وقت آن رسیده که مجاهدین خلق دادگاه رسیدگی به اتهامات سران را جدی بگیرد
بیستمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات 104 نفر از مسئولین سازمان مجاهدین خلق و همچنین ماهیت این جریان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه شنبه 10 مهرماه در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی دهقانی، وزیری نماینده دادستان و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری و خانوادهای شهدا و […]
سازمان مجاهدین خلق از رویاهای شیرین کودکانه تا واقعیت های تلخ واقع بینانه – قسمت پایانی
در قسمت قبل از ورود مجاهدین خلق به فاز نظامی گفتم. در تاریخ 28 خرداد 1360 سازمان اعلامیه شماره 25 خود را که حاکی از شروع یک جنگ مسلحانه تمام عیار برعلیه جمهوری اسلامی بود، صادر کرد. که همه و از جمله هواداران را در بهت و نگرانی فرو برد. با ترور صدها نفر از […]
سازمان مجاهدین خلق از رویاهای شیرین کودکانه تا واقعیت های تلخ واقع بینانه – قسمت دوم
در قسمت قبل درباره نحوه آشنایی و پیوستنم به سازمان مجاهدین خلق و مشاهداتم از بحبوحه انقلاب و مواضع و عملکردهای سازمان مطالبی بیان کردم و درباره مواضع دوگانه سران مجاهدین خلق توضیح دادم. سازمان با شرکت در انتخابات مجلس طوری وانمود کرد که ساختار سیاسی جمهوری اسلامی را به رسمیت می شناسد اما در […]
سازمان مجاهدین خلق از رویاهای شیرین کودکانه تا واقعیت های تلخ واقع بینانه – قسمت اول
15 شهریور 1403 وارد شصتمین سال بنیان گذاری مجاهدین خلق شدیم. سازمانی که رهبری آن در حال حاضر با مسعود و مریم رجوی است و از سال 82 زنده بودن مسعود رجوی در پرده ابهام قرار دارد، و در نبود او مریم رهبری این سازمان را برعهده دارد. از 15 شهریور 1396 مسئول اولی آن […]
سرزمینی که عشق به همسر میوه ای ممنوعه بود! – قسمت پایانی
در قسمت قبل از نشستی که برای شکری برگزار کردند گفتم. او گفت با ورود سازمان به فاز نظامی و انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری و موج ترورها من هم دستگیر شدم و به زندان افتادم. شکری ادامه داد: بارها تا مرز اعدام رفتم، تا اینکه بعد از آزادی از زندان […]
سرزمینی که عشق به همسر میوه ای ممنوعه بود! – قسمت دوم
در قسمت قبل از شکرالله بچه اصفهان گفتم که در گوشه کتابخانه او را به مشت و لگد گرفته بودند. بر سرش فریاد میزد هر کسی که به انقلاب خواهر مریم خیانت کند حکمش اعدام است! میدانی چه خیانت بزرگی را مرتکب شدی؟ تو اکنون فردی ضدانقلابی شده ای که در مقابل رهبری ایستاده ای! […]
سرزمینی که عشق به همسر میوه ای ممنوعه بود! – قسمت اول
ساعت 19:45 شب محل کارم در ساختمان قلعه را ترک کردم و وقتی به سمت سالن غذاخوری ستاد سر رشته داری می رفتم، سر و صدایی از داخل کتابخانه نظرم را جلب کرد. صدا و فریاد چند نفر با ضجه و شیون نفر دیگری در هم آمیخته بود! “پدر سوخته، نامرد، باز رفتی سراغ آن […]
به یاد کسانی که از زندان صدام به اسارت رجوی در آمدند
بیست و ششمین روز از مرداد ماه یادآور بازگشت سرفرازانه آزادگان به میهن در سال 1369 و فرصتی برای مرور رشادت های این غیور مردان است. روز 26 مرداد سال 1369 کشور ما شاهد ورود اولین گروه از آزادگان سرفرازی بود که پس از سال ها اسارت در زندان ها و اسارتگاههای رژیم صدام قدم […]
اولین تماس تلفنی که عواطف و احساسات من را به خانواده ام گره زد – قسمت پایانی
گوشی تلفن را گرفتم. الو، الو، صدای مضطرب و هیجان زده ای در گوشم پیچید. علی؟ علی تویی؟! تویی کاکای عزیزم؟ کجا بودی در تمام این سالها؟ بغضش ترکید، صدایش برای لحظاتی قطع شد، و بعد گریه امانش نداد. بغض سالهای گذشته همزمان در من شکست، اشک پهنای صورتم را فرا گرفت. فاطمه مترجم افغانی […]
اولین تماس تلفنی که عواطف و احساسات من را به خانواده ام گره زد – قسمت اول
حدود 6 ماه بود که از مجاهدین خلق جداشده بودم و در کمپ موسوم به تیف آمریکایی ها زندگی می کردم ولی همچنان ارتباطم با خانواده ام وصل نشده بود و از آنها بی خبر بودم. تا اینکه یک روز خبر برقراری تماس تلفنی و آوردن تلفن به کمپ که بزرگ ترین تحول آن روزها […]
چگونه پذیرش آتش بس یک هفته توسط صدام به تاخیر افتاد؟ – قسمت پایان
در قسمت قبل از مراحل آماده سازی سنگ قبر و عکس کشته شده های عملیات فروغ جاویدان نکاتی را بیان کردم. بعد از پروسه آماده سازی عکس ها و سنگ های مزار کشته شدگان آنها را به کربلا منتقل کردیم و طی یک زمانبندی سه روزه بر سر قبرها نصب کردیم و این مرحله از […]
چگونه پذیرش آتش بس یک هفته توسط صدام به تاخیر افتاد؟ – قسمت پنجم
در قسمت قبل از ماموریتم برای خاکسپاری اجساد کشته شده در عملیات فروغ جاویدان نکاتی را بیان کردم. به اتفاق مهدی ابریشم چی و عباس داوری و ابوعلی مسئول قبرستان به محل قطعه جدید که قرار بود کشته شدگان عملیات فروغ را در آنجا دفن کنیم رفتیم. بعد از بحث های اولیه بر سر نحوه […]