از ادعا تا واقعیت بررسی نقض لجام گسیخته حقوق افراد در سازمان مجاهدین – قسمت اول
فردای آزادی ایران مهدی ابریشمچی: نهاد خانواده باید از بن برچیده شود
به مناسبت روز جهانی لغو بردهداری بردهداری حاکم بر مناسبات مجاهدین خلق
بمناسبت ۸ مارس (روز جهانی زن) و خشونت طلبی های مریم رجوی
مگر مسعود رجوی با تشویق و پیگیری خودت به زنان مجاهد تجاوز جنسی نکرد و آنرا”رقص رهایی و ناموس ایدئولوژیک” نام نداد؟ هزاران ستم و جنایت دیگر هم توسط شما انجام گرفت که در مقالات مختلف -من و سایر جداشدگان- افشاء کردیم و اکنون در این فرصت و مطلب نمی گنجد که به آن اشاره کنم… و چیزهای دیگری که در آینده با فرار دیگر زنان از تشکیلات شما افشاء خواهد شد…
تشکیل حرمسرا و نمایش ۸ مارس مریم رجوی
این زن جنگ افروز و سرکوبگر (که یک قلم، مثله کردن صد زن مجاهد، تشکیل حرمسرا برای مسعود رجوی و قتل چندین زن را در پرونده سیاه خود داشته و تعدادی زن و دختر را هم به خودسوزی و خودکشی کشانیده) هیچ پایگاه اجتماعی در داخل ایران ندارد و دچار ریزش شدید هواداران خارج کشوری هم گردیده، هرگز نخواهد توانست با چنین نمایش هایی به مردم فریبی مشغول شود، اما طبعاً هنوز کسانی هستند که در خارج ایران با هر شعر و شعاری مجذوب شده و در دام می افتند. همچنانکه تعدادی از اروپائیان هم که هنوز از ماهیت فرقه ای (و ضدزن) او مطلع نیستند در این باتلاق گرفتار می شوند.
حرف اضافه فرقه رجوی در خصوص حقوق بشر
کسانیکه در شکنجه گاه های شما توسط شکنجه گرانی همچون مهدی ابریشمچی حسین ابریشمچی مرتضی اسماعیلی حمید یوسفی سپیده ابراهیمی اسدالله مثنی و…. از شدت شکنجه از پا درآمدند و از بین رفتند و اجسادشان را شبانه در بیابانهای اشرف چال کردید به چه جرمی این حکم را برایشان در نظرگرفتید؟! همگی آنها تنها یک جرم داشتند و آن این بود که فرقه تروریستی شما راقبول نداشتند
زن در ایران یا زن در فرقه ی رجوی؟ کدام یک به دنبال آزادی یواشکی است؟
مطالعه ی مصاحبه و خاطرات زنان جدا شده از این فرقه، گواه ظلمی است که طی چنددهه بر زنان عضو فرقه ی رجوی رفته است. ظلمی که نه تنها شامل حجاب و حتی پوشش اجباری یعنی یونیفرم ها و روسری های یک شکل و یک رنگ می شد، بلکه ازدواج و طلاق اجباری، کار اجباری، گزارش روزانه ی افکار و رؤیاها به صورت اجباری، شرکت اجباری در نشست های شستشوی مغزی، بیرون آوردن رحم و نهایتاً رابطه ی جنسی اجباری با شخص مسعود رجوی… را نیز در بر می گیرد.
داستان فرقه کثیف مجاهدین داستان سر بریدن عاطفه هاست
داستان قربانی شدن دختران و پسرانی که با پای خویش به قربانگاه قدم گذاشتند تا بتوانند خانواده هاشان را از شر و گزند رجوی ضحاک و فرقه ی تروریست شیطانی مجاهدین نجات دهند داستان موسی و فرعون است داستان مصطفی رجوی و داستان دختری ست که عشقش را و عاشقی اش را نه تنها به پدرش بلکه به دنیا اعلام و ثابت کرد داستان مصطفی محمدی داستان من که هدفی جز آزادی دخترم سمیه و دیگر اسیران ندارم مصطفی محمدی را دیگر دنیا میشناسد عشقش را و شجاعت و شهامت و جسارتش را در مقابل رجوی و رجویان
سوالات سیاسی رزمندگان از رهبری فرقه مجاهدین
آقای رجوی استراتژی عراق چه شد مگر نگفتی تمام آن تانک و توپ و تجهیزات و خودرو و امکانات را با پول خودت از صدام خریده ای و سند آنرا هم داری و بقیه هم غنیمت هستند و اصلا ما مزدور صدام نیستیم. پس چرا از حرفت دفاع نکردی و خودت اولین نفری بودی که دررفتی و مارا درعراق سیبل و خاکریزدفاعی کردی؟
دمکراسی و… دروغ های مریم رجوی – قسمت چهارم
هم پای نشست های توجیهی که توسط مهوش سپهری (بالاترین زن شورای رهبری) برای زنان برگزار می گردید، نشست هایی هم توسط شخص مریم و مسعود رجوی برگزار می شد که محتوای آن بیشتر گپ زدن و ایجاد رابطه عاطفی بین زنان و رهبری بود تا به اصطلاح خلأ عاطفی آنان با مسعود رجوی پر شود (زنان فرمانده خلأ عاطفی خود را فقط بایستی با مسعود رجوی پر می کردند تا هنگام فرماندهی و کار با مردان تشکیلات از محکمی و صلابت برخوردار باشند).
تلاش رجوی برای سرکار گذاشتن افراد در لیبرتی به جای اشرف؟!
واقعیت آن بود این کارها برای رجوی بی نفع هم نبود، اول اینکه سر افراد را به این کارها گرم می کرد و دیگر کسی نبود که به او گیر بدهد و از او مطالبه و درخواستی را داشته باشد. دوم اینکه خودش هم به خوشگذارنی اش بهتر می رسید و با زنان شورای رهبری بهتر خلوت می کرد و ماجراهایی مانند رقص رهایی زنان شورای رهبری را راه می انداخت، سوم اینکه رجوی فکر می کرد تا ابد در اشرف می ماند و بالاخره باید برای خود برج و بارویی برپا کند. دریغ که در حال حاضر چیزی از سمبل ها و آرزوهای مسعود خان رجوی باقی نمانده. فقط یک آه و حسرت مانده که عمر افراد و جانشان را بیهوده در آنجا به هدر دادند.
خود بزرگ بینی رجوی او را کر و کور کرده است
در یک مورد دیگر بدلیل سنگ کلیه از درد شدید به خودم می پیچیدم وقتی مرا به بیمارستان اشرف بردند دکتر اکبر از دکترهای سرسپرده فرقه رجوی به جای آمپول ضد درد به من آب مقطر تزریق کرد چرا که بیچاره فکر می کرد من دارم تمارض می کنم وقتی دید هنوز دردم کم نشده باز بجای آمپول ضد دردهای شدید آمپول دیازپام تزریق کرد
آمریکای لاتین پیش کش، لطفا درباره فرقه اطلاع رسانی کنید
پس از طلاق های اجباری، چند کودک از آغوش مادران و پدران خود بیرون کشیده و به خارج از عراق فرستاده شده اند؟ سرنوشت این کودکان چه شده است؟ چه تعداد از آنها توسط سرپرستان خود مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند؟ چند نفر از آنها سال ها بعد، در حالی که به سن قانونی نرسیده بودند توسط فرقه به عراق فرستاده شده و سلاح به دست گرفته اند؟
مجاهدین خود را می سوزانند، داعش دیگران را، آیا تفاوتی می کند؟
قربانی کردن انسان ها برای دست یازیدن به اهداف گروهی و سازمانی یکی از وجه تشابه های بسیار داعش و فرقه رجوی است.به خاطر داریم که در روزهای نخستی که داعش در حال پیشروی در خاک عراق و سوریه بود و از هیچ جنایتی فروگزار نمی کرد، رهبران مجاهدین بیشرمانه آنها را عشایر انقلابی عراق می خواندند و اخبار مربوط به آن را روزانه در سایت های متبوع پوشش می دادند و اکنون نیز که رهبران این فرقه به اجبار گاهی اقدامات داعش را محکوم می کنند از سر ناچاری و تنگ آمدن قافیه است و الا که تا آنجا که به مجاهدین بر می گردد هر آشوب و نا امنی در منطقه در راستای استراتژی” ماست و تغار” آقای رجوی است و ایشان هنوز درمخفیگاه خود منتظرند که تغاری بشکند و ماستی بریزد
چرا مریم قجر مواضع ملک عبدالله را شجاعانه می داند – قسمت اول
در عربستان حزبی وجود ندارد چه رسد به اینکه کثرت گرا باشند. در زمینه آزادی فردی همین بس که زنان در عربستان اجازه رانندگی ندارند. در این زمینه آنقدر وضع عربستان خراب است که حتی کشورهای غربی که حامی سیاسی حکومت عربستان هستند، این حکومت را ناقض جدی حقوق شهروندی می دانند. – فرقه رجوی نیز نه تنها در ایران با احزاب سر سازگاری نداشت و ندارد بلکه حتی با گروه های مخالف جمهوری اسلامی در خارج از ایران نیز نمی تواند بسازد و هیچ گروه و دسته ای هم با آن همراه نیست الا چند نفر محدود که بنابر اطلاعیه خودشان، آنها را با تامین مسائل مالی و وابسته کردن آنها از نظر مالی به خودشان در کنار خود نگه داشته اند.

