خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت چهاردهم
در قسمت قبل از ترک اشرف گفتم. همه نفرات مقر را جمع کردند و گفتند آماده حرکت شوید. از پادگان اشرف حرکت کردیم و به سمت بیابانهای عراق حرکت کردیم. محل استقرار ما محلی بود بنام جبه داغ. ما در پراکندگی بودیم و خبرهای بمباران مقرها به گوشمان می رسید. نفر پرسنلی هر روز در […]
دیدار برادر طیبه یگانه با مسئول انجمن نجات اراک
عبدالحسین یگانه، برادر طیبه یگانه روز پنج شنبه 27 مهرماه 1402 با مسئول انجمن نجات اراک دیدار و گفتگو کرد. طیبه یگانه از افراد گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق است که سالهاست با خانواده و دنیای بیرون ارتباطی ندارد. او دنداپزشک بود و مشغول کار اما متاسفانه با فریب عوامل رجوی به پاکستان و از […]
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت سیزدهم
در قسمت قبل تا آنجا گفتم که ما را به قسمت پذیرش منتقل کردند. خودم را به مسئول آنجا معرفی کردم و مشغول به کار شدم. چند نفری در محوطه داشتند گل یا پوچ بازی می کردند . در ساعت استراحت موفق شدم با یکی از آنها صحبت کنم . خواسم ببینم چگونه سر از […]
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت دوازدهم
در قسمت قبل تا آنجا گفتم که به دلیل حمله امریکا به عراق، همه نیروها را از قرارگاه های مختلف به قرارگاه اشرف منتقل کردند. مقر را آماده کردیم و در مقر 900 مستقر شدیم، برای من اتفاق خوبی بود و می توانستم دوستانم را ببینم. بعد از اینکه تمام مقرها در پادگان اشرف مستقر […]
دیدار برادر حمید رضا نوری با اعضای انجمن نجات اراک
روز یکشنبه 23 مهر ماه 1402، مصطفی نوری برادر حمیدرضا نوری از اعضای گرفتار در فرقه رجوی، با حضور در دفتر انجمن نجات اراک با اعضای این انجمن دیدار و گفتگو کرد. برادر ایشان حمید رضا نوری در زمان جنگ ایران و عراق برای انجام خدمت سربازی به جبهه اعزام می شود و در آنجا […]
دیدار برادر مصطفی فروغی با اعضای انجمن نجات اراک
روز دوشنبه 22 مهر ماه 1402، محمدرضا فروغی برادر مصطفی فروغی از اعضای دربند فرقه رجوی، با اعضای انجمن نجات اراک دیدار و گفتگو کرد. مصطفی فروغی با هدف ادامه تحصیل راهی آلمان می شود. او در آلمان مشغول تحصیل می شود و به طور مرتب با خانواده در ارتباط بوده تا این که در […]
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت یازدهم
در قسمت قبل از حرکت به سمت مقر موزرمی گفتم. وقتی به موزرمی رسیدیم یک روز در اختیار خود بودیم. در مقر اکثرا نسبت به شورای زنان رجوی کینه داشتند. بعد از نشست طعمه اوضاع در مقر بدتر شده بود نه فقط در مقر ما، بلکه سایر مقرها هم وضعیت خوبی نداشتند. یک روز صبح […]
ملاقات مسئول انجمن نجات اراک با مادر مصطفی قائدی
روز چهارشنبه 19 مهرماه، فؤاد بصری مسئول انجمن نجات اراک به دیدار خانم منتها زهرایی، مادر مصطفی قائدی رفت. این دیدار در شهرستان خمین و منزل خانم زهرایی انجام شد. مصطفی قائدی از افراد گرفتار در سازمان مجاهدین خلق است که سالهاست اجازه دیدار و یا تماس با خانواده را ندارد. مادر او، خانم زهرایی […]
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت دهم
در قسمت قبل تا آنجا گفتم که به نشست میله ای وارد شدم و افراد حاضر را دیدم. مهوش سپهری شروع کرد به صحبت کردن و گفت می دانید چرا شما را در سالن میله ای احضار کردیم، سالن میله ای محلی است که با نفرات مسئله دار نشست برگزار می شود. با آنها برخورد […]
نامه سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ مجاهدین خلق
پدر جان سلام من برایت نامه می نویسم و آنقدر این کار را ادامه می دهم تا جواب مرا بدهی . من پدرم را دوست دارم . پدر جان درست است که از کودکی بالای سر من نبودی اما من از شما دلگیر نیستم. از کسانی دلگیر هستم که شما را فریب دادند و چندین […]
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت نهم
در قسمت قبل از نشستی گفتم که دو ساعتی ریخته بودند روی سرم که در نهایت فرزانه همه را ساکت کرد و گفت ما خبر داریم نفراتی که در موزرمی اقدام به فرار کردند با آنها محفل داشتی از جان سازمان چه می خواهی؟ از چادر زدم بیرون هوایی بخورم. در واقع می خواستم خودم […]
نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در آلبانی
خواهرم طیبه سلام همیشه برایت آرزوی بهترین ها را داشتم، همیشه از غمهایت غمگین بودم و از شادیهایت شاد، روزی که از خانه ما رفتی، جای خالی ات اذیتم کرد، اما برایت خوشبختی را آرزو کردم. تمام این سالها در تنهایی به شما فکر می کردم، تو اینها را ندیدی اما من برایت دعا می […]