مبارزه مسلحانه، سه دهه خیانت و وطن فروشی رجوی ها
رجوی وطن فروش که تا مدتها با شعار جنگ با امپریالیسم سعی می کرد ماهیت ضد امپریالیستی خودش را به رخ دیگر گروهها بکشاند با آمدن نیروهای غربی به عراق وی به یکباره برای خوش آمد گویی آنها دامن پوشیده تا شاید وی را به خاطر سابقه خیانت و وطن فروشی به بازی بگیرند و با انجام یک سری مهمانی های آنچنانی که مسئولین رده بالای سازمان ترتیب می دادند فکر می کردند که می توانند آنها را فریب دهند و این کار بیشتر جنبه مصرف داخلی داشته چون سازمان سعی می کرد در مناسباتش اینگونه جا بیندازد که نیروهای غربی برای مبارزه با حکومت ایران به ما نیاز دارند
رجوی فاجعه بشریت است
آقای ناصر حسینی مطلق، درون باغ مرکبات خود منتظر ما بود و وقتی به مقصد رسیدیم به استقبالمان آمد. چهره اش شباهت زیادی به برادر اسیرش کاظم داشت. اما حالا او کجا و کاظم کجا؟ یکی در حال کشت و آبادانی در یک منطقه سر سبز و خوش آب و هوا، با یک برنامه ریزی چند ساله و دیگری اسیر در یک بیابان بی آب و علف با سرنوشتی که توسط رجوی های ملعون رقم خورده و اجازه برنامه ریزی، برای چند ساعت خود را نیز ندارد.آقای حسینی بعد از شنیدن آنچه در مناسبات جهنمی فرقه بر اعضای اسیر می گذرد، گفت «ما خانواده ها از این چیزها که شما می گویید خبر نداشتیم و نمی دانیم درون اشرف چه میگذرد. رجوی فاجعه بشریت است، اگر حکومت را می گرفت بدتر از هیتلر می کرد »
رجوی ها با مغز شویی اعضا را در دنیای بی خبری نگه می دارند
آقای احمد ردائی برادر اردشیر ردائی می گوید نزدیک سه دهه است که برادرم به مناسبات فرقه در اشرف پیوسته است ولی تاکنون هیچ اطلاعی از او نداریم و نه خود اجازه تماس داشته است و نه مسئولین فرقه رجوی از سلامتی او به ما اطلاع داده اند فقط از طریق بچه های جدا شده متوجه حضور او در مناسبات جهنم رجوی شدیم.آقای ردایی که از روحیات برادرش از زمان انقلاب با خبر بود از دوستان جدا شده می پرسید چطور برادرم قبول کرده است که رجوی آنها را در دنیای بی خبری نگه دارد و یا هر گونه ارتباطات آنها با دنیای بیرون را قطع کند.
ما به رجوی ها اجازه نمی دهیم از ما خانواده ها سوء استفاده کند
خانم فکریان پس از شنیدن اخبار مربوط به اشرف و انتقال دو سوم افراد اسیر به کمپ موقت ترانزیت، از دردهایی که بر سر خودش و خانواده اش در این سالیان بر اثر اسیر شدن خواهرش در عراق، بر سرشان رفته گفت و در ادامه به رجوی ها لعنت فرستاد که اجازه نمی دهند خواهرش برای رسیدگی به فرزند و نوه بیمارش به ایران بازگشته یا حداقل با آنان تماس بگیرد. او می گفت نوه خواهرش بیمار است و فرقه در حالی که به خواهرش اجازه نداد تا با خانواده تماس بگیرد
رجوی ها از مرگ محتوم نجات نخواهند یافت
در زمانی که فرقه نامش در لیست سیاه وزارت خارجه آمریکا نبود و حمایت وسیع تسلیحاتی، مالی و… صدام دیکتاتور را هم داشت و با کمک صدام از مرزهای ایران و عراق برای انجام عملیات تروریستی خود استفاده می کرد، چه غلطی توانست علیه مردم ایران بکند که حالا می خواهد بدون صدام، بدون سلاح و بدون اشرف انجام بدهد؟
رجوی ها در تقلب، دست آرسن لوپن را هم از پشت بسته اند
اخیرا سایت های فرقه اقدام به درج دو بیانیه کرده اند که بنابر ادعای این سایت ها، یکی از آنها از طرف اکثریت پارلمان مالت و دیگری از طرف اکثریت پارلمان لیختن اشتاین است. جالب آن که این دو باصطلاح بیانیه کاملا و بدون هیچ کم و کاستی، کپی هم بوده و به جز در نام کشور، تفاوتی با هم ندارند. ضمن آن که هیچ امضایی هم وجود ندارد. با توجه به این تناقضات آشکار سایت های فرقه برای رد گم کردن، این دو بیانیه را با هم درج نکرده بلکه هر کدام یکی از این بیانیه ها را درج نمودند.
تاثیر زهر جابجایی و پرت و پلا گویی های اخیر رجوی شیاد
رجوی پلید در این مراسم با آسمان و ریسمان بافتن این مسئله که بله ما در راه مبارزه استوار هستیم و دنیایی اکنون به حمایت از سازمان برخواسته و دور نیست که سرنگونی خیالی وی محقق شود اشاره نموده، ولی از خروج خفت بار سازمان از اشرف چیزی به میان نیاورد و سعی کرد با رندی و شیادی تمام روی شکست سازمان خاک پاشیده تا جوابگوی همگان نباشد.
خانواده رمضانی: زمینه ملاقات با عزیزان مان را در کمپ جدید فراهم کنید
آقای رمضانی که در سال 1390 برای ملاقات و رهایی خواهرش به جلوی درب اشرف مراجعه نمود ولی مسئولین اشرف اجازه ملاقات به او ندادند در این رابطه اظهار داشت با شور و شوق و انگیزه بالا برای ملاقات خواهرم رفتم و همه خانواده نیز خوشحال بودند که بعد از سالها با او ملاقات می کنم و از سلامتی او مطلع می شوم ولی رجوی دیکتاتور این اجازه را نداد وقتی از ماشین پیاده شدم مادرم با شور و شوق پرسید موفق شدی؟ که وقتی جواب منفی گرفت آهی کشید و گفت خدا لعنت کند رجوی ها
استقامت خانواده محمدی برای رهایی فرزندش به ثمر نشست
خانم محمدی که مدتها از فراغ و دوری پسرش از بیماری قلبی رنج می برد سرحالتر از همیشه با ابراز خوشحالی غیر قابل وصف و ضمن قدردانی از افشاگری و کمک افراد بازگشته، از خدای بزرگ می خواست که همه اسرای دست رجوی هر چه زودتر رها شده تا قلب همه پدر و مادر و بستگان چشم انتظار این افراد شاد شود تا درد بی کسی بر دل مسعود و مریم بنشیند. سماجت و اصرار پدر و مادر مجید محمدی برای اعزام به اشرف در دو سال گذشته قابل تحسین بود.
تخلیه اشرف، مصیبت مرگباری که رجوی ها نمی توانند جلوی آنرا بگیرند
حال رجوی ها که هم چوب را خورده اند و هم پیاز، وقتی دیدند علیرغم پذیرش ذلیلانه خروج از اشرف و خط بطلان کشیدن بر یک استراتژی و عقب نشینی از تمام ادعاها و منجمله اینکه « کوه ها بجنبند اشرف نمی جنبد»، باز هم آمریکا براحتی حاضر نیست استخوان «خارج کردن نام فرقه از لیست سیاه » را پیش شان بیاندارد، یک بلوای جدید راه انداخته اند و ادامه انتقال را منوط کرده اند به بازرسی کامل اشرف!!!
آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی
در کنار این آمار فوق العاده قلیل، نگاهی به القاب من در آوردی که رجوی ها برای خود ساخته اند، شدت جاه طلبی و قدرت پرستی آنها را خیلی بهتر نمایان خواهد کرد. القابی که دیگر نه تنها نمی تواند نیروهای درون فرقه را بفریبد بلکه در بیرون از فرقه نیز باعث تمسخر آنان می شود، اما با تمام این اوصاف رجوی ها بدلیل خوی جاه طلبانه خود کماکان از این القاب استفاده می کنند.
تسلیت انجمن نجات به خانواده پور اصغریان
با خبر شدیم که آقای نقی پور اصغریان عموی پوران و یوسف پور اصغریان اسرای جهنم رجوی پس از سالها تلاش برای رهائی شان در چشم انتظاری دارفانی را وداع نمود. دفتر انجمن نجات مازندران به نمایندگی از خانواده بزرگ انجمن نجات این ضایعه را به همسر و فرزندان و خانواده پور اصغریان و بخصوص به این دو اسیر دست رجوی تسلیت عرض نمود و آرزوی رهائی هر چه زودتر آنان از چنگال رجوی های پلید را دارد.