پنجشنبه, ۴ دی , ۱۴۰۴
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت اول 24 مرداد 1402

خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت اول

در بحبوحه جنگ ایران و عراق در سال 1366، من و چند نفر دیگر در منطقه دهلران به اسارت سازمان مجاهدین خلق درآمدیم. دستهای ما را از پشت بستند و چشم بند به چشمهایمان زدند. در مرز عراق من و چند اسیر دیگر را سوار خودرو کردند. بعد از طی مسافتی نسبتاً طولانی خودرو متوقف […]

نامه علی رضا قلعه ای به عباس گل ریزان در کمپ آلبانی مجاهدین خلق 23 مرداد 1402

نامه علی رضا قلعه ای به عباس گل ریزان در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

دایی جان سلام من علی رضا قلعه ای هستم خواهر زاده ات. نمی دانم مرا به یاد می آوری یا نه ! آن زمان که شما به سربازی رفتی من خیلی بچه بودم و سن و سالی نداشتم. مادرم عکسهایتان را نشانم داده اما می گوید الان خیلی شکسته شده ای. دایی جان واقعاً برایم […]

حضور سمانه نوری در دفتر انجمن نجات اراک 14 مرداد 1402

حضور سمانه نوری در دفتر انجمن نجات اراک

سمانه نوری دختر حمید رضا نوری؛ اسیر در فرقه رجوی با مسئول انجمن نجات استان مرکزی دیدار کرد. خانم نوری به همراه همسرش در دفتر انجمن نجات استان مرکزی حضور یافتند تا از وضعیت اعضای گرفتار در کمپ مجاهدین خلق در آلبانی و همچنین وضعیت کنونی خود فرقه مطلع شوند. پدر سمانه نوری زمانی که […]

نامه بهمن هاشمی به برادرش فرزین هاشمی در آلبانی 09 مرداد 1402

نامه بهمن هاشمی به برادرش فرزین هاشمی در آلبانی

فرزین جان سلام حالت چطور است؟ خیلی وقت است از شما خبری ندارم. بارها برایت نامه نوشتم و ارسال کردم اما جوابی دریافت نکردم.نمی دانم نامه هایم را می بینی یا نه. من نامه می نویسم تا بدانی همیشه به یادت هستم. برادر جان هر چه باشد ما از یک خون هستیم. مگر می شود […]

نامه حسین رضایی به برادرش حسن رضایی در کمپ آلبانی مجاهدین خلق 28 تیر 1402

نامه حسین رضایی به برادرش حسن رضایی در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

حسن جان سلام امیدوارم که حالت خوب باشد و در سلامتی کامل باشی. خبر یورش پلیس آلبانی به کمپی که در آن زندگی می کنی را خواندم و به شدت نگرانت شدم. تماسی با ما نمی گیری که از اوضاع و احوالت با خبر شوم. دو سه سالی است که تماست را کاملاً قطع کرده […]

نامه علی نجفی به برادرش محمد جعفر نجفی اسیر در کمپ آلبانی مجاهدین خلق 27 تیر 1402

نامه علی نجفی به برادرش محمد جعفر نجفی اسیر در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

سلام برادر خوبی ؟ سلامتی؟ این روزها خیلی دلتنگت هستم. همه خانواده دلتنگت هستیم. گفتم برای نامه بنویسم و درد دلم را برایت شرح بدهم. گرچه بارها نامه نوشته ام و جوابی دریافت نکرده ام. اما ناامید نمی شوم. بالاخره یکی از نامه ها را دریافت میکنی. توقع پاسخ هم ندارم چون درک می کنم […]

دیدار انجمن نجات اراک با خانواده عباس گلریزان 25 تیر 1402

دیدار انجمن نجات اراک با خانواده عباس گلریزان

مسئول انجمن نجات اراک در تاریخ 19 تیرماه با خانواده عباس گل ریزان، از اعضای گرفتار در کمپ آلبانی مجاهدین خلق دیدار و گفتگو کرد. خانواده گلریزان از جمله خانواده های دردمندی هستند که عضوی از خانواده شان سالهاست در تشکیلات سازمان مجاهدین خلق گرفتار شده است. عباس گل ریزان، در زمان جنگ ایران و […]

نامه خواهر زاده عباس گل ریزان به دایی اسیرش در کمپ آلبانی مجاهدین خلق 25 تیر 1402

نامه خواهر زاده عباس گل ریزان به دایی اسیرش در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

دایی جان سلام امیدوارم حال شما خوب باشد. دایی جان زمانی که شما اسیر شدید من در سنین کودکی بودم. الان 35 سال از آن زمان گذشته است. طی این سالها مادرم در نبود شما چه غصه ها که نخورد. همیشه منتظر تماست بود. تماسی که هیچگاه اتفاق نیافتاد. واقعاً این همه غیبت برای چی […]

تجمع انجمن نجات مقابل سفارت ترکیه – گفتگو با خانواده های استان مرکزی 24 تیر 1402

تجمع انجمن نجات مقابل سفارت ترکیه – گفتگو با خانواده های استان مرکزی

در گردهمایی انجمن نجات که 9 تیرماه مقابل سفارت ترکیه در تهران برگزار شد، گفتگویی با خانواده های استان مرکزی که در این تجمع حضور داشتند انجام شد که قسمتی از آنها در ادامه مطلب می آید. آقای محمد رضا فروغی، برادر مصطفی فروغی در کمپ آلبانی با سلام به تمامی خانواده های درد کشیده. […]

نامه پریا ربیعی به عمه اش پروانه ربیعی در کمپ آلبانی 19 تیر 1402

نامه پریا ربیعی به عمه اش پروانه ربیعی در کمپ آلبانی

عمه جان سلام خوبید؟ شما که ارتباطی با ما نمی گیرید. من چند خط نامه برای شما می نویسم به این امید که شاید نامه مرا بخوانید و تماسی با ما بگیرید. ناگفته نماند که این دومین نامه ای ایست که من برای شما می نویسم. عمه جان خیلی وقت است خبری از شما نداریم […]

نامه ای دیگر از مادر پروانه ربیعی برای دخترش در کمپ اشرف ۳ 18 تیر 1402

نامه ای دیگر از مادر پروانه ربیعی برای دخترش در کمپ اشرف ۳

دخترم پروانه جان سلام امیدوارم حالت خوب باشد. اگر بخواهی از حال مادرت با خبر باشی، چند روز در بیمارستان بستری بودم و اوضاع و احوال خوبی ندارم. چند روز پیش خبری به من رسید که پلیس آلبانی به محلی که در آن زندگی می کنی آمده است و با مجاهدین درگیر شدند خدا کند […]

درخواست دختر حمید رضا نوری از مقامات آلبانی 11 تیر 1402

درخواست دختر حمید رضا نوری از مقامات آلبانی

سمانه نوری دختر حمیدرضا نوری، از رنج 34 سال دوری از پدرش می گوید که سران فرقه مجاهدین خلق بر او و خانواده اش تحمیل کرده اند. ایشان از دولتمردان آلبانی خواست تا پدرش را از اسارت مجاهدین خلق نجات دهند:

blank
blank
blank