شکنجه مستمر و وحشیانه نیروهای مجاهدین در قرارگاه اشرف نقش بسزایی داشت و به این خاطر در ذهنیت اغلب کادرهای تشکیلاتی مجاهدین یک عنصر فراموش ناپذیر بود. نادر رفیعی نژاد در میان عناصر مجاهدین نماد و سمبل اطاعت کورکورانه از رهبری عقیدتی (مسعود رجوی) و شکنجه و سر به نیست کردن همتایان و همرزمان خود با توسل به اتهام های بی اساس و شیوه های تیهکارانه بود.
تاملی بر خشونت و ستیزه جویی مجاهدین
این ستیزه جویی مجاهدین یادآور تحرکات خشونت طلبانه و وحشیانه مجاهدین در ژوئن 2007 نیز است. خشونتی که توسط دارودسته رجوی برعلیه فعالان حقوق بشری در ساختمان فیاپ پاریس بوقوع پیوست و به جراحات جدی بسیاری در مکان مذکور انجامید. همه این وقایع تلخ و گزنده حکایت تلخ و درخوری ست از پارادوکس حیرت انگیزی که در ساخت ذهنی و کنش های ستیزه جوبانه رهبران مجاهدین خودنمایی می کند.
تبارشناسی خشونت در مجاهدین
تلاقی و همزمانی دو رویداد نسبتا تاریخی یکی انفجار دفتر مرکزی یک حزب در داخل ایران که به مثله و خاکستر شدن بیش از یکصد تن، و دیگر خودسوزی های 17 ژوئن که مرگ فجیع حداقل دو تن و مصدومیت ابدی شماری دیگر را در بر داشت و عاملیت سازمان مجاهدین در این دو عملیات، بار دیگر و در آستانه این دو رویداد ضرورت طرح چندین باره بحث فرقه ها و خشونت را مورد تاکید قرار داده است.
سازمان مجاهدین تشنه مرگ و خشونت
آزادی رکسانا صابری و سکوت پرمعنای سایتهای خبری سازمان مجاهدین که بیشتر به غمزدگی این سازمان در این باره میماند بخوبی نشان میدهد که تمام سیاست ؛منش و اخلاق این گروه برخشونت و مرگ بنا شده است و هیچ حرف و تحلیلی برای شرایط حاضر جامعه ایران ندارد ؛ اگر رکسانا اعدام شده بود بدون شک سایتهای مجاهدین پر بود از عکس رکسانا و خبر اعدام او وشوق و شور و (شادی) مجاهدین…
دفاع مجاهدین از تروریسم خشن
سال گذشته اتفاقات تروریستی تلخ و ناخوشایندی در کشور ما به وقوع پیوست که تماما از خارج هدایت میشد و اهدافی غیر از تحت فشار قرار دادن دولت جمهوری اسلامی ایران و بی ثبات نشان دادن آن و همچنین وجود فضای شدید و بد امنیتی دنبال نمیکرد. اما در این بین که عالم و آدم این جنایات را محکوم کرده و میکند و اولین خواست مجازات این قبیل جریانات بوده و هست فرقه تروریستی مجاهدین در رسانه های خود به جای اینکه از مظلوم طرفداری کند طبق معمول یقه او را چسبیده است
خشونت یا مسالمت از منظر فرقه رجوی
بایستی این سئوال را از فرقه رجوی نمود که در اروپا و آمریکا و بعد در منطقه شما این تناقض را چگونه می پوشانید. بالاخره تغییر دموکراتیک را می پسندید یا تغییر خشونت آمیز؟ بدلیل اینکه الزمات و ابزار آن دو با هم متفاوت است. برای تغییر دموکراتیک نیاز به هرچه وجود داشته باشد یقیناً نیاز به اسلحه و بمب ندارد چه رسد به ارتش و به طریق اولا قرارگاه نظامی، بلکه یک حزب با اساسنامه مشخص و استراتژی مشخص و کادرهای اعلام شده می خواهد و تعدادی دفتر و سایت و حرکات مسالمت آمیز و حمایت های خاص خود.
گفتگو با آقای غلامرضا شیردم – قسمت هشتم
نیروهای تشکیلاتی در مسیر و برای اهداف سازمان کورکورانه و با تمام وجود در اختیار رهبری عقیدتی سازمان باشند و به اصطلاح در رهبری مسعود و مریم ذوب بشوند و گرنه کوچکترین تخطی از دستورات رهبری عقیدتی و یا تردید در پذیرش اطاعت مطلق تشکیلاتی، خشم و نفرت رهبری سازمان را در پی خواهد داشت.
مجاهدین نه دمکراتیک، نه تکثرگرا و نه اصلاح طلب
نامه اخیر نمایندگان پارلمان اروپا خطاب به دوستان و همکاران شان در اتحادیه اروپا در خصوص جلوگیری از خارج کردن احتمالی نام مجاهدین خلق از لیست تروریستی اتحادیه اروپا حاوی نکات جالب و در عین حال تعمق برانگیزی است. محتوای این نامه و همچنین اشاره نویسندگان آن به تناقضات ذاتی و پارادوکسیکال مجاهدین نشان می دهد که آنها درک واقع بینانه ای از شرایط موجود، انگیزه ها و اهداف نهایی فرقه مجاهدین دارند.

