از ادعا تا واقعیت بررسی نقض لجام گسیخته حقوق افراد در سازمان مجاهدین – قسمت اول
فردای آزادی ایران مهدی ابریشمچی: نهاد خانواده باید از بن برچیده شود
به مناسبت روز جهانی لغو بردهداری بردهداری حاکم بر مناسبات مجاهدین خلق
عنوان زجر کش کردن بیماران لیبرتی و نتیجه مناسبات فرقه ای رجوی ها
اگر فرقه در اطلاعیه هایش تاخیر سیستماتیک بیمار را در امر انتقال یک اقدام ضد انسانی از طرف ماموران عراقی، متهم می کند، علت این است تا مانع اصلی را دور بزند، مانع اصلی خودش است رهبران به دلیل قانونمندی های فرقه ای نمی خواهند اعضایشان در فضای سالم نفس بکشند اگر نفرات همراه را کوبل بیمار نکنند آن وقت اعضاء از چنگشان خارج می شوند.
مینو فتحعلی یا ریحانه جباری، کدامیک مستحق اعدام بودند؟
مینو دیگر در مناسبات دیده نمی شود تا پس از سرنگونی صدام حسین که او و چند تن دیگر از اعضای مسئله دار شورای رهبری ازدیگران جدا می شوند. سلطانی می نویسد:” به ما گفتند که آنها را بردیم محلی که بتوانند راحت تر باشند. اما من هفته بعد که یکی از اون خانم ها را دیدم گفت که مینو را بردند کشتند و او را همان شب بتول رجائی با یک نفر دیگر آمدند برد و دیگر هیچ خبری از او نشد
تشکیل شورای مرکزی هزار نفره از میان نهصد زن ساکن در لیبرتی!
واقعیتی که امروز جهان درباره ی مناسبات درونی فرقه ی رجوی به ویژه درباره ی وضعیت زنان گرفتار در این فرقه می داند چیزی نیست جز نقض اساسی حقوق زنان. ” هزار زن قهرمان” اگر همه به” رأی صلاحیت” عضو شورای مرکزی شوند و رجوی روزی هزاربار به آن ها درود فرستد، باز هم از کوچکترین حقوق یک زن عادی در یک جامعه ی عادی – و نه حتی دموکراتیک – محروم هستند.
قربانگاه اشرف ولیبرتی و……
در تشکیلات فرقه ای افراد مجبور می شوند که کلیه پیوندهای احساسی وعاطفی خود را سرکوب کرده وعشق وعلاقه به رهبری واهداف فرقه را جایگزین آن نمایند در حقیقت فرد با شستشوی مغزی تبدیل به یک رباط بدون فکر وعقل وشعور می شود که باید تمام هستی وجانش را در راه اهداف سرکرده فرقه مایه بگذارد واین از خود بیخود شدگی را بعنوان یک ارزش تبلیع کرده ونام صداقت و فدایی برآن می گذارند یک عضو صادق و فدایی در حقیقت به ابزاری تبدیل می شود که باید طبق برنامه از پیش مشخص شده در چهار چوب تشکیلات زندگی کند فکر کردن وآگاهی خط قرمز تشکیلات است
دیدگاه رجوى و مفتیهاى وهابى عربستان نسبت به زن از یک آبشخور است
رجوى در ظاهر دم ازحقوق زن میزند ولى در تشکیلات مخوفش ناقض ترین فرد در حقوق زنان است و دور از انظار، گرگ درنده خوئى است که نه تنها براى زن هیچگونه ارزشى قائل نیست، بلکه خود پدر خوانده اینگونه دیدگاهها نسبت به زن است و زنان را در تشکیلاتش چنان برده و اسیر خود ساخته است که هویتى از خود بعنوان یک انسان ندارند. رجوى آنها را مسخ و بى اراده و اختیار کرده است.
نگاهی به نامه سرگشاده پنجاه و هفت تن از جداشدگان فرقه رجوی به آقای اوباما
در حالیکه این سازمان خود را مدافع سرسخت حقوق بشر می داند ولی در مناسبات خودش بیشترین موارد نقض فاحش حقوق بشر را دارد و در این رابطه ارگانهای حقوق بشری و مجامع بینالمللی مثل دیدبان حقوق بشر هم اینرا تایید کرده اند مواردی مثل بکارگیری افراد زیر ۱۸ سال در عملیات نظامی و تروریستی و راه اندازی طلاقهای اجباری
خانم مریم رجوی: تمامی این خون های که ریخته می شود مسئول آن شما هستید
سوال از خانم مریم رجوی این است: آیا اقای تقی عباسیان یک باره بیماری قلبی پیدا کرد؟ نه خانم مریم رجوی آقای تقی عباسیان از سال ۱۳۶۵ که در قراگاه اشرف سابق در ستاد پشتیبانی کار می کرد مشکل قلب داشت.با همان شرایط وی را در یگان های نظامی سازماندهی کردید. با توجه به بیماری قلبی که داشت ساعت ها در هوای داغ عراق می بایست رانندگی می کرد، شرایط سخت را تحمل می کرد.
بیست پنجم شهریور، روز جنایتی که مریم رجوی مرتکب شد
عصر روز ۲۵ شهریور ۱۳۷۷ اشرف مقر ۱۸ سکوت عجیبی در محوطه حکم فرما بود اما این سکوت طولی نکشید همه بخط شده و آماده مراسم شامگاهی در طول شاید بیش از ۳۰ ثانیه نگذشت یک موجود نیست و نابود شد یک انسان مرگ دلخراش با شعله های آتش را به ماندن و زنده ماندن در مناسبات پاک رجوی و اجبار انقلاب ایدئولوژیک مریم را به شعله های آتش ترجیح داد و یک گوهر بی بدیل تبدیل به یک ذغالی که بخاطر کم بود اکسیژن بد سوز شد.
تقی عباسیان قربانی لجاجت فرقه در عراق
یک نفر از اعضاء اسیر در کمپ لیبرتی جانش را از دست داد. اوکه بیش از بیست سال از ناراحتی قلبی رنج می برد به راحتی با اعزام به خارج از عراق درمان میشد و می توانست به حیاتش ادامه دهد. اما فرقه جنایتکار رجوی از انجاییکه جان انسانها هیچ ارزشی برایش ندارد.وی را حتی به البانی هم نفرستاد ؛ اورا انقدر نگهداشت تا در لیبرتی جان داد. که یک خوراک تبلیغاتی برای فرقه شود و مریم قجر یک مجلس ختم برای وی در قلعه اوور بر گزار کند و ننه من غریبم بازی در بیاورد.
وظیفه بررسی نقض حقوق بشر در فرقه های تروریستی با کیست؟
فرقه ای که اعضای خود را قبل از رسیدن به قدرت به دلیل انتقاد یا فرضا” ترک مبارزه” زندانی و حبس می کند، آیا می تواند بعد از کسب قدرت دمکرات شود؟ مگر مسعود رجوی یا ابوبکر بغدادی نمی توانند با همان استدلالی که زندان، شکنجه و قتل در موقعیت اپوزیسیون انجام می دهند قبل از کسب قدرت انجام می دهند، بعد از رسیدن به قدرت نیز ادامه دهند؟
نقض مضاعف حقوق اهل تسنن در فرقه رجوی
اگر راست می گویید اول خودتان حق و حقوق اهل تسنن را رعایت کنید، بعد به دیگران بگویید، نه اینکه اسیران را از خدا و مذهب دور نگه دارید و مشکلات مردم در ایران را برای سوء استفاده شخصی و ایجاد فتنه بزرگنمایی کنید. لذا به سران فرقه می گوییم شما که در مورد 3000 نفر که در یک پادگان هستند این قدر تبعیض و تفتیش عقاید دارید، لطفا در مورد جامعه ایران که همه ادیان و مذاهب در آن زندگی می کنند و یک هزارم مشکلات درون سازمان شما را ندارند، خفه خفه خفه
دفاع از حقوق بشر یا سیاست گرفتن جان افراد
در سالروز کشته شدن 52 نفر اسیر در اشرف شروع به صحبت های تکراری نموده و آن را حماسه سرخ فام اشرف معرفی نموده بی آنکه از خودش بپرسد چرا حاضر نشد این افراد را به لیبرتی انتقال دهد با وجود اینکه بارها دولت عراق به او فرصت داد که افراد را از اشرف خارج کند.اما حاضر نشد تن به جابجایی آنها بدهد و کشته شدن این افراد به خاطر جنایتهایی بود که مسعود در زمان حاکمیت صدام برعلیه مردم عراق روا نموده بود.

