پنجشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۴
  • زهرا فیض بخش چگونه اقدام به خودکشی کرد؟ 03 اردیبهشت 1403

    زهرا فیض بخش چگونه اقدام به خودکشی کرد؟

    روابط زنان شورای رهبری در شکل فرمانده و فرمان بر پس از گسترش شورا از سال ۱۳۷۶ به بعد، خصوصا از هنگامی که مسئولیت آن بر عهده مهوش سپهری قرار داده شد، با رواج آموزش های وی به طرز اسفباری بسیار خشک و هراسناک بود. مسئولین و سران اصلی تشکیلات در هر قسمت، حیطه تحت […]

راهی بی بازگشت، آلان محمدی قربانی در فرقه رجوی 12 بهمن 1391

راهی بی بازگشت، آلان محمدی قربانی در فرقه رجوی

آلان و تعدادی دیگر از همین بچه ها از سازمان می خواستند که به قول خودش وفا کند و حالا که خانواده هایشان را دیدند از اشرف بروند ولی رجوی می گفت که اشرف دربهای ورودش باز است ولی خروجی در کار نیست من یادم هست که مهوش سپهری به صفت نفر شماره یک مجاهدین بعد از مریم رجوی می گفت که دربهای اشرف به روی همه باز هستند ولی خروجی در کار نیست و حتی می گفت که مگر چشمتان نمی دید که کجا می آیید! اینجا مبارزه و سختی است و همه این را می دانند و ما نقل و نبات اینجا پخش نمی کنیم

متاثر از خواندن نامه ای به رضا سلامی اسیر فرقه رجوی 04 بهمن 1391

متاثر از خواندن نامه ای به رضا سلامی اسیر فرقه رجوی

محمد سلامی که برای برادرت نامه نوشتی و خواستی که بدانی رضا وهمسرش درچه وضعیتی هستند.اگرنوشته ام را خواندی ببخشید که موجب ناراحتی و نگرانی شما شدم ولیکن توصیه میکنم ارتباط خود با انجمن نجات را فعالترکنید و درخواست اعزام به عراق بدهید تا شاید که بتوانید درملاقات با رضا وهمسرش موجب رهایی اش ازچنگال رجوی وبازگشتش به دنیای آزاد و دیدارشان با فرزندانش و سایراعضای خانواده اش بشوید

سران فرقه رجوی قاتلند 07 دی 1391

سران فرقه رجوی قاتلند

نغمه به سران رجوی نه گفت و با نفراتش مجددا گرم گرفت زهره قائمی و معاونش از برخوردهای خوب نغمه با نفراتش بهم ریخته بودند حدودا یک ماه گذشت نغمه باز غیبش زد با دوستانی که در مقر داشتم می گفتیم باز چی شده این بار می خواهند با نغمه چکار کنند. در مقر مشغول کار بودم به من ابلاغ کردند آماده شو خواهر فرزانه معاون زهره قائمی با یگان نشست دارد سر ساعت به محل نشست رفتم یگان در اتاق کار فرزانه برای نشست تجمع کرده بود فرزانه وارد اتاق شد بدون مقدمه گفت خبر دارید که نغمه فوت کرده است

معصومه غیبی پور را با روسری اش در آسایشگاه خفه کرده بودند 28 آذر 1391

معصومه غیبی پور را با روسری اش در آسایشگاه خفه کرده بودند

در همان نشست به معصومه غیبی پورانتقاد شدید می شد که چرا انقلاب نمی کند و انقلاب نکردن یعنی خیانت و بعد دیدم که برخی از خواهرها شروع کردند به زمزمه خائن خائن و یکی از همان زنانی که حسابی تحت تأثیر جلسه نشست و جمع و مریم رجوی قرار گرفته بود فریاد زد اگر بخواهی به مسعود خیانت کنی خودم خفه ات می کنم و بعد مریم رجوی همه را دعوت به آرامش کرد این همیشه از شگردهای او بود

این همان هزار دستان رجویها است 23 آذر 1391

این همان هزار دستان رجویها است

روزگاری نه چندان دور بود که رجوی دراین نشست برای نفرات جایزه هزار دستان را داد ومنظور از هزاردستان لقب زن های شواری رهبری بود که درآن مقطع رجوی برای بیشتر کردن هیزم جنگ در ایران درسالهای 1376 به آن نفرات داده بود ونفرات غافل ازاین که درآینده چه سرنوشتی دارند اعلام آمادگی کردند که اکثریت آنها دررده (Mجدید) بودند که امروز دیگر از این نفرات اندک باقی مانده است

یادداشتهایی بر دوران اسارتم دراسارتگاه اشرف – قسمت دوم 20 آذر 1391

یادداشتهایی بر دوران اسارتم دراسارتگاه اشرف – قسمت دوم

بیهوده وقت تلف کردن دربیگاری های مستمر و نشست های تشکیلاتی خسته کننده،به نام عشق به میهن ومبارزه برای آزادی،درمناسبات فرقه رجوی تبدیل به یک ارزش شده است.هدف آنها هم جلوگیری ازموج اعتراضات فزون یافته علیه عمکردهای فرقه می باشد.اکنون موضوع بیهوده بودن و وقت تلف کردن درمناسبات فرقه به معضلی بزرگ برای سران فرقه تبدیل شده است.

قیام کنید 09 آذر 1391

قیام کنید

پس ای بچه هایی که هنوز ذره ای حس زندگی آزادی و آزادگی درتان باقی مانده است. با کمک گرفتن از مولا حسین بلند شوید و خودتان را از باتلاق مرگ نجات دهید! از رجوی چیزی جز ذلت بشما نخواهد رسید! او جز سرافکندگی و خواری برای شما ارمغانی ندارد! بقول مولا حسین زندگی عقیده و جهاد است! پس برای وجود خودتان ارزش قائل باشید و قیام کنید!

یادداشتهایی بر دوران اسارتم دراسارتگاه اشرف 02 آذر 1391

یادداشتهایی بر دوران اسارتم دراسارتگاه اشرف

من هم سفره دلم را پیش او بازکردم.و با خودم گفتم بگذار حرف دلم را به او بزنم.از دلتنگی هایم گفتم،ازحسرت به دلی هایم که کم هم نبودند برایش گفتم. درآخر به خودم جرأت داده ودرحالی که صدایم را کمی پایین آورده بودم و به چپ و راستم نگاه میکردم و پیه همه چیز را به تنم مالیده بودم به او گفتم: ببین برادر”ه”،راستش من ازاینجا خسته شده ام. احساس میکنم توی زندان هستم. نمی توانم با دوست کنار دستیم حتی صحبت بکنم! ازخانواده ام سالهاست بی اطلاعم

ما گروگان رجوی ها بودیم – قسمت دوم 17 مهر 1391

ما گروگان رجوی ها بودیم – قسمت دوم

همه اعضای سازمان بهتر می دانستند که همواره منظور از ضوابط تشکیلات یعنی تن دادن به خواسته های آن ها و منظور از اصول انقلاب ایدئولوژیک نیز یعنی تن دادن به ارزش های ضدانسانی انقلاب درونی این فرقه، لذا رهبری سازمان در پیام به نفراتی که خودکشی می کردند آنان را افرادی با وابستگی به رگ و تارو پودهای زندگی عادی و لیبرالیستی قلمداد نموده و برایش از اراده برای پیوستن به فرهنگ فرقه مجاهدین سخن می راندند.

ما گروگان رجویها بودیم – قسمت اول 21 شهریور 1391

ما گروگان رجویها بودیم – قسمت اول

رهبران سازمان برای اینکه سیاهی لشکر درست کنند و به لحاظ مالی و….. از طرف کشورهای دیگر تأمین شوند فقط برای سازمان نیرو (نفر) نیاز بود تا بتواند از آن استفاده ابزاری کنند و از آن گروگان ها بهره سیاسی ببرند، به همین خاطر سازمان با خانواده ها و یا دولت گروگان ها کار نداشت و ندارد و فقط گروگان ها هستند که باید برای زنده ماندن به خواسته های سازمان تن بدهند.

من هم در فرقه رجوی گوهر بی بدیل بودم 02 شهریور 1391

من هم در فرقه رجوی گوهر بی بدیل بودم

در فرقه رجوی برای اینکه بر سر ما کلاه بگذارند به ما می گفتند که شما گوهرهای بی بدیل آنقدر برای رهبری بخصوص برای خواهر مریم ارزش دارید که پدر و مادرهایتان برای شما اینقدر ارزش قائل نیستند، قدر خودتان را بدانید. با این شعار می خواستند بیشترین سوء استفاده را از ما بکنند. از طرفی این شعار به مثابه یک چماق بالای سر ما بود و دست ما را کاملا بسته بودند که هیچ حرفی نزنیم مثل تراکتور در طی روز از ما کار می کشیدند و منت بر سر ما می گذاشتند و می گفتند ببینید خواهر مریم چه لقبی را به شما داده چه کسی این کار را می کند

افزایش موج خودکشی در اعضای سازمان مجاهدین 09 مرداد 1391

افزایش موج خودکشی در اعضای سازمان مجاهدین

روز شنبه یک نفر از اعضای گروه تروریستی مجاهدین به نام شمس الله محمدی در اردوگاه اشرف اقدام به خودکشی کرد.فشارهای عصبی ناشی از بیماری‌های روانی، مشخص نبودن وضعیت اعضای سازمان، سردرگمی و بلاتکلیفی نفرات فرقه رجوی و ترس و نگرانی از آینده مبهم، دلایل اصلی این اقدام است.

blank
blank
blank