هراس فرقه رجوی از حضور خانواده ها در پشت درب های لیبرتی
هراس فرقه رجوی از حضور خانواده ها در پشت درب های اردوگاه لیبرتی در سال گذشته و تلاش مذبوحانه این فرقه در ایجاد مانع برای جلوگیری از ملاقات خانواده ها با فرزندانشان، به آن دلیل است که این فرقه با روشهای کنترل مخرب ذهن فرقه ای سالهاست که اعضای خود را در فضایی ایزوله، مسلوب الاراده ساخته است و می داند که بصیرت تنها راه گریز اعضا از دیوارهای حصین اندیشه های فرقه ای می باشد
نامه خانم رقیه گویا به کمیساریای سازمان ملل متحد
ما خانواده محمد رضا گویا اسیر فرقه مجاهدین چندمین نامه است که به کمیساریا و سایر نهادهای حقوق بشری ارسال می کنیم. برادرمان افسر وظیفه ۲۸ سال پیش راهی جنگ ایران وعراق شد. در پایان خدمت وظیفه اسیر فرقه مجاهدین خلق شده، بارها تقاضای ملاقات با ایشان درخاک عراق را داشته و دوبار به عراق آمدیم. فقط درسال ۱۳۸۲موفق به دیدار با ایشان شدیم. درآنجا به وضع رقت انگیز و فلاکت بار این فرقه آشنا شدیم ونیز متوجه شدیم که تمامی اسرا هیچ آشنایی با دنیای خارج ازکمپ اشرف ندارند و در نهایت بی خبری روزگار می گذرانند.
فرقه رجوی و تهدید جدا شده ها
بر اساس توافق سال 2013 که بین وزیر خارجه سابق آمریکا هیلاری کلینتون و نخست وزیز وقت آلبانی سالی بریشا صورت گرفت تاکنون تعدادی از اعضای مجاهدین از اردوگاه لیبرتی در عراق به تیرانا منتقل شده اند. در طی این سه سال افرادی از این فرقه جدا شده اند ولی ازگزند فشارها و تهدیدهای فرقه در امان نبوده اند. آقای احسان بیدی بارها اعلام کرده که فرقه مجاهدین او را تهدید به قتل کرده اند. از آنجا که اعضای فرقه مجاهدین بدون رعایت شرایط پناهندگی و به عنوان وابسته به مجاهدین خلق به آلبانی منتقل شده اند قادر به دریافت خدمات پناهندگی نیستند
فرقه رجوی از اعضا نامه های سفید امضا میگیرد
یکی از عجایبی که در این چندسال جدای از ماهیت فرقه ای رجوی سئوال برانگیز است، این است که مستمرا از طرف صلیب سرخ و کمیساریا می شنیدیم – درخواست دیدارهای خانواده ها به بستگان اسیرشان در سازمان – مورد قبول فرزندانشان در لیبرتی نمی باشد و نمی خواهند دیداری بین آنها صورت گیرد.
مجاهدین از خیانت تا جنایت
مسعود رجوی حتی از خیانت به اعتماد بی دریغ اعضای فرقه خود، که بدترین نوع خیانت است، نیز دریغ نورزید و از انجام هیچ جنایتی علیه آنان خودداری نکرد و آنان را در قبال امتیازاتی که به دست آورد به صدام و دیگران فروخت که تعداد کثیر جداشدگان از این سازمان بسیاری از این خیانت ها و جنایت ها را افشا کرده اند.
رجوی در باتلاق طرح تفکیک فرقه ای
آیا انسانهایی با میانگین سنی بالای 50 سال را که در تمام 30 سال گذشته تحت فشارهای خرد کننده جریانی مغزشویی فرقه ای رجوی بوده اند، و بیماریهای متعددی را تجربه می کنند را می توان به عنوان نیروی در سایه در نظر گرفت؟ بنابراین فرقه تروریستی رجوی که با طرح مناسبات فرقه ای خود انسانها را به ماشین تبدیل کرده است، با چه معیاری نظر پراکنی می کند؟
دوختن پاپوش حقوقی، یک ترفند قدیمی فرقه ای
فرقه مجاهدین خلق در راستای عقاید فرقه ای خود، همچون سایر فرقه های مخرب، تحمل جدایی اعضا و خصوصا افشاگری آنها را ندارد و حاضر است به هر نحو ممکن موجبات آزار و اذیت و حتی مرگشان را برای ساکت نمودشان فراهم کند. در سال های گذشته افرادی که از حصارهای آهنین اردوگاههای رجوی در عراق گریخته اند فجایع، جنایتهای انسانی و شگردهای فرقه ای مجاهدین خلق را افشا کرده اند. از آنجا که افراد جداشده شاهدان عینی جنایات فرقه رجوی و به نوعی قربانیان این جنایات هستند، به عنوان اسناد زنده و مستدل، مورد تنفر و دشمنی فرقه رجوی می باشند.
پس زمینه های فراموش نشدنی تاریخ فرقه رجوی
اینکه به اذعان بسیاری از فرماندهان نیروهای آمریکایی حفاظت قرارگاه اشرف به سازمان گفته شد بعد از اشغال عراق می توانند گزینه کشور ثالث و خروج از عراق را در برنامه قرار دهند ولی با دغل بازی های فرقه ای درون تشکیلاتی اعضا را همچنان در قرارگاه اشرف نگاه داشتند و آنها را دم تیغ دادند، فراموش نمی شود.
نامه محمد بهشتی به مصطفی بهشتی؛ اسیر در لیبرتی
داداش عزیزم برگرد و این قلبهای مجروح و غم گرفته را به روشنایی تبدیل کن وسردی خانه را به گرمی، برگرد و چشمان از دست رفته مادر را که شب و روز برای نبودنت و ندیدنت اشک میریزد بازگردان، برگرد تا قلب تاریک پدر به روشنایی تبدیل شود و خوابهای آسوده را به آن باز گردان، برگرد و خواهرانت و تنها برادرت را از سیاهی در بیاور و به آنها امید زندگی کردن را بده , برگرد و لبان بچه ها را به” عمو و دایی گفتن” عادت بده , مصطفی جان بیا و خانه را از این آشفتگی نجات بده، بیا تا همه دلتنگی ها از بین برود.
دریوزگی قلم به مزد های فرقه رجوی
نگارش های قلم به مزد های فرقه رجوی درسایتهای وابسته اش چهره دریوزگی و انحطاط فرقه رجوی را به خوبی نمایش می دهد و بطور کورکورانه و یا تعمدا در پس نوشتاری بر ضد دولت ایران سیاستهای فرقه ای رجوی را به نقد می کشند. جمشید پیمان که به عنوان شاعر عضو شورای باسمه ای و فرقه ای رجوی است در نوشتاری ضدیت با جمهوری اسلامی را در چند محور تشریح کرده است.
یک نمونه فریبکاری تبلیغی فرقه رجوی
فرقه مجاهدین که با فریب کاری خاص خود این طرح را اقدامی سرکوبگرانه و زن ستیز می نامد، کارنامه سیاه خود در تفکیک جنسیتی و زن ستیزی در اردوگاه های این فرقه را عمدا فراموش کرده است. زنان در این فرقه تحت فشارهای کاری، فیزیکی، روحی و استرس شدید مبتلا به انواع بیماری ها شده اند و در عین حال از جانب فرقه متهم به تمارض و تنبلی می گردند، زنان بسیاری که در نتیجه انتقاد، اعتراض و مخالفت محکوم به شکنجه و مرگ شده اند، زنانی که در راستای اهداف مستکبرانه رجوی مجبور به خودکشی شدند، زنانی که مجبور به طلاق اجباری شده و فرزندانشان را از آنان جدا کرده و به کشورهای دیگر فرستادند
دیدار با علیرضا بهشتی فرزند مرتضی بهشتی
علیرضا با قامتی استوار و چهره ای که حضور مرتضی را تداعی می کند، جلوی رویم نشسته است و می گوید:” الان دیگر 16 ساله ام، از این به بعد می خواهم خودم پیگیر آنچه بر پدرم رفت را بنمایم، مصطفی بهشتی عمویم است و نزدیک ترین شخص به پدرم در این سالیان بوده است. عزمم جزم است و باید من را نیز کمک کنید تا دین خودم را ادا کنم.”