سازمان از دیدگاه ثریا معزی – قسمت سوم
سازمان که در بدو تأسیس بر پایه مواضع ضد امپریالیستی بنا شده بود و در طی چند دهه به این موضع خود افتخار می کرد و بیشتر سروده هایش نیز در همین رابطه بود و اساساً سمت و سوی شرقی داشت، بناگاه ترانه ها و کتاب های ضد امپریالیستی خود را جمع آوری و نابود کرد. جالب تر این که با اعلام ریاست جمهوری مریم رجوی و انتقال او به اروپا، اساس بحث های ایدئولوژیکی خود را بر این بنا نهاد که انقلاب مریم ضد بورژوازی است بلافاصله پس از اشغال عراق این خانم که تصورش ضد بورژوازی بود به دامان بوروژوازی غلطید و اعلام نمود که نسیم دمکراسی در عراق در حال وزیدن است!
کنایه از جهانی امن تر
بنابراین گزارش دیدبان حقوق بشر با عنوان « خروج ممنوع » مجاهدین به دلایل بسیاری که اعضای سابق عنوان می کنند، فرقه ای مخرب است و همه خصوصیات یک فرقه را داراست: فضای ایزوله، رهبریت مطلق، سیستم القای آموزه ها و تکنیک های شستشوی مغزی که حاکم بر گروه است.فرقه افراد را چنان پرورش می دهد که به سطحی از جان نثاری برسند تا در هر زمان حاضر به تقدیم جان خود به رهبری باشند. همان کاری که شماری از اعضای آن در ژوئن 2003 به هنگام دستگیری مریم رجوی توسط پلیس فرانسه، انجام دادند.
خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت چهارم
نفربرBMP به شماره ی 809 که فرمانده اش محمد شریف دانش اهل بلوچستان بود، این کرد عراقی بیچاره را در حالی که از وحشت پنهان شده بود را مشاهده کرد و به همراه چند نفر دیگر او را محاصره کردند و شریف دانش شخصا در مقابل چشمان دیگران با سلاح کمریش گلوله ای به شکم او شلیک نمود و او را کشت. استدلالش از کشتن این عراقی این بود که او کرد بوده و جنگ ما با کردها است. در صورتی که این فرد بدون سلاح و برای در امان ماندن از درگیری های اطراف در نزدیکی ما پنهان شده بود.
جست و خیزهای کودکانه فرقه رجوی
فرقه مخرب و تروریستی یعنی سازمان مجاهدین خلق بدنبال رای دادگاه لوگزامبورگ، در خصوص این فرقه و حضور آن در لیست تروریستی اتحادیه اروپا تمام هیکل سایت خود را به درج این موضوع اختصاص داده است. دست اندرکاران آن، آنقدر شتابزده و عجولانه عمل کرده اند که حتی به خودشان فرصت نداده اند که متن و رای این دادگاه را خوب و درست مطالعه نمایند و سراسیمه بیانیه و اطلاعیه صادر نموده اند. که گویا قرار دادن نام مجاهدین در لیست از اول اشتباه بوده است و اروپا بایستی عذرخواهی نیز بنماید.
جشن مهرگان و مجاهدین
بایستی گفت مریم رجوی با سرعتی خیره کننده ویژگی های فرقه ای و رهبر یک فرقه بودن را بطور کامل طی نموده است تا جایی که می شود گفت در این رابطه چیزی کم ندارد این موضوع برای همه وقتی روشن شد که ایشان تحمل دو روز زندان را نداشتند و فورا دستور دادند تعدای خود را بسوزانند. و طبیعی است که امروز هم سالروز انتساب و خودخواندگی خویش را بگیرد.
خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت سوم
در منطقه کوشک واقعاً زمینش بوی مرگ می داد. این قدر مین داشت که دل شیر می خواست پا تو آن میدان مین بگذارد. شبی که قرار بود برای شناسائی و پیدا کردن راه به همراه سه نفر دیگر رخنه کنیم، یک عراقی بود که فرمانده آن قسمت بود، مرا صدا کرد و گفت تو جوانی با این نفرات نرو. خیلی خطرناک است…
چه کسی از گزینه سوم مجاهدین حمایت می کند
مریم رجوی راه حل سوم را در حمایت مردم ایران می بیند. مردمی که به سختی به یاد می آورند که مجاهدین کیستند و اگر هم سالمندان جامعه ایرانی مجاهدین را به خاطر بیاورند، مطمئناً بمب گذاری و ترورهایی که آن ها علیه هموطنان خود چه شهروند و چه مسئول مرتکب شدند را به خاطر می آورند. آن ها هرگز فراموش نمی کنند که مجاهدین در طول جنگ ایران و عراق به عنوان ستون پنجم به صدام حسین خدمت کردند.
سرنوشت نامعلوم کودکان در فرقه رجوی
کودکان به قربت فرستاده شدند و به افراد و خانواده هایی عمدتا غیر ایرانی سپرده شدند، که خود بعدها زمنیه ساز مشکلات مختلف روحی و روانی و هویتی، برای آنها شد. هنوز هم معلوم نیست که بر سر آنها چه آمد، چه رنجهایی را تحمل کردند، کدامشان موفق شدند بعد ها پدر و مادر خود را بیابند و به آنها برسند، کدام توانستند با محیط پیرامون و جدید خو بگیرند و علیرغم مادر عوض کردنهای پیاپی به آنها عادت کنند، کدام توانستند هویت خود را باز یابند. کدام یک توانستند از چنگال مشکلات روانی ناشی از چنین سوء رفتارهایی نجات پیدا کنند. هیچکس نمی داند. تنها فقط از روی تعدای که بعدها موفق شدند نجات پیدا کنند، میشود حدس زد که بر آنها چه رفته است.
خشونت یا مسالمت از منظر فرقه رجوی
بایستی این سئوال را از فرقه رجوی نمود که در اروپا و آمریکا و بعد در منطقه شما این تناقض را چگونه می پوشانید. بالاخره تغییر دموکراتیک را می پسندید یا تغییر خشونت آمیز؟ بدلیل اینکه الزمات و ابزار آن دو با هم متفاوت است. برای تغییر دموکراتیک نیاز به هرچه وجود داشته باشد یقیناً نیاز به اسلحه و بمب ندارد چه رسد به ارتش و به طریق اولا قرارگاه نظامی، بلکه یک حزب با اساسنامه مشخص و استراتژی مشخص و کادرهای اعلام شده می خواهد و تعدادی دفتر و سایت و حرکات مسالمت آمیز و حمایت های خاص خود.
خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت دوم
روزی مرا صدا کردند و گفتند باید در یک نشست شرکت کنی رفتم دیدم چه قیامتی است حدوداً 200 نفر سر یک نفر به نام محمدآقا سلطانی ریخته اند و هر کسی با صدای بلند سر او داد می زند و به او فحش می دادند و به این کار می گفتند گرفتن حق رهبری!
جنجال آفرینی نیاز فرقه رجوی
خانواده ها در تلاش هستند تا دست کم یک ملاقات ساده با عزیزان خود داشته باشند. تعداد زیادی از این خانواده ها با تحمل مشقات زیاد و پذیرفتن رنج سفر و خطرات موجود در منطقه خود را بارها به درب این قرار گاه رسانده اند اما دریغ از یک دیدار ساده چند دقیقه ای و یا حتی یک مکالمه کوتاه تلفنی.
تلاش بی ثمر مجاهدین
بعد از اینکه پرونده قرارگاه اشرف از نیروهای آمریکایی به نیروهای عراقی واگذار شد مجاهدین به دست و پا افتادند که این آب رفته را به جوی بازگردانند لذا از تمام توش و توان خود استفاده نمودند بلکه بتوانند این رای را تغییر بدهند چه بسا «تمام نیروها برای خودشان تعهد جدید دست و پا کرده باشند»…