نجات در هفته ای که گذشت – قسمت ۲۰۳

*شنبه 21 تیر در روز شنبه جمعاً 10 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود: فریب بازی جدید رجوی ها تحت عنوان راه حل سوم را نخورید خطاب به اعضای گرفتار در کمپ آلبانی … رجوی ها به عنوان مزدوران و جاده صاف […]

*شنبه 21 تیر

در روز شنبه جمعاً 10 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

فریب بازی جدید رجوی ها تحت عنوان راه حل سوم را نخورید

خطاب به اعضای گرفتار در کمپ آلبانی

… رجوی ها به عنوان مزدوران و جاده صاف کن مسیر جنگ برای اسرائیل، درست چند روز قبل از حمله اسرائیل به ایران، بار دیگر کنفرانسی درباره برنامه هسته ای ایران در واشنگتن برگزار کردند تا فریبکارانه این را القاء کنند که ایران در حال ساختن بمب اتم است و به این ترتیب توجیه ای برای حمله اسرائیل بتراشند.
با تمام اقدامات وطن فروشانه ای که رجوی ها انجام دادند، اما حمله اسرائیل و آمریکا به ایران اگرچه با کشتار مردم غیر نظامی و کودکان و زنان ایران زمین همراه بود اما نه تنها به نتیجه ای که قرار بود برسد نرسید بلکه بسیار واضح و خیلی روشن تر از قبل مشخص شد که وطن فروشانی همچون رجوی ها در بین مردم ایران منفورند و فقط به چشم خائن و جنایتکار به آنها نگاه می شود.
پس از آن که حمله نظامی اسرائیل و آمریکا با اقتدار ، همدلی و ایستادگی ایرانیان با شکست مواجه گردید و پوزه خیلی ها همچون مسعود و مریم رجوی به خاک ذلت مالیده شد و آتش بس به اسرائیلی ها تحمیل گردید، ناگهان مریم قجر یاد شعار 20 سال قبل خود یعنی “راه حل سوم” افتاد!
این اقدام از یک سو بیانگر این حقیقت است که تمام راه هایی که رجوی ها تا امروز رفته بودند به شکست و ذلت منتهی شده است. اما موضوع مهمتر برای اعضای گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق این است که رجوی ها با ترفند راه حل سوم می خواهند اعضا را کماکان دربند نگه داشته و مانعی ذهنی برای جدایی آنان ایجاد کنند…

رجوی و برگزاری مانورهای مجازی نظامی با توهم سرنگونی

… رجوی و دیگر مسئولین مجاهدین خلق چنین در اذهان نیروها القاء کرده بودند که با اولین تهاجم نظامی مردم که از گرانی و بیکاری به نقطه انفجاری رسیده اند به خیابان ها خواهند ریخت و کار حاکمیت را یک سره خواهند کرد ولی رویکرد وطن پرستانه و ایستادگی مثال زدنی آنها در قبال تجاوز به خاک میهن جهان را شگفت زده کرد و سران مجاهدین خلق را رسوا و اعضای مستقر در اشرف سه را بشدت مسئله دار ساخت.

این اولین بار نیست که حباب سرمایه گذاری و توهم رجوی روی تجاوز دشمن به خاک میهن که در هر سر فصل از آن بعنوان شکستن تغار و ریختن ماست و فراهم شدن شرایط برای کاسه لیسی میتوان نام برد، می ترکد. در عملیات موسوم به فروغ جاویدان رجوی به نیروها وعده داد که مردم بعنوان سربازان آن طرف مرز به خیابانها و مناطق مرزی خواهند ریخت و طی 72 ساعت جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد ولی در عمل سیل هجوم مردم به سمت مرز و ایستادگی در مقابل نیروهای نظامی مجاهدین خلق در اسلام اباد و کرند این توهم احمقانه و رویای کودکانه را برهم ریخت و آنها را ناکام و با شکستی سنگین مجبور به فرار بداخل خاک عراق نمود…

بررسی علل اختلاف مجاهدین خلق و پهلوی

این روزها که در میان تحلیلگران و روزنامه نگاران سخن از گزینه های مناسب برای جایگزینی جمهوری اسلامی است، نتیجه اکثریت قریب به اتفاق تحلیل ها این است که هیچکدام از گزینه های موجود پایگاه مردمی و به تبع آن، ظرفیت تشکیل یک حکومت دمکراتیک را ندارند.
… استراتژی مجاهدین خلق برای تغییر رژیم از نظر تاریخی شامل مبارزه مسلحانه و اتکا به حمایت خارجی بوده است. آنها به همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی خارجی متهم شده‌اند. همکاری نظامی و جاسوسی با صدام حسین و همکاری با موساد و اسرائیل برای قتل دانشمندان هسته ای و ترور مقامات ایرانی در بسیاری از گزارش ها آمده است. این رویکرد با ادعای پهلوی برای یک فرآیند فراگیرتر و دموکراتیک‌تر در تضاد است، اگرچه اتکای او به برخی مشاوران و اقدامات گذشته‌اش و حمایتش از حمله اخیر اسرائیل به ایران، سوالاتی را در مورد تعهد او به این اصول مطرح می‌کند.
… مجاهدین خلق و رضا پهلوی به دلیل ایدئولوژی‌های متفاوت، درگیری‌های تاریخی، استراتژی‌های متفاوت برای تغییر رژیم، و فقدان حمایت گسترده مردمی از هر دو گروه، بعید است که متحد شوند. اقدامات گذشته و دیدگاه‌های متناقض آنها، ایجاد اعتماد و یافتن زمینه مشترک را دشوار می‌کند.ملت ایران دریفاته اند که این دو گروه و به طور ویژه مجاهدین خلق هرگز حافظ منافع ملی آنها نیستند.

رفتارهای سرکوبگرانه رجوی با اعضای فرقه و نقض حقوق بشر

فرقه مجاهدین که خود را مدافع آزادی و دموکراسی معرفی می‌کند، در طول سالیان گذشته به‌دلیل رفتارهای سرکوبگرانه و ساختار فرقه‌گرایانه‌اش بارها مورد انتقاد جدی نهادهای حقوق بشری قرار گرفته است. من، رضا اسلامی، به همراه شمار زیادی از دوستانم، این رفتارهای غیرانسانی را از نزدیک تجربه کرده‌ایم.
تصویری که مسعود رجوی و دیگر رهبران فرقه در تبلیغات خود ارائه می‌دهند، هیچ شباهتی با واقعیت درون این مجموعه ندارد. من که به‌مدت ۲۹ سال در این فرقه حضور داشتم، نمونه‌هایی از شیوه‌های سرکوب و نقض حقوق اولیه انسانی را بازگو می‌کنم تا چهره واقعی آن برای همگان روشن شود:
قطع ارتباط با خانواده
سرکوب عواطف و روابط انسانی
ممنوعیت خروج و برخورد خشن با جداشدگان
ورود به فرقه مجاهدین گاه با وعده‌های دروغین و حتی پرداخت‌های مالی همراه است، اما خروج از آن بسیار دشوار و همراه با تهدیدات جدی است. افرادی که قصد جدایی داشتند، با شکنجه، ضرب‌وشتم، بازداشت انفرادی و حتی تحویل به نیروهای امنیتی رژیم صدام مواجه می‌شدند. شماری از این افراد به زندان مخوف ابوغریب منتقل شدند.
… آنچه فرقه مجاهدین در تبلیغات خود از دموکراسی، آزادی و عدالت مطرح می‌کند، چیزی جز فریب و نقابی برای پنهان کردن چهره واقعی یک فرقه سرکوبگر نیست…

*یکشنبه 22 تیر

6 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

توهمات مسعود رجوی که به نیروها غالب می کرد

مسعود رجوی همواره خودش را امام زمان میداند. باور کنید جدی میگویم، او به اشکال مختلف به اعضای فرقه فهمانده است که ” امام زمان ” حاضر است. اگر که شنیده باشید او در یکی از نشست هایش اینگونه به اطلاع حاضران رساند که وقتی امام زمان دیده نمی شود آیا ما قبولش داریم یا نه ؟ همۀ حاضران در نشست یک صدا گفتند بله امام زمان را قبول داریم هر چند که دیده نمی شود و در زمان موعود ظهور خواهد نمود.
روی این اساس بود که مسعود رجوی توسط فرماندهان تشکیلات به استحضار اعضای فرقه رساند که وقتی که امام زمان را قبول دارید گویی که مرا قبول دارید!
… در نشست هایی که بصورت جمعی انجام می شد، مسئولین فرقه طبق توجیهاتی که از قبل شده بودند بحث 313 نفر یاران امام زمان را میکردند. در این نشست ها عمدتاً نوعی سرزنش جمعی در کار بود، طوری که همه باید پاسخگو می بودند و خود را زیر ضرب سرزنش می بردند که چرا طوری عمل نکرده اند که تبدیل شوند به یکی از یاران امام زمان که نماینده برحقش در سازمان مجاهدین خلق ظهور کرده است!
… مسئله دین و مذهب در سازمان مجاهدین خلق تبدیل شده است به یکی از اهرم های سرکوب و تشدید خفقان…

نقد و بررسی پیام رجوی؛ تطهیر جنایات اسرائیل و تحریف واقعیت‌ها

پیام منتصب به مسعود رجوی در واکنش به انفجار پرتابه در میدان تجریش و آن صحنه دلخراش و هولناک انفجار و پرتاب شدن خودرو ها به آسمان که در ذهن هیچ انسانی چیزی جز انزجار نسبت به وحشی گری و قساوت عاملین این اقدام را برنمی انگیزد، بیش از آنکه در دفاع از مردم ایران و مظلومیت آنان باشد، تلاشی آشکار برای تطهیر چهره رژیم صهیونیستی و سرپوش نهادن بر جنایت‌های گذشته و حال گروه تروریستی رجوی است. رجوی در حالی از “ایران و مردم” سخن می‌گوید که سابقه گروهش در خیانت به مردم ایران، بر هیچ‌کس پوشیده نیست.
… پیام اخیر رجوی، ادامه همان سیاست‌های گذشته است: دروغ، فرافکنی و جنایت. جمهوری اسلامی ایران با تمام ظرفیت در برابر تهدیدهای امنیتی و روانی ایستاده و ملت ایران نیز با بصیرت، اجازه نخواهد داد خیانت‌کارانی که در سخت‌ترین دوران‌ها پشت به کشور کردند، امروز با سخنان فریبنده جای جلاد و شهید را عوض کنند…

زد و بندهای ننگین با سازمان مجاهدین خلق را محکوم می کنیم

… بسیاری از کسانی که در خارج از کشور با نظام جمهوری اسلامی مخالف هستند، ممکن است به سمت گروه‌ها و سازمان‌هایی مانند مجاهدین خلق جذب شوند که خود را به عنوان جایگزین معرفی می‌کنند. اما لزوما این موضوع نمی تواند معیاری برای مقبولیت این سازمان تلقی شود، چرا که اکثر آنها بعد از اندک زمانی که پی به ماهیت این سازمان می برند از دور و اطراف این سازمان فاصله می گیرند. در مجموع، ارزیابی میزان و “جدی بودن” این هواداری محل اختلاف است. برخی تحلیل‌گران معتقدند که بخش بزرگی از افرادی که در رویدادهای این سازمان شرکت می‌کنند، به دلیل سازماندهی قوی و فشارهای تشکیلاتی حاضر می‌شوند، نه لزوماً به دلیل هواداری عمیق و مستقل. همچنین، در داخل ایران، میزان حمایت از این سازمان بسیار محدود و بحث‌برانگیز است.
فرورفتن در باتلاق آلبانی و حملات سالهای گذشته ی پلیس آلبانی به داخل این مقر، گواه دیگری از نقض شدید حقوق بشر در درون این سازمان است. سالها قبل هم در فرانسه شاهد هجوم پلیس به مقر اصلی این گروه در حومه ی پاریس و دستگیری مریم رجوی، نشان می دهد که این سازمان هرگز موفق نشده است که دستگاههای امنیتی کشورهای میزبان را فریب بدهد و همه می دانند که با فرقه ای تروریست و جنایتکار مواجه هستند که هیچ وزن سیاسی ندارد و از طرف مردم کشور خودش نیز طرد شده و منفور عام و خاص است.

زندگی – واژه ای بیگانه با فرهنگ مجاهدین خلق

… تصویر بیرونی مجاهدین خلق و هر آنچه که تبلیغات بیرونی نامیده می شود، در مقایسه با مناسبات درونی، دو دنیای متضاد را به تصویر می کشند که هیچ همخوانی با یکدیگر ندارند، ویترین های به ظاهر شیک سازمان ، آواز خوانی ها و همخوانی های مختلط، رقص های فولکلوریک، یک فرم ظاهری و بیرونی است که بیشتر برای فریب افکار عمومی و به ویژه جوانان است، تا آنان را وارد منجلاب کثیف تشکیلات خود بکنند، آغازی که پایانی بسیار شوم را به همراه خواهد آورد…

خلع سلاح پ ک ک و تفاوت آن با فرقه رجوی

… روز جمعه، گروهی از اعضای پ.ک.ک در شمال عراق در حضور نمایندگان رسمی دولت عراق و میان استقبال رسانه‌ها، سلاح‌های سبک خود را تحویل داده و آن‌ها را در آتش انداختند. این اقدام به‌ دستور مستقیم عبدالله اوجالان، رهبر زندانی گروه صورت گرفت که پیشتر در بیانیه‌ای خواستار پایان دادن به نبرد مسلحانه شده بود. پس از اعلام رسمی انحلال شاخه نظامی پ.ک.ک در ماه مه، این حرکت به عنوان گامی در راستای صلح و همگرایی سیاسی ارزیابی شد.
… در مقابل، فرقه تروریستی رجوی پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و سقوط صدام حسین، بدون هیچ‌گونه توافق یا مذاکره‌ای، تحت فشار نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده مجبور به خلع سلاح شد. این اقدام کاملاً یک‌جانبه و از سوی ارتش آمریکا صورت گرفت.
… روند خلع سلاح پ.ک.ک نشان از گذار تدریجی و توافقی از مبارزه مسلحانه به سیاست‌ورزی قانونی دارد، در حالی که تجربه فرقه رجوی بیانگر فروپاشی ناگهانی تحت فشار نظامی خارجی و بدون جایگزینی مشروع بود. تفاوت اصلی در اراده گروه، چارچوب قانونی، و تضمین‌های پس از خلع سلاح نهفته است؛ جایی که پ.ک.ک توانسته مسیر مذاکره و اصلاح را دنبال کند، اما فرقه رجوی به تاریخ پیوسته است.

خائنین سر بزنگاه سرشان به هم می خورد

مریم رجوی همسر سوم مسعود رجوی و رضا پهلوی بچه شاه سابق ایران دو خائنی هستند که در طول سالیان در نقاط عطف تاریخی ایران در سرفصل هایی مانند اغتشاشات و تهدیدهای دشمن خارجی مبنی بر حمله و اشغال و همچنین اقدام برای صدور قطعنامه های ضدایرانی از سوی غربی ها این دو از هم گوی سبقت می ربایند تا بلکه با خوش خدمتی و جاسوسی و خیانت علیه هم وطنان و آب و خاک ایران خود را به غربی ها نشان دهند.
… به قول مرحوم مسعود رجوی که می گفت یک روز سر بزنگاه ما با بچه شاه سرمان به هم می خورد اکنون آن روز فرا رسیده است.
… اکنون هم هر سقفی از جاسوسی و خیانت را رد می کنند تا به هدف برسند اما در سقف خواسته های این دو خائن یک شاخص فریب وجود دارد و آن اینکه هر دو می گویند ما حکومت نمی کنیم فقط می خواهیم مردم را آزاد کنیم که خودشان تصمیم بگیرند اما تناقض اینجاست که هر دو در پی تشویق غربی ها و صهیونیزم برای کوبیدن بمبها بر سر مردم ایران و منافع و زیرساخت های آنها و در نهایت به دنبال نابودی ایران هستند. اینجاست که فتوای رجوی مبنی بر به هم خوردن سر او با بچه شاه سر بزنگاه محقق می شود.

*دوشنبه 23 تیر

در این روز کلاً 8 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

مجاهدین خلق و مجاهدان جیش العدل، رفقای ترور و انتحار

… کلید واژه مجاهد اگر چه در فرهنگ اسلامی به معنای مبارزان راه خداست اما در عمل بسیاری از گروه‌های تروریستی افراطی برای توجیه خشونت‌های غیرمشروع خود از آن بهره برده‌اند. پس از پیروان حسن صباح، مجاهدین خلق اولین تروریست‌های انتحاری در تاریخ سرزمین ایران هستند. در آموزه‌های این گروه‌های ترویستی مرگ خود خواسته در راه رسیدن به خدا –در حقیقت رسیدن رهبر گروه به قدرت سیاسی– مجاهدت محسوب می‌شود که با شستشوی مغزی پیروان این گروه‌ها، حمله‌های انتحاری در دستور کار قرار می‌گیرند.
… شباهت های ماهوی در ذات و روش مجاهدین خلق و جیش العدل آنها را در یک جبهه مشترک علیه نه تنها حاکمیت ایران، بلکه علیه شهروندان ایرانی قرار می‎‌دهد. ادعای مبارزه برای حقوق شهروندان ایرانی یا بلوچ، چیزی بیش از یک ادعا نیست. اصل اساسی دموکراسی، انتقال مسالمت‌آمیز قدرت از طریق انتخابات آزاد، عادلانه و حفاظت از حقوق و آزادی‌های فردی است. خشونت، ذاتاً، این اصول را تضعیف می‌کند. خشونت صداها را خاموش می‌کند، و فرآیندهایی را که برای یک دموکراسی کارآمد ضروری هستند، مختل می‌کند.

فرقه رجوی، مکانیزم ماشه و رؤیای تحریم و فروپاشی ایران

… مکانیزم ماشه Snapback ساز و کاری در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است که به کشورهای عضو توافق هسته‌ای (برجام) این امکان را می‌دهد که در صورت نقض اساسی تعهدات از سوی ایران، تحریم‌های لغو شده بین‌المللی را به‌ طور خودکار بازگردانند — بدون نیاز به رأی‌گیری در شورای امنیت. این ساز و کار، در صورت فعال شدن، فشار اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک گسترده‌ای بر ایران وارد خواهد کرد.
فرقه رجوی همواره در طول سال‌های گذشته، به‌ ویژه پس از خروج آمریکا از برجام، از هر نوع فشار خارجی علیه ایران استقبال کرده است. این بار نیز در مواجهه با احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه، مواضعی صریح و آشکار در حمایت از این اقدام اتخاذ کرده است.
… فعال‌سازی مکانیزم ماشه، ابزاری خطرناک در دست فرقه‌ای است که همواره از تحریم، جنگ و فروپاشی داخلی ایران استقبال کرده است. سرکرده فرقه تروریستی مجاهدین خلق، با سوءاستفاده از فشارهای بین‌المللی، در پی کسب جایگاهی است که در داخل کشور فاقد آن است. آینده ایران در اصلاحات درون‌زا، گفت‌وگوی ملی و حل مسائل از مسیر عقلانیت و منافع مردم رقم خواهد خورد — نه از مسیر تحریم، وابستگی یا فرقه‌گرایی.

جاسوسی و خیانت مجاهدین خلق علیه مردم ایران

… از ابتدا این فرقه رجوی بود که سایه جنگ را بر سر این مرز و بوم و ایران و ایرانی سنگین کرد و این فرقه رجوی بود که با جاسوسی هایش و دادن اطلاعات از اماکن مهم و استراتژیک که البته همه را از موساد میگرفت و دست خودش کوتاهتر از آن بود که بتواند به این اطلاعات از سایت ها و دانشمندان در داخل کشور برسد و این اطلاعات در جلسات افشاگری مهم سیاسی و منطقه ای آنهم در واشنگتن توسط { مزدور علیرضا جعفرزاده }عضو رسمی و مرکزیت مجاهدین همه اطلاعات حساس کشور را در اختیار رسانه ها قرار دهد و جشن بگیرند و شیرینی بخورند. آری فرقه رجوی سخنگوی بی جیره و مواجب سازمان اطلاعاتی اسراییل بوده و هستند و از این پس هم خواهند بود.
بنابراین تنها مجاهدین هستند که بر طبل جنگ میکوبند و برای ایجاد این بحران روی ایران و مردم ایران از هیچ رذالتی و خیانتی فرو گذار نخواهند کرد و تا کنون هم نکرده اند این موضوع را میتوان با استناد به دهها و صدها سند اثبات شده رسانه ای و بین المللی ثابت کرد که مجاهدین از ابتدا سخنگو و مزدور سازمان اطلاعاتی اسراییل ( موساد ) بوده و هستند و شهادت دانشمندان ایران و سران نظامی ایران و بیش از چند زن و مرد و کودک ایرانی و غیر نظامی که در تجاوزات اخیر به شهادت رسیدند را بر اثر سیاست های جاه طلبانه و افکار فاسد و مالیخولیایی رهبری این فرقه دانست!

ادعای پیش‌بینی مریم رجوی؛ تحلیل یا نشخوار یک شعار تکراری؟

در روزهای اخیر، رسانه‌های وابسته به فرقه تروریستی مجاهدین خلق بار دیگر ادعا کرده‌اند که مریم رجوی، سرکرده این فرقه، بیش از دو دهه پیش راه‌حل واقعی برای آینده ایران را پیش‌بینی کرده است. به‌ زعم آنان، نه مذاکره و نه جنگ، بلکه تنها راه‌حل، سرنگونی نظام به‌ دست مردم ایران است. فرقه تروریستی در رسانه به‌ اصطلاح بی‌طرف خود، این ادعا را به‌ عنوان پیش‌بینی درست تبلیغ و بزرگ‌نمایی می‌کند. اما بررسی دقیق‌تر مواضع و عملکرد این فرقه نشان می‌دهد که آنچه تحت عنوان “پیش‌بینی” مطرح می‌شود، بیش از آنکه تحلیل سیاسی یا دیدگاه استراتژیک باشد، تکرار یک شعار سالانه و ثابت است که سال‌هاست بدون تغییر و بدون تحلیل واقعی شرایط، بازگو می‌شود.
… آنچه مریم رجوی سرکرده فرقه تروریستی مجاهدین خلق به‌عنوان “پیش‌بینی” مطرح می‌کند، در واقع نشخوار یک شعار ثابت و تبلیغاتی است که سال‌هاست بدون توجه به واقعیت‌های ایران و جهان، بازگو می‌شود. فقدان تحلیل عمیق، وابستگی به بیگانگان، و اغراق در توانمندی‌ها، از مشخصه‌های اصلی این جریان است که تلاش دارد با استفاده از تریبون‌های خارجی، خود را به‌ عنوان راه‌حل جایگزین معرفی کند.
در نهایت، آنچه مشخص است این است که شعارهای فرقه‌ای و سیاست‌های مزدورانه نه تنها کمکی به مردم ایران نکرده‌اند، بلکه مسیر شناخت راه‌حل‌های واقعی و ملی را نیز مسدود کرده‌اند…

آیا حمله اسرائیل به ایران یک سر فصل بود؟ – قسمت دوم

… در روز 23 خرداد 1404 خبری مانند بمب همه دنیا را تحت شعاع قرار داد و آن خبر حمله اسرائیل به کشور ایران بود اسرائیل برای این کار سه هدف را دنبال می کرد ابتدا ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته ای، دوم زدن تاسیسات هسته ای و زیر ساخت های نظامی و سوم به خیابان کشاندن مردم با فضای نارضایتی و ایجاد اغتشاش که در نهایت هدف اصلی آن سرنگونی حکومت بود و فکر می کردند می توانند در عرض چند روز حکومتی مانند ایران را سرنگون کنند.
البته شیوه کارشان مانند سازمان مجاهدین بود و به تبع می توان یقین پیدا کرد که سناریو رجوی را دنبال کرده بودند. ولی آنقدر فهم و شعور سیاسی نداشتند که مردم ایران در مقابل دشمن خارجی مانند یک تن واحد عمل می کنند. شاید در نگاه اول توانستند تعدادی از فرماندهان نظامی را شهید کرده و به تاسیسات هسته ای و نظامی حمله کرده باشند ولی در به خیابان کشاندن مردم ایران ناکام ماندند و عملا با مقاومت مردم و نیروی نظامی ایران شکست را قبول نموده و تن به آتش بس دادند طرحی که اسرائیل به دنبال آن یعنی سرنگونی بود دست نیافت و مانند صدام خاکستر شد .
در این اتفاق که همه جهان را درگیر نموده بود باید همه کشورها و جریانات سیاسی و شخصیت ها و حتی مردم عادی جامعه موضع خودشان را مشخص می کردند…

*سه شنبه 24 تیر

در این روز 5 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

زندگی با اعتبار آزادی، سخت اما دل انگیز است

زندگی آزاد، مفهومی است که به انتخاب و براساس اراده و خواسته‌های افراد بستگی دارد، بدون درک این مفهوم نمی توان به زندگی آزاد دست یافت. به عبارت دیگر، زندگی آزاد به معنای داشتن حق انتخاب در زندگی، بیان عقاید، آزادی عمل بر اساس باورها و ارزش‌های شخصی و زندگی در جامعه ‌ای عاری از تبعیض و نابرابری است. تا قبل از رهایی از فرقه تروریستی مجاهدین خلق من چنین مفهومی را شخصا تجربه نکرده بودم تا اینکه عزم جزم کردم و اراده نمودم تا دیگر در مناسبات ضد انسانی فرقه رجوی جنایتکار حضور نداشته باشم. لحظه فرار از کمپ اشرف در عراق لحظه ی تاریخی برایم بود. به محض فرار از کمپ اشرف احساس کردم تولدی نو یافتم و قدم به دنیایی گذاشتم که تا قبل از آن برایم بیگانه بود. وقتی برای اولین بار تلفنی به صورت آزادانه با مادرم حرف زدم می توانستم احساس کنم که دیگر واقعا آزاد شدم و این حس زیبایی بود که در آن لحظه با هیچ ارزش و ثروت دیگری در جهان قابل مقایسه نبود…

آیا حمله اسرائیل به ایران یک سر فصل بود؟ – قسمت پایانی

… بعد از روز حمله یعنی 23 خرداد رجوی در پیامی به تائید ضمنی حمله اسرائیل پرداخت او عنوان داشت پس از 20 سال تاخیر و مماشات و این پا و آن پا کردن، رژیم به تله افتاد و این کلان ضربه و شکستی دیگر در استراتژی حکومت ایران است. وی در ادامه به 133 رشته افشاگری علیه تاسیسات هسته ای ایران افتخار نموده است !!. اما رجوی در این باره توضیح نداد که چگونه اخبار تاسیسات هسته ای ایران توسط اسرائیل به آنها داده و آنان با بیان اینکه ایرانی هستند و می توانند در مبارزه با حکومت ایران مزدوران خوبی باشند حرفی بزند و این یعنی یک همکاری پنهان بین رجوی و دولت اسرائیل .
… رجوی مزدور از ابتدای حمله اسرائیل هرگز حاضر نشد حمله نظامی را محکوم کند و سعی کرد با سکوت این موج را از سر بگذراند و حتی وقتی تاسیسات هسته ای مورد حمله قرار گرفت باز خفه خون گرفت و یا وقتی بیمارستانها مورد حمله قرار گرفتند باز سکوت کرد و در نهایت با تحمیل کردن آتش بس به اسرائیل از جانب ایران مدعی راه حل سوم شده و شعار نه جنگ سر می دهد! زهی خیال باطل. آنان به جای قبول شکست توطئه هایشان تن به این شعار دادند. اما رجوی که خودش خفه خون گرفته، در جریان حمله شاهد بودیم که عوامل جنایت کارش در داخل ایران باز به کار ایذایی اقدام می کردند این کار یعنی همسویی آشکار با دشمن در داخل کشور و باید این افراد به سزای کاری که کردند برسند…

مروری بر خونین‌ ترین ماه در تاریخ جنایات مجاهدین خلق

… در هفتم تیر ۱۳۶۰، انفجار مهیبی دفتر حزب جمهوری اسلامی را در تهران لرزاند. این اقدام تروریستی که به‌دست عوامل مجاهدین خلق انجام شد، به شهادت آیت‌الله بهشتی و ۷۳ نفر از مسئولان و نمایندگان ارشد نظام انجامید. این جنایت، آغازگر موجی از خشونت‌های کور در سراسر کشور شد که به کشته شدن هزاران شهروند بی‌گناه منتهی گردید.
تنها چند روز پس از این حادثه، در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۰، آیت‌الله خامنه‌ای هدف یک بمب‌گذاری دیگر در مسجد ابوذر قرار گرفت.
… در همین بازه زمانی، دستور پاک‌سازی داخلی از سوی شخص مسعود رجوی صادر شد. هر کس که نسبت به رهبری تشکیک می‌کرد یا نافرمانی جزئی نشان می‌داد، بازداشت، شکنجه یا حتی اعدام می‌شد. بسیاری از اعضای ساده‌دل سازمان که با نیت مبارزه آمده بودند، قربانی این پاک‌سازی‌های وحشیانه شدند.
… تیرماه، تنها یک مقطع تاریخی نیست؛ نمادی است از خیانت، خشونت، و افراطی‌گری. نسل امروز باید بداند که چگونه یک جریان به ظاهر سیاسی، با تکیه بر قدرت‌طلبی کور و همکاری با دشمنان ایران، دست به جنایاتی زد که تاریخ آن را فراموش نخواهد کرد…

*چهارشنبه 25 تیر

در این روز مجموعاً 6 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

کار جمعی یا بیگاریهای طاقت فرسا در کمپ های مجاهدین خلق

… هدف از این کارها چیست ؟
هیچی، مشغول نگه داشتن آدمها! ولی در تشکیلات که این را نمی گویند، رجوی معتقد است در اصول تشکیلاتی سازمان یک کاری هست تحت نام ”کار جمعی روزانه” که در یک تایم مشخصی باید انجام بشود، معمولا صبح ها بعد از صبحانه انجام میگیرد، مدت زمان آن هم حدود یک ربع تا بیست دقیقه است، مانند رسیدگی به باغچه ها، نظافت مجموعه های بهداشتی، تمیز و مرتب کردن مکان های استراحت و امثالهم .
اما در کارهای جمعی هفتگی موضوع فراتر می رود و کار از بیست دقیقه تبدیل به کارهای پنج شش ساعت می شود. به آن کار یدی (بصورت دستی) گفته می شود. افراد در داخل تشکیلات اسمش را گذاشته بودند “خر حمالی”! یعنی که این کارها ربطی به موضوعات کاری آنها نداشته و باید برای انجام آنها از بیرون کارگر می آوردند ولی چون نیروها جزو نیروهای مفت حمالی دادن بودن انجامش توسط آنان مشکلی نداشته و ندارد. این مدل کار تقریبا هر هفته انجام میشود یعنی هم اینک نیز در حال انجام است و دوستان و رفقا متاسفانه بخواست خودشان در حال خر حمالی های مستمر و مداوم هستند.

افشاگری مستند: نمایش سیاسی جدید فرقه رجوی در آبروتزو ایتالیا

در نشست اخیر فرقه تروریستی مجاهدین خلق موسوم به «سیمای آزادی» که در تاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۲۵ در منطقه آبروتزو ایتالیا برگزار شد، مریم رجوی بار دیگر از تشکیل و به‌ رسمیت شناختن “کانون‌های شورشی” برای “مبارزه با پاسداران” سخن گفت و این بار پا فراتر گذاشت: او آشکارا درصدد جذب دلار و بودجه مالی از کشورها و لابی‌های غربی است تا این گروه‌های تروریستی را در خاک اروپا و آلبانی آموزش دهد و روانه داخل ایران کند.
… چند نکته مستند و هشدار دهنده:
– در سال‌های اخیر، ده‌ها عملیات خرابکارانه مرتبط با عناصر مجاهدین در داخل ایران کشف و خنثی شده است؛
– این فرقه در دوران جنگ تحمیلی در کنار ارتش صدام علیه مردم ایران جنگید و در عملیات سرکوب مردم عراق نیز مشارکت داشت؛
– پس از سقوط صدام و اخراج از خاک عراق، اعضای آن عمدتاً به کمپ‌های اروپایی منتقل شدند و در پوشش «اپوزیسیون دمکراتیک» با لابی گسترده در غرب شناخته شدند.
هدف نهایی این حرکت:
تحمیل یک جریان تحمیلی، تروریستی و منزوی به‌عنوان آلترناتیوی برای حکومت ایران، به کمک رسانه‌های تحریفی و حمایت‌های مالی غرب؛ با این تفاوت که حافظه تاریخی ملت ایران هیچ‌گاه جنایات این فرقه را فراموش نکرده و نخواهد کرد…

معرفی کتاب معنای خیانت نوشته ربکا وست

کند و کاوی در مفهوم خیانت و قباحت آن

بزرگترین خیانت تاریخی مسعود رجوی به ملت ایران، تلاش برای از بین بردن قبح خیانت در میان جامعه، همان چیزی که ربکا وست را در کتابش خشمگین کرده است، می باشد. رجوی نه تنها به هرگونه خیانت به کشور دست زد بلکه سعی نمود تا آنرا مقبول و توجیح پذیر جلوه دهد و حتی آن را تبلیغ نماید حال آنکه بر اساس محتوای کتاب “معنای خیانت”، که مورد تأیید تمامی جوامع می باشد، خائن به عالی ترین مصالح مملکت، هرگز قابل گذشت و بخشش نیست و خیانت فراموش نمی شود.
… کتاب معنای خیانت The Meaning of Treason نوشته ربکا وست Rebecca West برای بار اول در سال 1947 (بعد از پایان جنگ جهانی دوم) چاپ و منتشر شد و پس از آن بارها و بارها به اشکال و در تعداد صفحات و طرح های روی جلد مختلف تجدید چاپ گردید.
… این کتاب افق‌های بی‌حد و حصری دارد. درد و رنج جنگ، مرزهای خیر و شر را واضح‌تر می‌کند، یا نمونه‌های بیشتری از شریف در برابر فرومایه را ارائه می‌دهد. در این کتاب مرز شجاعت با خیانت روشن می گردد. موضوع ناامیدکننده نیست، زیرا وجدان و نیاز به حقیقت، برخی از خائنین به دام افتاده و همچنین قضات و هیئت منصفه را به حرکت در می‌آورد. مطمئناً این یکی از بهترین کتاب‌هایی است که از جنگ بیرون آمده است: موضوعی عالی که با وجود مطالب وحشتناکش، به طور جدی به آن پرداخته شده است…