یکشنبه, ۱۶ آذر , ۱۴۰۴
  • پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم 16 آذر 1404

    نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در کمپ آلبانی
    پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم

    محمد جعفر فرزندم سلام خوبی پسرم حالت خوب است. چرا با مادرت تماس نمی گیری در کجای دنیا قرار گرفته ای که نمی توانی با مادرت تماس بگیری و حال مادرت را جویا شوی؟ پسرم چرا ارتباطت را با خانواده قطع کردی به چه دلیل؟ چندین سال است شما را ندیدم. برای یک مادر خیلی […]

علی جان یک دنیای واقعی منتظر توست 16 آذر 1404

نامه زهرا قلیزاده به برادرش علی قلیزاده علی جان یک دنیای واقعی منتظر توست

علی اشرف جان نگران حالت هستیم 12 آذر 1404

پیام خانواده ملکی برای برادرشان علی اشرف علی اشرف جان نگران حالت هستیم

حضور برادر علی مدد صادقی در دفتر انجمن نجات زنجان 05 دی 1403

حضور برادر علی مدد صادقی در دفتر انجمن نجات زنجان

صادق صادقی برادرعلی مدد صادقی عضو اسیر در کمپ مجاهدین خلق روز سه شنبه 4 دی ماه 1403 جهت دیدار با اعضای انجمن نجات استان زنجان در دفتر کار انجمن حضور یافت. در این دیدار صمیمی آقای صادقی از همراهی تمامی اعضای انجمن نجات با خانواده ها در راستای تحقق خواسته های آنها قدردانی و […]

پیام یلدایی آمنه یوسفی به برادر اسیرش محمد تقی یوسفی 04 دی 1403

پیام یلدایی آمنه یوسفی به برادر اسیرش محمد تقی یوسفی

سلام داداش گلم محمد تقی جان. خوبی عزیزم؟ خیلی دل مان برایت تنگ شده و آرزوی دیدار یا حداقل شنیدن نازنین صدایت را داریم. از قضا شب یلدا که با خانواده هایمان خانه بابا جمع شده بودیم، بیشتر حرف تو و ذکر خاطراتت بود و با آن خاطرات خودمان را تسلی می دادیم که در […]

دیدار اعضای انجمن نجات با مادر سعادت به مناسبت روز مادر 04 دی 1403

دیدار اعضای انجمن نجات با مادر سعادت به مناسبت روز مادر

روز یکشنبه دوم آذرماه 1403 اعضای انجمن نجات استان آذربایجانشرقی به دیدار خانم حمائل غنی زاده (مادر سعادت) رفتند. بهانۀ این دیدار روز مادر بود. روزی که اعضای سازمان مجاهدین خلق از آن بی بهره بوده و آرزوی دیدار با مادرشان بر دلهایشان مانده است. مادر سعادت نیز سه فرزندش در کمپ اشرف 3 گرفتار […]

بی صبرانه ، منتظر دیدار و ملاقات با فرزندان اسیرم هستم 03 دی 1403

بی صبرانه ، منتظر دیدار و ملاقات با فرزندان اسیرم هستم

خانم حمائل غنی زاده، مادر ناهید و مهری و محمود سعادت هستند که سالهاست در بند اسارت فرقه ی ضدبشری رجوی ، گرفتار هستند. در گفتگوی مفصلی که به مناسبت روز مادر، با خانم حمائل غنی زاده داشتیم، ایشان صحبت هایی خطاب به فرزندانش داشت، که در زیر می آورم : من کاری به آرزوی […]

عیادت از مادر چشم انتظار جعفر بابایی نژاد 03 دی 1403

عیادت از مادر چشم انتظار جعفر بابایی نژاد

به عیادت از یک مادر چشم‌انتظار که فرزندش بیش از 35 سال در اسارت فرقه تروریستی مسعود ومریم رجوی خائن گرفتاراست رفتیم. این مادر در بستر بیماری با صدای ضعیف و لرزان با لهجه ترکی می گفت: دا جعفرم گورمم (من دیگر جعفرم را نمی بینم) و در همین لحظه اشک از چشمانش جاری شد […]

پیام یلدایی مرتضی پورحسن به برادر اسیرش اسماعیل پورحسن 03 دی 1403

پیام یلدایی مرتضی پورحسن به برادر اسیرش اسماعیل پورحسن

اسماعیل جان سلام و عرض ارادت یلدایت مبارک باد. امیدوارم بتوانی با انرژی و گرمای درونی ات ، از سرما و برودت اسارت رجوی به جانب بهار در پیش رو به پرواز درآیی. اسماعیل جان یلدای امسال احساس کردم انرژی و اکسیژن کافی برای تنفس ندارم و بشدت هوای دیدن و در آغوش کشیدنت را […]

نامه صبورا شعبانی به برادر اسیرش محسن شعبانی 03 دی 1403

نامه صبورا شعبانی به برادر اسیرش محسن شعبانی

سلام محسن جان امیدوارم هر جا هستی شاد و سلامت باشی. از خداوند میخواهم که هر چه زودتر از بند اسارت رها شوی و به آغوش خانواده برگردی و پیش ما و در جمع صمیمی ما باشی . محسن جان به مناسبات شب یلدا در کنار هم جمع شدیم تا با یادی از خاطرات گذشته، […]

پیام تسلیت انجمن نجات گلستان به اسماعیل شهسوار 02 دی 1403

پیام تسلیت انجمن نجات گلستان به اسماعیل شهسوار

انا لله و انا الیه راجعون باز هم خواهری در فراق برادرش چشم از جهان فرو بست و بدون اینکه بتواند بعد از گذشت چهار دهه تماسی با برادرش داشته باشد و خبری از او دریافت کند، چشم انتظار از این دنیا رفت. امروز متاسفانه مطلع شدیم خواهر اسماعیل شهسوار مرحومه صدیقه شهسوار چشم از […]

پیام خانواده علی مدد صادقی به مناسبت یلدا 02 دی 1403

پیام خانواده علی مدد صادقی به مناسبت یلدا

خانواده چشم انتظار علی مدد صادقی در دور همی آخرین شب پاییز؛ شب یلدا در حالی به پیشواز طلوع آفتاب رفتند که جای علی مدد را در کنار خود خالی دیدند. این خانواده پیامی به شرح ذیل به عضو اسیر در کمپ مجاهدین علی مدد صادقی ارسال کردند : علی مدد جان سلام یلدای امسال […]

علی جان سفره یلدایی مان در نبود تو رنگی نداشت 02 دی 1403

علی جان سفره یلدایی مان در نبود تو رنگی نداشت

داداشی قشنگم یلدات مبارک علی جانم پاییز ثانیه ثانیه می گذرد. یک شب یلدایی دیگر و جای تو که خالی ست. یلدا شب دور هم بودن است و چقدر در این شب‌ دوری تو سخت و نفس‌گیر میشود. در چنین شبی نبودنت را بیشتر از هر زمان دیگری حس می‌کنیم و چقدر با خود دل […]

شب یلدا بدون تو خواهر خوبم معنایی ندارد 02 دی 1403

شب یلدا بدون تو خواهر خوبم معنایی ندارد

من سید محمد یعقوبی ، هر ساله با بقیه اعضای خانواده در شب یلدا دور هم جمع شده و سعی می کنیم با بیان خاطرات، یاد گذشته را زنده نگهداریم. خواهرم هر ساله به یاد تو خواهر خوبم هاجر می افتم که چگونه در منجلاب رجوی ها گرفتار شدی ولی باور کن تو هم می […]

شب چله ۱۴۰۳ را با خاطره برادر اسیرم جشن گرفتیم 01 دی 1403

شب چله ۱۴۰۳ را با خاطره برادر اسیرم جشن گرفتیم

آنچه که به عنوان شب یلدا؛ طولانی ترین شب سال مهم است، این است که بهانه ای شده که ما مردم ایران ازقدیم الایام این شب را گرامی داشته ، دورهم جمع میشویم وعمیق ترین احساسات قلبی خود را نثار همدیگر میکنیم که ممکن ست بعضی از این فامیلان را سالی بیش از یکی دوبار […]

blank
blank
blank