چهارشنبه, ۱۹ آذر , ۱۴۰۴
  • خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت دوم 19 آذر 1404

    در دل تاریکی، در مقابل ارتش آزادی بخش ایستاده بودیم!
    خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت دوم

    رضا گوران در قسمت قبل خاطراتش چنین می گوید: نامه را تحویل دادیم. چند روز سکوت بود و کسی حرفی نزد. با پیگیری‌های مکرر، بالاخره اعلام شد نشستی برگزار می‌شود تا دربارهٔ ما تصمیم بگیرند. نشست در سالن غذاخوری بود؛ صد نفر یا بیشتر را جمع کردند. حسین فضلی جلسه را اداره می‌کرد… وقتی حسین […]

خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق- قسمت اول 18 آذر 1404

قرارداد باطل، درخواست خروج از تشکیلات خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق- قسمت اول

پیام طالب فرحان به اعضای ساکن در کمپ اشرف ۳ 18 آذر 1404

وعده های رجوی ها هیچ گاه محقق نمی شود پیام طالب فرحان به اعضای ساکن در کمپ اشرف ۳

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت چهاردهم 19 شهریور 1388

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت چهاردهم

به دلیل اعتماد کاذب مطلق و به دلیل سرسپردگی بی قید و شرطی که به رجوی داشتیم، تا سالیان سال به خودمان اجازه نمی دادیم که حتی لحظه ای فکر کنیم آن چه رجوی انجام می دهد نادرست و مزخرف باشد. همیشه بر این باور بودیم که او درست می گوید و این که ما درک نمی کنیم از ضعف ماست.

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت دهم 18 شهریور 1388

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت دهم

خلاصه داستان محفل و رابطه های قرارگاه 7 فاش شد و به همین دلیل مرا از سازماندهی قرارگاه 7 خارج کردند و به قرارگاه 3 فرستادند. خودم خیلی مخالف این سازمان دهی بودم و چندین بار هم به وجیهه کربلایی گفتم مرا جابجا نکنید ولی قبول نکرد. آخر سر وقتی داشتم از اتاقش بیرون می رفتم با او گفتم من می روم ولی قرارگاه 7 برای شما قرارگاه نمی شود.

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت یازدهم 18 شهریور 1388

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت یازدهم

شروع به داد و فریاد کرد و ما را به باد فحش گرفت: بی شعور، الاغ، احمق، من دارم صحبت می کنم. من هم گفتم ما هم داریم گوش می دهیم. گفت: خفه شو دهان باز می کنید بوی مستراح می شنوم. همه تان مایه ننگ و سرشکستگی هستید.

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت دوازدهم 18 شهریور 1388

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت دوازدهم

ماموریت های عملیاتی، شناسایی و یا باز کردن میدان مین، وسیله ای برای گذراندن زمان و مشغول نگه داشتن افراد بود وگرنه پر واضح بود که به این طریق دولت ایران سرنگون نمیشه.

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت سیزدهم 18 شهریور 1388

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت سیزدهم

یکی از بچه ها به نام فرشاد اخوان که بعدها نفربر BMP او روی مین رفت و خود او هم دراثر جراحت و خون ریزی از بین رفت، من می گفت: آرزو دارم یک روز در خیابان های بغداد قدم بزنم و پشت ویترین مغازه ها را نگاه کنم.

خاطرات مرضیه قرصی – قسمت بیست و سوم 12 شهریور 1388

خاطرات مرضیه قرصی – قسمت بیست و سوم

بعد از ورود به کمپ آمریکاییها در حین بیرون آوردن وسایلم از ماشین، عبدالله که مترجم کمپ امریکا بود با ماشین امریکائیها به استقبالم آمد و وسایلم را داخل ماشین برد و با هم به کمپ امریکا رفتیم.در راه عبدالله به من گفت: شما هیچ نگرانی نداشته باش. همه چیز حل می شود. حرف های امید بخش عبدالله خوشحالی و شادی مرا دوچندان کرد. وقتی به پشت سرم نگاه کردم و فهمیدم از قرارگاه اشرف فاصله گرفتم نفس راحتی کشیدم…

گفتگو با آقای ناصر سید بابایی عضو سابق مجاهدین – قسمت چهارم 12 شهریور 1388

گفتگو با آقای ناصر سید بابایی عضو سابق مجاهدین – قسمت چهارم

نشست شرم بعد از گذشت 8 ماه از آزادی مریم و درست 8 روز مانده به عید نوروز 83 برگزار شد. هدف از این نشست این بود تا به ما بگویند شما مسئولیت خودتان را در قبال مریم و آزادی او به خوبی انجام ندادید!! و اینکه چرا نفرات در موقع دستگیری مریم شرم نکردند و شرمنده نشدند که وی دستگیر شده است!! این دیگر شاهکار سران سازمان بود. به نظرم موضوع نشست یکی از افتضاحات تاریخی سازمان است که در کلیه ی سطوح برگزار کردند.

پیام تبریک به آقای سید اسماعیل شمس الدین 08 شهریور 1388

پیام تبریک به آقای سید اسماعیل شمس الدین

مطلع شدیم که آقای سید اسماعیل شمس الدین با عمل به سنت حسنه رسول اکرم (ص)، شریک زندگی خود را انتخاب نموده و در کنار حوض لاجوردی رمضان المبارک دسته گلی به همراه حلقه های نامزدی به هم هدیه داده اند و برآنند که در روز عید فطر این پیوند مبارک را جشن گرفته و زندگی شیرین خود را از سر گیرند. انجمن نجات شیراز با آرزوی آزادی تمامی افراد در بند فرقه رجوی و شروع زندگی دوباره برای آنان، این پیوند فرخنده را به آقای سید اسماعیل شمس الدین تبریک گفته و برای ایشان آرزوی خوشبختی دارد.

تعامل عراق با جداشدگان سازمان مجاهدین 07 شهریور 1388

تعامل عراق با جداشدگان سازمان مجاهدین

مقامات عراقی باید توجه داشته باشند اعضای جداشده از مجاهدین طیف وسیعی را در بر می گیرند که هر کدام با تناسب موقعیت تشکیلاتی که داشته اند، به جهات مختلفی می توانند به آنها در حل این معضل کمک کنند. به خصوص اینکه در میان آنها افرادی وجود دارند که از بالاترین لایه های تشکیلاتی و حتی از لایه شورای رهبری جدا شده و اطلاعات ذی قیمتی به خصوص درباره تهدید فاجعه انسانی رجوی دارند.

مصاحبه پرس تی وی با محمد حسین سبحانی عضو سابق مجاهدین 04 شهریور 1388

مصاحبه پرس تی وی با محمد حسین سبحانی عضو سابق مجاهدین

دلیل اینکه سازمان مجاهدین نمی تواند از قرارگاه اشرف دل بکند این است که اگر از قرارگاه اشرف خارج شود، در واقع با همه آن چیزی که در این سه دهه گفته است باید خداحافظی کند و پاسخ دهد به این که چرا سه دهه وقت و خون مردم ایران تلف شده است. دلیل دیگر این است که بتواند افراد گروه را در همان محیط بسته نگه دارد و کنترل کند.

گفتگو با آقای ناصر سید بابایی عضو سابق مجاهدین – قسمت سوم 31 مرداد 1388

گفتگو با آقای ناصر سید بابایی عضو سابق مجاهدین – قسمت سوم

دستگیری مریم باعث شد در همه سطوح و لایه ها در اشرف ریزش ذهنی بیشتری صورت بگیرد و ضدیت های زیادی با تشکیلات، ایدئولوژی و اصول سازمانی مجاهدین روی بدهد. به طوری که حاصل این اتفاق به بروز مشکلات درون تشکیلاتی عمده ای از جمله: عدم تشکیلات پذیری، عدم اجرای دستور مسئول، عدم اجرای کار و کار به عنوان یک عمل تشکیلاتی، برخوردهای فیزیکی و زد و خورد با مسئولین، محفل های گسترده درون تشکیلاتی که سرانجام به تناقضات اساسی و ریشه دار نفرات و به طور کلی به از هم پاشیدگی مناسبات داخلی و درون سازمانی منجر شود.

گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت دهم 21 مرداد 1388

گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت دهم

نشست های طاقت فرسای طعمه در ظاهر امر برائت و دوری جستن از بوژوازی و فرهنگ آن بود ولی حقیقت جز این بود. در نشست طعمه مسعود و سایر رهبران سازمان سعی داشتند افراد معترض و منتقد مجاهدین را که بر علیه مناسبات و تشکیلات می شوریدند و به انقلاب مریم نه می گفتند را تحقیر و تحت فشار قرار دهند. مسعود رجوی طعمه را صدبار برتر از نفوذی و همدست وزارت اطلاعات خواند و گفت:” به هیچ وجه نمی توانیم طعمه داشته باشیم و جای طعمه در وزارت اطلاعات است و نه اشرف.”

blank
blank
blank