نجات در هفته ای که گذشت – شماره 59

مروری بر مطالب 16 الی 21 مهرماه 1401 درج شده در سایت نجات

*شنبه 16 مهر

در روز شنبه جمعاً 7 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

ایران، تروریسم مجاهدین خلق، پشت اعتراضات حجاب

… امروز مجاهدین خلق علناً ارزش ‌های سکولاریسم و دموکراسی را در ایران تبلیغ می‌ کنند، با افتخار فلسفه طرفداری از اقتصاد آزاد را به نمایش می‌ گذارند، رهایی زنان را موعظه می ‌کنند. اما با توجه به این که اعضای گروه به روزنامه، رادیو یا تلویزیون دسترسی ندارند و هیچ کس نمی تواند رهبر را مورد انتقاد قرار دهد، در درون خود حقیقت متناقضی را پنهان می کنند. آن ها همچنین قصد سرنگونی رژیم ایران و ایجاد دولتی به ریاست مریم رجوی را دارند که قبلاً توسط آن ها به عنوان رئیس جمهور آینده منصوب شده است. اعضا به طور دوره ‌ای تحت جلسات خودانتقادی قرار می‌ گیرند که در آن‌ ها اعترافات آنان به رفتار خلاف قوانین گروه فیلمبرداری می ‌شود (فیلم‌ ها بعداً می‌ توانند علیه آن ها استفاده شوند.)
سازمان ‌های حقوق بشر به طور گسترده تخلفات درون این گروه را مستند کرده ‌اند، و خود مردم ایران هیچ مشروعیتی را در آنان به رسمیت نمی ‌شناسند، در واقع خصومت عمیقی در میان ملت ایران با مجاهدین خلق برای حمایت از صدام در طول جنگ ایران و عراق وجود دارد.
با حجاب یا بی حجاب، برای ایرانیان سخت است تا رد خون به جا مانده از مجاهدین خلق را فراموش کنند.

عدالت وطن: فساد حاکمان به آلبانیایی ها ضربه می زند

(عدالت وطن Homeland Justice نام سیستم هک کننده ای است که در چندین نوبت سیستم های دولتی کشور آلبانی را ظرف چند ماه گذشته هک نموده و اسناد و مدارک محرمانه بسیاری را به سرقت برده است که در حال افشای تدریجی آن ها در یک کانال تلگرامی با همین نام می باشد.)
هکرهای ایرانی بار دیگر تهدید کرده اند که داده های بیشتری را منتشر خواهند کرد. امروز آن ها پیامی را در شبکه “تلگرام” پخش کرده اند که در آن به سیاست های دولت آلبانی حمله نموده اند….

در پاسخ به گزافه گویی های مریم رجوی در پی اتفاقات اخیر

نه به آشوب و اغتشاش ولیکن اعتراض و مطالبه مشروع آری

… در سیمای نفاق مریم رجوی که چیزی نزدیک به 1000 زن نگون بخت را در اسارت و بندگی دارد، دیدم که مریم در حمایت از آشوب ها با دهان کف کرده صدا در گلو انداخته بود: “نه به حجاب اجباری، نه به حکومت اجباری، زنده باد آزادی!”
… بهانه ای به دست معاندان نظام و ملت شریف و فهیم ایران خاصه فرقه ضد ایرانی مجاهدین داد که کرکس وار و بسان لاشخور سر از آخور بیگانگان خاصه دولت ابر تروریست آمریکا در آورده و با سوءاستفاده و بهره وری ناجوانمردانه و نابخردانه از احساسات جوانان خام که به دنبال کار و اشتغال و معیشت به حق هستند، بخواهند که با تغییر مسیر اعتراضات و مطالبات به حق به مسیر اغتشاش و آشوب، از آب گل آلود ماهی بگیرند و به امیال جاه طلبانه خود برسند. اما زهی خیال باطل که خوشبختانه حتی از ناحیه همین چند صد معترض به حقوق اجتماعی خود با قاطعیت طرد شدند و پاسخ دندان شکن گرفتند که: “مریم رجوی تو یکی خفه!” …

فرقه رجوی به روشنی نشان داد که حقی برای دیگران قائل نیست

شاهین قبادی سخنگوی مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق، در مصاحبه با رادیو تایمز بریتانیا، در پاسخ به این سؤال که: “اگر فرض کنیم حکومت ایران سرنگون شود، حکومت بعدی چه کسی خواهد بود؟ آیا شانس مساوی برای احزاب مختلف وجود دارد؟” جواب داده است که: “قطعاً خیر. برای آینده ایران هیچ جایگزینی به جز مریم رجوی وجود ندارد. هیچ جایگزینی به جز شورای ملی مقاومت ایران به رهبری مریم رجوی وجود ندارد. برنامه واضحی هم برای دوران انتقال قدرت وجود دارد.”
… این فرقه در یک مصاحبه کوتاه در یک رسانه غربی به خوبی نشان داد که هیچ حقی برای کسی به جز خودش قائل نیست. شاهین قبادی سخنگوی مطبوعاتی مجاهدین خلق علناً در حال تبلیغ فاشیسم رجوی است. جالب است که فرقه رجوی در تمام تبلیغاتی که دارند مدعی کثرت گرایی و ملی گرایی هستند، و از آحاد مردم دعوت می کنند تا از آنان حمایت بعمل آورند. خوشبختانه مردم ایران هوشیار هستند و علی رغم هرگونه اعتراضی که دارند قطعاً به چنین پدیده هایی میدان نخواهند داد تا یک شرایط فوق العاده را به تاریخ ایران تحمیل نمایند.

روایت یک مستندساز از جنگ سایبری مجاهدین در کمپ آلبانی

این گزارشی است که چند سال پیش شبکه الجزیره درباره کمپ مجاهدین پخش کرد از تلاش شبانه ‌روزی آن ها برای این که با اکانت‌ های فیک متعدد تصویر مشخصی را از جمهوری اسلامی در ذهن مردم بسازند. با دستورالعمل مشخص برای این که به چه چیزهایی بپردازند و به چه چیز‌هایی نه! حالا به این ها اضافه کنید کلی تیم و رسانه رسمی و غیررسمی دیگر که با انواع روش ‌ها همین کار را می‌ کنند. مثلاً در ذهن مخاطبان خود تصویری اغراق شده از یک اتفاق را ثبت می ‌کنند؛ تصویری تقطیع شده از یک حادثه را برجسته می ‌کنند؛ فحش‌ های رکیک و باورنکردنی تعدادی دانشجو را حذف می ‌کنند و برخورد پس از آن را به صورت اغراق شده روایت می ‌کنند….

*یکشنبه 17 مهر

6 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

مستند به نام خلق – به آتش کشیدن اتوبوس در شیراز

… این قسمت از این مجموعه به عملیات تروریستی آتش زدن اتوبوس در شیراز پرداخته است. پس از ناتوانی گروه تروریستی مجاهدین برای به دست گرفتن اوضاع کشور پس از انقلاب 57، این گروه با اعلام رسمی مبارزه مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی، جنایت ‌های فجیعی را در جای جای کشور رقم زد.

مستند به نام خلق – خلع سلاح سازمان مجاهدین خلق

… این قسمت از این مجموعه به حضور نیروهای آمریکایی در اشرف و خلع سلاح مجاهدین خلق پرداخته است. با سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳ میلادی توسط نیروهای آمریکایی، مجاهدین حامی اصلی خویش را از دست دادند و حال نوبت این بود که حامی دیگری پیدا کنند. نظامیان آمریکایی، پس از سقوط صدام و تسلط بر عراق وارد کمپ اشرف شدند و سازمان را خلع سلاح کردند. رهبران فرقه هم اعلام کردند دیگر مسلح نیستند و تا مدتی هم دستور بر این بود که افراد در داخل کمپ لباس نظامی نپوشند و برنامه های نظامی نداشته باشند و در این راستا اسم قرارگاه اشرف هم به شهر اشرف تبدیل شد با حذف عنوان «پادگان» رجوی می خواست در نزد نیروهای آمریکایی تلاش کند و نشان دهد که به فعالیت ‌های مسالمت ‌آمیز روی آورده اند. بر همین اساس با اصرار بر شهر نامیدن کمپ اشرف، ظاهراً جنبه نظامی کاسته شد.

مسعود رجوی را دادیم خروج از لیست سیاه گرفتیم

… فرقه مجاهدین برای خروج از لیست سیاه بسیار تلاش کرد اما به جایی نرسید. ابتدا با فعالیت و ارتباط گیری از طریق سناتورها ونمایندگان پارلمان ها و سپس با دخیل بستن و قبول صد درصدی شرط و شروط آمریکا برای جاسوسی و پادویی وارد عمل شد.
در نهایت سرفصل سقوط صدام پیش آمد و مجاهدین خلق در عراق خود را صد در صد در اختیار آمریکا قرار دادند و در همین راستا خواستار استخدام خود با هر شرایطی شدند.
آمریکا یک شرط برای مجاهدین داشت تا تناقض گذشته تروریستی و آمریکایی کشی مجاهدین و شرایط مجاهدین با صدام و کشتار در ایران و سایر پروسه های تروریستی مجاهدین را بپوشاند و بتواند آن ها را به کار گیرد. به مجاهدین خط داد که همه گذشته را به گردن مسعود رجوی انداخته و همه چیز و سوابق تروریستی فرقه را به وی گره بزنند و در ته داستان مسعود را از صحنه خارج نمایند و وانمود کنند که آن ها با گذشته تروریستی خود فاصله گرفته و رهبری ترور و استراتژی ترور را که مسعود بوده کنار گذاشته اند….

مشت بر سندان کوبیدن فرقه رجوی

… زمانی که در قرارگاه اشرف بودم، در نشستی که مسعود رجوی بعد از اعتراضات سال 1378 روی سن رفت و گفت: “آهای بچه های تهران و تبریز و … سرنگونی به دستان شما و … نزدیک است…”
من واقعاً باورم شد که سرنگونی تا چند ماه اتفاق خواهد افتاد و …
چون چند سالی هم از ورودم به عراق می گذشت، صحبت های آن روز مسعود رجوی، مرا به رؤیاهایم نزدیک می کرد و با خود فکر می کردم حتماً در این چند سالی که در عراق بودم، سازمان در ملاء اجتماعی رشد کرده و در بین مردم شناخته شده است. من و بسیاری از دوستان آن روزم در عراق، واقعاً تحت تاثیر تبلیغات رجوی ها قرار گرفته و فکر می کردیم مردم به مجاهدین روی آورده اند!
… هر بار هم که پیامچه ای بی ربط از مسعود رجوی مرحوم و مخفی در سوراخ موش، بیرونی می شود و جوانان مورد خطاب قرار می گیرند، من یاد سخنرانی 20 سال قبل او می افتم که درچاه فرقه ای خود، داد می زد و عربده می کشید که آی جوانان تهران و تبریز و …

وقتی جنایتکاران علیه زنان، طرفدار حقوق زنان می ‌شوند

… سازمان مجاهدین خلق تا سال ۱۳۴۸ یعنی تا چهار سال بعد از این که توسط افرادی از نهضت آزادی ایجاد شد، اصلاً هیچ نیروی خانمی در آن عضو نبود و ساختاری کاملاً مردانه داشت.
در سال‌ های اولیه تأسیس گروه، همه اعضا اعتقاد داشتند زن اصلاً نمی ‌تواند در جریان مبارزات باشد تا این که ساواک طرحی برای مقابله با اقدامات مجاهدین خلق تهیه کرد. در این طرح به همه بنگاه‌ های معاملات املاک کشور دستور داده شد هر خانه‌ ای به مرد مجرد اجاره می‌ دهند، اطلاعات آن را در اختیار ساواک قرار دهند. با این شرایط نیرو‌های مجاهدین خلق دیگر نمی‌ توانستند خانه تیمی اجاره کنند. اینجا بود که پای زنان هم به این گروه باز شد.
در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰، جذب زنان در سازمان شدت گرفت و زنان کم‌ کم از حالت پوششی خارج شدند و به مسائل چریک شهری و اسلحه در دست گرفتن هم ورود کردند. این مرحله ‌ای بود که زنان کاملاً در تفکر سازمان مجاهدین خلق ذوب شدند و مورد سوءاستفاده قرار گرفتند.
… برداشتن رحم زنان به زور و تحت تعلیمات فرقه ‌ای، نوعی نقص عضو است که قابل درمان و جبران نیست. عقیم کردن زنان در تناقض با قوانین حقوق بشری است که سلامت زنان را مورد تأکید قرار می ‌دهد.
… این ‌ها تنها بخشی از واقعیت ماهیت گروه تروریستی مجاهدین است و بخش های زیادی از حقیقت این سازمان همچنان ناگفته باقی مانده؛ واقعیت‌ های گروهی مخوف که تنها اغراض سیاسی موجب شده است سایر کشور‌های دنیا به این گروه اجازه حیات دهند.

*دوشنبه 18 مهر

در این روز کلاً 6 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

انجمن نجات و آسیلا رهایی حمید محمد آتابای را جشن گرفتند

… حمید محمد آتابای پس از 35 سال اسارت در فرقه رجوی، ماه گذشته موفق به خروج از فرقه شد. وی پس از خروج از کمپ مجاهدین خلق بلافاصله به دوستان خود در انجمن آسیلا پیوست و با حمایت و همراهی آن ها تولد دوباره خود در دنیای آزاد را جشن گرفت.

مستند به نام خلق – حضور خانواده ها مقابل کمپ اشرف

… جدایی و فاصله هایی که از طریق بی خبر نگه داشتن و یا اطلاع رسانی کانالیزه شده و دور نگه داشتن اعضا از ارتباط مستقیم با خانواده خود و کنترل و پس زدن احساسات عاطفی و مغزشویی و اهرم های فشار به کار بسته می شد. تمام این ها در حصاری به نام کمپ اشرف نهادینه و اجرایی می شد و به اعضا تحمیل می شد.
کاملاً طبیعی بود وقتی که این افراد با خانواده های خود و بستگانشان پس از سال ها دوری مواجه می شدند تمام آن حبابی که فرقه برای اعضای خود درست کرده بود خیلی سریع می ترکید و فرد از درون آن خود را به بیرون پرتاب می کرد….

مجاهدین خلق به استفاده ابزاری از زنان پایان دهند

… مسعود رجوی با شیادی محض و با الهام از شگرد غربی ها می دانست که استفاده ابزاری از زنان عضو، ملزوماتی را می‌ طلبد که یکی از آن ها ایجاد هویتی جدید برای زن بود. هر چند این هویت جدید یک بی‌ هویتی بود که در قالب هویت ‌بخشی در راستای انتخاب مریم قجر به عنوان هم ردیف جلوه داده شد تا با ترفند رهایی بخشی زنان آن ها را مورد سوءاستفاده قرار دهد.
… زنان در فرقه مجاهدین به شکل برده داری نوین مورد بهره کشی قرار می گیرند. حق انتخاب پوشش آزاد، ازدواج، فرزند آوری، تشکیل خانواده، ابراز علاقه به جنس مخالف، دوست داشتن، عشق ورزی و حتی حق خروج از مناسبات مجاهدین را ندارند. در چهره زنان عضو مجاهدین می توان خستگی، نا امیدی، بی لطافتی و ظلم مضاعف را مشاهده کرد. سران فاسد باند رجوی باید اشک تمساح در خصوص زنان ایرانی را کنار گذاشته و به زن ستیزی و استفاده ابزاری از زنان عضو گروه پایان دهند.

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت سی و پنجم

آخرین نشست رجوی با اعضای مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف

… رجوی … در مقابل سؤال یکی از اعضا که پرسید اگر آمریکا حمله کند وضعیت ما چه می شود گفت آن وقت ما می گوییم Go home ، ما می رویم به خانه مان. رجوی با ادای این کلمات تلاش کرد شور و فطور فراوانی را در بین نیروها ایجاد کند و این کار را هم کرد. طنین سوت زدن ها و کف زدن ها فضای سالن را پر کرده بود و تا دقایقی این وضعیت ادامه داشت. اما در ته این هیاهو و شور و فتور، من به واقعیت تلخی که در انتظارمان بود می اندیشیدم، هم تأسف می خوردم و هم صد افسوس می گفتم.
البته ما غافل از این بودیم که در ورای همه این شعارها و تحلیل های سیاسی و ساده سازیِ موضوع و انحراف افکار اعضای سازمان از جنگِ در تقدیر، یک فرار پیشاپیش طراحی شده نیز در کار است.
در آن لحظه ما هرگز فکر نمی کردیم و به ذهنمان هم خطور نمی کرد مثلاً شرایط سختی پیش بیاید و مسعود و مریم در صحنه نباشند ولی برخلاف تصوراتمان این بار این اتفاق افتاد و در اوج ناباوری این بار این رجوی بود که از صحنه فرار کرد و نیروها را تنها در بیابان های عراق رها نمود.

*سه شنبه 19 مهر

در این روز 5 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

دو سؤال اساسی از سران سازمان مجاهدین خلق

… در روزها و هفته های اخیر و اتفاقات جاری در ایران، دوباره این خیال پردازی ها اوج گرفته است. رسانه های فرقه رجوی هم دائماً سرنگونی را در دسترس و در نزدیک ترین حالت ممکن می بینند یعنی آنطور که این رسانه ها تفسیر و تحلیل می کنند همین حالا هم رژیم سقوط کرده و کل نیروهای مسلح و سپاه و همه چیز فرو ریخته است. گیریم که تمام این تفسیرها درست باشد، دو سؤال اساسی از مجاهدین خلق به وجود می آید:
1- شرایط ظهور مسعود مهیاست، پس مسعود کجاست؟
2- پایگاه مردمی مجاهدین در کجای غائله اغتشاشات ایستاده اند؟

سران مجاهدین خلق از ایجاد اغتشاش برای استمرار حصار ذهنی اعضا سود می برند

… رجوی برای برون رفت نیروهایش از این وضعیت مسأله داری به بزرگ نمایی اعتراضات صنفی و معیشتی داخل ایران و دامن زدن به آن ها و تلاش برای ایجاد اغتشاش روی آورد تا چنین به نیروهایش القا کند که روند تحولات در ایران به سمت و سوی سرنگونی و چشم انداز حاکمیت آن هاست. اعضایی که از این فرقه جداشده اند به خوبی به یاد دارند که به محض بروز هر گونه اتفاق در داخل ایران که گاهاً مبتنی بر مطالبات اجتماعی و معیشتی بوده بلافاصله سرکردگان فرقه مجاهدین خلق با تعطیلی تمامی کارهای جاری روزمره و جمع کردن اعضا در سالن اجتماعات و پخش فیلم که با بزرگ نمایی بی سابقه و دروغ های شاخدار همراه بود تلاش می کردند اذهان اعضا را از وضعیت درونی تشکیلات و بن بست مرگباری که در آن گرفتار هستند به سمت داخل ایران منحرف نمایند و به اعضا تلقین کنند که جمهوری اسلامی در معرض سرنگونی است و آن ها به زودی در ایران خواهند بود تا با ایجاد خاکریز ذهنی آن ها را از مشکلات وخیم و اسف بار درون تشکیلات و بن بستی که در آن گرفتار شده اند منحرف و اذهان را از درون تشکیلات به داخل ایران سمت و سو دهند….

مستند به نام خلق – قاچاق انسان

… قاچاق انسان بهترین و سریع ترین مسیر برای بازسازی سازمان بود. قاچاقچیان انسان با دریافت مبالغی از سازمان مجاهدین خلق مأموریت داشتند مسافران جویای کار در اروپا را به خصوص مسافرانی که در کشورهای همسایه ایران از قبیل ترکیه، پاکستان، افغانستان سرگردان بودند، شناسایی کرده و با وعده کار و زندگی مرفه به عراق و پادگان اشرف منتقل کنند. مسیری که بازگشتی در آن وجود نداشت. افراد فریب خورده به بهانه درست کردن مدارکشان در قرارگاه اشرف محبوس می شدند و حتی اجازه ملاقات با خانواده را پیدا نمی کردند….

تبعات مادام العمر همکاری با فرقه مجاهدین خلق

… این موضوع که در حال حاضر مجاهدین در فهرست سازمان ‌های تروریستی قرار ندارند نیز تأثیر چندانی در ارتباط با سرنوشت اعضای جداشده نداشته و از دو جنبه که اولاً بالأخره یک روز این افراد و این فرقه دست به فعالیت‌ های تروریستی می ‌زده‌ اند و دوم این که اکنون نیز با اهداف سیاسی از فهرست تروریست ‌ها خارج ‌شده، اما در واقع بسیاری از مأموریت‌ هایش برای سرویس ‌های غربی بر پایه ترور و جنایت بنا شده است، همچنان نگاه کشورها به مجاهدین مانند نگاه به تروریست‌ هایی است که البته در جهت منافع غرب عمل می کنند، اما ذاتاً سابقه و کارنامه تروریستی خود را حفظ کرده ‌اند.
… در همین رابطه برخی اعضای جداشده معترف ‌اند که سران و مرتبطین مجاهدین حتی در برخی موارد تصاویر اعضای جداشده ‌ای که در تلاش برای پذیرش کیس پناهندگی هستند را با سلاح یا در حال جنگیدن به سفارتخانه‌ ها یا کمیساریا ارائه داده تا درخواست‌ های پناهندگی این افراد را با بن‌ بست رو به ‌رو کنند….

چوب الف استثمار، استعمار و اسارت بر سر زنان محبوس در فرقۀ رجوی

… زنان در سازمان رجوی از حق لذت مادر بودن، همسر بودن، آرایش، پوشیدن لباس های رنگی و متنوع محروم و مجبور به پوشیدن روسری و لباس های یکنواخت و از همه ناگوارتر عقیم شدن در پروسه ی عمل جراحی، قطع ارتباط با خانواده و هر آنچه به زندگی و عواطف و احساسات زنانه بستگی دارد، مواجه هستند. زن که خالق انسانی دیگر در بدن خود است و سرشار از مهر و محبت مادری است با سرکوب و رعب و وحشت در سازمان رجوی که هم اکنون در یک کشور اروپایی به نام کشور آلبانی مستقر شده، محبوس و محروم مانده است.
… مریم رجوی در شبکه های اجتماعی با وقاحت تمام حاضر می شود و مطالبه گر حقوق زنان در جهان و ایران می باشد! شایان ذکر است در حال حاضر ۱۰۰۰ تن از دختران و زنان ایرانی که از اروپا و ایران به مقر سازمان رجوی کشانده شده اند تحت اسارت مطلق عینی و ذهنی رجوی می باشند….

*چهارشنبه 20 مهر

در این روز مجموعاً 7 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

آیا عراقی کردن آلبانی، اتفاق خواهد افتاد؟

… خانم مریم رجوی باید بداند که هرگز آلبانی، عراق و آن بهشت موعود برای او نخواهد شد، اول این که صدام حسین و لب مرز ایران وجود ندارد، دوم این که مسعود رجوی وجود ندارد و از معادلات فرقه حذف شده است، سوم هم این که نیمچه دمکراسی در آلبانی وجود دارد که در عراق وجود نداشت.
پس، اگر میزمان را واقع بینانه بچینیم، روند جدایی و فرار از فرقه رفته رفته افزایش می یابد، رفت و آمد ها به درون حصارهای فرقه تقلیل خواهد یافت، نشست های فرقه از حضوری به مجازی و بی اهمیت بودن سوق خواهد گرفت و نگاه مردم آلبانی و دولتمردان به این فرقه، وارد فاز واقع بینی و نفرت از سران فرقه پیش خواهد رفت و این که برای پیشرفت و پیوستن به اتحادیه ی اروپا، باید مانع نقض حقوق بشر در کشور خود شوند و مأمن تروریست ها نباشند، نهایتاً هم به دلیل کارکردهای ضد حقوق بشری سران فرقه، به این نتیجه خواهند رسید که باید این زگیل سرطانی را از کشور خود جدا کنند.

اندر توهمات رجوی وطن فروش باید خندید

… تا جایی که سراغ داشته و دارم در تمام دنیا از این گونه اعتراضات اجتماعی در حوزه مطالبات مشروع معیشتی، اشتغال و درآمد و … بوده و خواهد بود و مردم شریف ایران هم از این موضوع مستثنی نیستند اما چیزی که مهم است این است که مردم ایران برای شما مزدوران تره هم خرد نمی کنند. حال مریم رجوی هر چه می خواهد در بوق و کرنا بدمد!…

خطاب به خانواده های مرتبط با انجمن نجات

… در حالی که رهبری با این همه ادعا که بیش از چهل سال است شعار سرنگونی می دهد و مترصد فرصت است . اما…
اولاً: نیروهای وابسته به مجاهدین در داخل، هیچ الگو و شاخص و سر و رهبری برای معرفی نداشتند و از سایر جریانات کاملاً عقب ماندند و البته از همین معترضین و برخی چهره های ورزشی و فرهنگی و هنری پاسخ دندان شکنی دریافت نمودند، عباراتی نظیر: مریم تو یکی خفه، رجوی ها خفه، مجاهدین گم شوید و…. که در فضای مجازی منتشر شد و بازتاب زیادی داشت .
دوم : قطعاً مسعود رجوی از نظر خود مجاهدین نیز تمام شده است و مجاهدین با سیلی صورت خود را سرخ نگه می دارند.
سوم: در روزهای پایانی که خود مجاهدین نیز کلاه خود را پس معرکه می دیدند ناگزیر علیرضا جعفرزاده، دولت نوروزی و مهدی عقبایی مهره های سوخته و منفور خود را برای مصاحبه با شبکه رسوای اینترنشنال به میدان فرستادند ….

درباره مرگ پرویز احمدی زیر شکنجه بازجویان مجاهدین خلق

… عباس صادقی نژاد یکی از این افراد بود که دیدبان حقوق بشر در فوریه 2005 با او مصاحبه کرد. او در آن گزارش که به زبان انگلیسی منتشر شد و هنوز هم یکی از معتبرترین منابع درباره مجاهدین خلق است، با ذکر جزئیاتی درباره مرگ دلخراش این دو تن از اعضای منتقد تشکیلات در زندان ‌های کمپ اشرف در فاصله سال های 1373 و 1374 شهادت می ‌دهد. در آن سال ها صدها تن از اعضای مجاهدین خلق به اتهام جاسوسی برای جمهوری اسلامی تحت زندان جمعی یا انفرادی، بازجویی و شکنجه قرار گرفتند. این افراد از منتقدان سران تشکیلات یا از کسانی بودند که به هر دلیل تقاضای ترک تشکیلات را داشتند….

مستند به نام خلق – انقلاب ایدئولوژیک

… این قسمت از این مجموعه به انقلاب ایدئولوژیک پرداخته است. “انقلاب ایدئولوژیک” به مجموعه تحولاتی گفته می ‌شود که از سال ۱۳۶۳ در سازمان مجاهدین خلق آغاز شد. سناریوی اولیه این انقلاب با اطلاعیه غیرمنتظره مسعود رجوی در مورد ازدواج با مریم عضدانلو در اسفند 1363 آغاز شد. مریم قجر عضدانلو که همسر مهدی ابریشمچی بود، در چهارچوب صلاحدید رهبری مجاهدین خلق و به عنوان یک انقلاب ایدئولوژیک، از وی بی ‌دلیل جدا شد و به عقد مسعود رجوی درآمد.
حدود 4 سال بعد در 26 مهرماه 1368 نیز مرحله‌ ای جدید از انقلاب ایدئولوژیک توسط رجوی اعلام شد که بر اساس آن باید کلیه اعضای متاهل سازمان از همسران خود طلاق بگیرند و ازدواج نیز برای افراد مجرد سازمان ممنوع اعلام شد….

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا