حضور در عراق، سند زنده ی خیانت

حضور در عراق، سند زنده ی خیانت


 انجمن نجات که با حضور اعضای جدا شده ی فرقه ی رجوی شکل گرفته و تاکنون توانسته اند بسیاری از ابعاد جنایت فرقه رجوی را افشا کنند، طی یک فراخوان خواستار ارسال مدارک مستند در بعد همکاری فرقه ی منحل رجوی با صدام محکوم شده اند. به همین دلیل تصمیم گرفتم طی یک مقاله ی تحلیلی به ارائه نظرات خویش در مورد رجوی و فرقه اش بپردازم.


به خوبی به یاد می آورم که در زمان شروع تجاوز صدام این فرقه ی ریاکار در صفحه ی اول نشریات خود در سال 59، هواداران را به دفاع از ناموس و مرزهای قانونی کشور دعوت می کرد و از آن ها می خواست که به جبهه های جنگ رفته و با عراق بجنگند!!!! خب، البته در آن شرایط چاره ای جز زدن نقاب دورویی نداشت! و نمی توانست شور مردم ایران را برای مقابله با متجاوز نادیده بگیرد و مجبور بود به ظاهر خود را در کنار خلق نشان بدهد! اما دیری نگذشت که در پی تضاد آرزوهای سران فرقه با واقعیت های موجود در جامعه ی ایران، رجوی با لباس مبدل پا به فرار گذاشت و خاک ایران را از وجود کثیف خود پاک کرد!! او به خیال خام خود فکر می کرد که اقامتی کوتاه در پاریس خواهد داشت و خیلی زود روی دست مردم ایران به وطن باز خواهد گشت!!بنابراین ترورهای کور و انفجارهای متعددی به راه انداخت! اما خیلی زود خانه های تیمی یکی پس از دیگری سقوط کرد و بسیاری از عملیات های تروریستی فرقه شکست خورد، پس دریافت که جایی میان خلق ایران ندارد، پس باید برای ارضاء حس قدرت طلبی خود کار دیگری می کرد؛ ابتدا شورای کذایی را تشکیل داد و سپس شروع به مذاکره با کسی کرد که روزی اعضایش را به مقابله با او فرا می خواند، همین  امر سبب خشم و خروج اعضایی مثل بنی صدر شد! بنی صدری که رجوی او را رئیس جمهور دولت در تبعید می خواند و اگر چه خود در طول جنگ به عنوان فرمانده ی کل قوا کم کاری های فراوانی کرده و موجب پیش رفت دشمن شده بود ، اما نتوانست این ننگ را بپذیرد و به محضی که تصمیم رجوی را مبنی بر اقامت در عراق فهمید ، شورای مجاهدین را ترک کرد و رفتن به عراق را ننگی ابدی شمرد که ملت ایران هیچ گاه آن را نخواهند بخشید! خلاصه صدام با رویای این که به کمک رجوی و حمایت از او بتواند اراضی ایران را فتح کند رجوی را در خاک عراق پذیرفت و آب و دانه داد! و رجوی با رویای رسیدن به منصب ریاست با کمک صدام، به عراق رفت! ( امروز سرانجام رویای هر دوی آن ها کاملاً مشخص است).


با این تفکرات قرارداد بین دو طرف بسته می شود، از یک طرف رژیم بعث عراق به رجوی اجازه ی زدن پایگاه نظامی در خاک عراق را می دهد و از طرف دیگر رجوی هم تعهد می کند که نقش مزدوری و ستون پنجمی را با وقاحت تمام و در بی شرمانه ترین شکل، انجام دهد!!


در مناسبات سیاسی ، هیچ کشوری به گروهی خارجی به خصوص وقتی که مخالف حکومت کشور خود باشد، اجازه زدن پایگاه نظامی در خاکش را نمی دهد، حال چه می شود که این قاعده از سوی رژیم بعث زیر پا گذاشته می شود، مهم ترین دلیلش مزدوری فرقه است. و هنگامی که صدام چنین کاری را می پذیرد ، جز بهره جویی از گروهی که حمایتشان می کند هدف دیگری ندارد و نمی تواند داشته باشد! حالا اگر در جنگ خوب نتوانسته اند برای او ایفای نقش کنند و سرانجام جنگ با محکومیت صدام و شناخته شدن او به عنوان متجاوز پایان می پذیرد، مهم نیست! فرقه برای رژیم بعث خیلی کارهای دیگر هم می تواند انجام دهد از جمله شکنجه و بازجویی اسرای ایرانی ، سرکوب مخالفان ارباب، مهم تر از همه سرکوب کردهای عراق که نهایت سرسپردگی گروه رجوی را به صدام، نشان می دهد! بنابراین حضور فرقه ی رجوی در عراق ، زدن چندین پایگاه نظامی و پرتاب موشک از آن پایگاه ها به ایران برای ایجاد وحشت، جز با حمایت و همکاری صدام امکان پذیر نبود!


البته فرقه پس از سرنگونی صدام هم آخرین نفس هایش را به کار گرفته و اقدام به خراب کاری ها و همکاری با اشغال گران در سرکوب انقلاب مردم عراق می کند و برای حفظ حیات خیالی خود میان شیعه و سنی تفرقه ایجاد می کند تا بتواند راهی را که ملت مظلوم عراق برگزیده اند به بی راهه بکشاند، اما هرگز نخواهند توانست!


 به هر حال همه ی این ها زنده ترین و استوارترین  سندهای همکاری نزدیک عراق و سازمان مجاهدین و جنایت فرقه در حق ملت ایران و عراق است.


فرقه ای که روحش با مزدوری و خیانت عجین است، زمانی برحسب شرایط ، مزدوری صدام حسین را می کرد و تا می توانست علیه مردم ایران و عراق ظلم کرد و حالا که می بیند ارباب قبلی اش از نفس افتاده ، شروع به مزدوری برای امریکا می کند تا ارباب جدید را از خود راضی نگه دارد!!! و طوری وانمود می کند که انگار هیچ میانه ای با سلاح و ترور و آدم کشی نداشته و ندارد!!


غافل از این که نام او برای همیشه درمیان ننگ آفرینان تاریخ دنیا جاودان خواهند ماند و اسب پیر و شکست خورده ی خیالات پوچش در آینده ای نزدیک از نفس خواهد افتاد!!

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا