محافظهکاری کاسبانهی چریک ورشکسته

ایراندیدبان، شانزدهم آوریل 2008مهدی سامع عضو بهظاهر چپ شورای ملی مقاومت در واکنش به مطلب شکاف در شورا پس از مصاحبهی 7 عضو جداشده منتشر شده در ایراندیدبان، پاسخی * را در نهایت ِ محافظهکاری که مبادا بر دامان کارفرمایانشان در شورا گردی بنشیند به رشتهی تحریر درآورده است که الحق و الانصاف با توجه […]

ایراندیدبان، شانزدهم آوریل 2008
مهدی سامع عضو بهظاهر چپ شورای ملی مقاومت در واکنش به مطلب شکاف در شورا پس از مصاحبهی 7 عضو جداشده منتشر شده در ایراندیدبان، پاسخی * را در نهایت ِ محافظهکاری که مبادا بر دامان کارفرمایانشان در شورا گردی بنشیند به رشتهی تحریر درآورده است که الحق و الانصاف با توجه به آنچه ایشان از مناسبات درونی شورا و انتقادات بیشمار رفقایشان نسبت به مجاهدین اطلاع دارند باید آن را بهمثابه باز نمودن یک کاسبی پرسود از جانب یک چریک سابق دانست.
سامع اگرچه تحریریهی ایراندیدبان را شکنجهگران! خطاب میکند، اما اتهام اصلی ما را گفتمانسازی علیه مجاهدین و وابستگان اعلام مینماید. بنابراین آنگونه که خوشآیند جناب سامع میباشد با پذیرش اتهام گفتمانسازی و جهت اطلاع و یادآوری ایشان ذکر چند نکته را ضروری میدانیم:
– ابتدا در پاسخ به قسمت انتهایی مطلب ایشان که با تقلید از ادا و اطوارهای ماجراجویانهی دار و دستهی رجوی آنهم در سر پیری ایراد شده و لابد برای ترساندن تحریریهی ایراندیدبان! مدعی شدهاند که مرد جنگاند، باید یادآور شویم که اور- سور-واز و مرد جنگ؟! شما و کارفرمایانتان به شمول سایر رفقا و دوستان اعم از اردوگاه اشرف و اور، اگر زن و مرد جنگید چرا به دامان اعضای کنگرهی امریکا و نمایندگان پارلمانهای اروپایی دخیل بستهاید؟
– گفتهاید که پیمان مشترک شما و سایر شوراییان براندازی جمهوری اسلامی است. بسیار خب این گوی و این میدان! چرا معطلاید؟ نکند در 27 سال گذشته منتظر گوشزد کردن این نکته به دیگران بودهاید؟
– از آنجا که گفتهاید افشای مسایل درونی شما و رفقایتان بهجهت روحیه دادن به نیروهای وارفته است! جهت خارج شدن حضرتعالی از توهم ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اولاً بهجهت آنکه مجاهدین هنوز شما را غیر سازمانی میدانند و همچنین بهلحاظ حفظ مسایل اطلاعاتی، شما را در جریان بحران ریزش نیرو و وارفتگی در اشرف و اور قرار نمیدهند، بنابراین بهتر است قبل از اینکه در مغازهتان فرافکنی نیز حراج کنید کمی به پیرامون خودتان دقیقتر نظر نمایید. ثانیاً از نظر ما اگر شما هماکنون وارد ایران شوید، حتی مأموران امنیتی نیز شما را نخواهند شناخت چه رسد به اینکه افشای اختلافات درونی شما که اصولاً چاشنی تمام کارها و برنامههایتان هست موجب روحیه دادن به کسی بشود. شاید زهره (همسر سابقتان) شما را در جریان دعوا و درگیریهای هیأت تحریریهی 5 نفرهی نشریهی اینترنتی نبرد خلق (که عدد خوانندگان آن به 30 نفر هم نمیرسد) که یک نمونهی کوچک از دعواهای معمول رفقایتان هست، نمی گذارد!
اما حرف اصلی اینکه چرا تا به این اندازه از تنوع و تکثر آراء وحشت دارید که حتی حاضر به سانسور رفقایتان میشوید. مسایل رفقای شما نسبت به مجاهدین -خصوصاً مذهبی بودن آنان- قابل کتمان نیست و به امروز و دیروز مربوط نمیشود. یادتان نرفته است که برخی از رفقای شما که در اشرف بودند بهدلیل انتقادات جدی جدا شدند و به خارج بازگشتند و یا افراد دیگری که حتی به عضویت شورا هم رسیدند اما با دیدن آنچه که در این مجموعه میگذرد عطایش را به لقایش بخشیدند!
_______________________________
* خوابهای پنبه دانه ای شکنجه گران / جنگ خبر