حرف دل خانواده ها و جداشدگان از فرقه رجوی

لپ کلام و اتفاق نظر و دریک کلام حرف دل تک تک این خانواده هایی که بچه های آنها اسیر فرقه آدم کش و جاسوس رجوی بوده و اکنون جدا شده اند یکی است.

همه این طیف اقشار جامعه ایرانی خصوصا خانواده جداشدگان کرمانشاهی که اعضای انجمن نجات پای صحبت ها آنان نشسته اند ابتدا از سرخوردگی های گذشته تا حمل تناقض و حقارت و خجالت زدگی شروع شده و سالیان این نوع گرفتاری را با خود حمل کرده اند تا اینکه بعد از جدایی و پشت کردن فرزندانشان به فرقه دروغ و نیرنگ و جاسوسی رجوی این رویکرد به نوعی غرور و کمر راست کردن تبدیل شده است.

این خانواده ها می گویند درگذشته وقتی آنها می دیدند در کوچه و خیابان شهرشان توسط فرقه رجوی آدم کشی می شد – ترور و قتل عام می شد و بدتر از همه آنها در زمان جنگ توسط جاسوسی این فرقه – عراق بر سر مردم ایران توپ و موشک می زد  این خانواده چون فرزندشان در تشکیلات تروریستی رجوی بوده خود را مجرم و محکوم و مدیون ایرانیان می دیدند و از خجالت و تناقض نمی توانستند خود را ایرانی و جز  جامعه ایران بدانند و همیشه خود را منزوی و جزامی  و با مخفی کردن خود از جامعه در فشار و بدبختی  بسر می بردند و این نوع زندگی نه از سوی مردم و جامعه به آنها تحمیل شده بلکه فضای خجالتی بود که خود در اثر عملکرد فرقه ای که دست فرزندان آنها را  آلوده  ترور کرده  می دانستند.

اکنون همه آنها می گویند فرزندانمان به هر حال در این مرحله که از جرم و جنایت و تروریزم رجوی فاصله گرفته اند ما را سربلند کرده و می توانیم در جامعه خود را جزئی از مردم بدانیم شریک شادی و غم مردم باشیم و خود را حلقه ای از زنجیر به هم پیوسته ملت بدانیم و دیگر از آن دنیای انزوا و حمل تناقض و مجرم بودن خود را مبرا بدانیم.

این خانواده ها برای رهایی همه اسیران در چنگال رجوی دعا کردند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا