وقتی مریم ناامید می شود دست به هر بوته ای دراز می کند

مراسم امسال سی خرداد در فرانسه مصادف بود با تحویل کامل قرارگاه اشرف به نیروهای عراقی، به خاطر همین مریم نمی دانست که از کجا شروع کند که بتواند آینده ای برای مقاومت شکست خورده خود ترسیم کند تا به قول خودش مقاومت را زنده نگه دارد.
مریم می دانست که نفرات موجود در مراسم زبان فارسی را نمی دانند و فقط اندک نفراتی در جمع آنها این زبان را می فهمند و آنها هم توجیه شده اند که شما فقط پرچم را تکان بدهید و سوت و کف بزنید که دنیا فکر کنند این زن تبلیغات زیباسازی چهره، از تبلیغات زیبا سازی صحبت می کند و واقعاً هم برای تبلیغات زیبا سازی زن خوبی است و آموزش دیده لابی های صهیونیستها برای تبلیغات پوشاک و زیبایی چهره به شرکت های آنها کمک می کند ولی در لابه لای این کار برای رد گم کنی چند کلمه ای سیاسی هم صحبت می کند تا برای خود زن آزادی خواه باشد ولی ارتش آمریکا نمی دانست که در چنین روزی این زن تبلیغات دارد که اگر می دانست اخبار تحویل اشرف به عراقی ها را بعد از مراسم این مترسک اعلام می کرد تا مریم بهتر خودش را به نمایش می گذاشت و در بازار بورژوازی و سرمایه داری به تمام زیبا سازها و پوشاک فروشان بهتر تبلیغات می کرد. به هر حال مریم با قلب شکسته و ناامید دست به هر دری زد تا بتواند خودش را آزادیخواه مردم ایران و انسان دوست معرفی کند ولی نمی دانست که گزارش کننده ها بعد از این مراسم مریم را زنی دو چهره معرفی می کنند , یک چهره کاملا زیبا برای فریب انسانها، برای ادامه حیات و چهره بعدی زن هوس باز که برای رسیدن به هوس بازی خود در عراق عده ای بی خبر از دنیای خارج را در زندان نگه داشته است طوری که به آنها اجازه ملاقات حضوری با خانواده اش را هم نمی دهد و اعلام می کند که برای حفظ اشرف از همه چیزم می گذرم , افسوس که در آن مراسم نبودم که بگویم مگر در جنگ آمریکا به عراق قرار نبود شما جلودار مسیری تا تهران باشید و ستون همسر سابق ات پشت سر شما ولی سر از کجا در آوردید. مریم که خود را زنی بافهم و باهوش می داند در مراسم امسال نمی توانست از زرنگی استفاده کند آن هم به خاطر سه محور زیر:
1- انتظار 5 ماهه خانواده ها که پشت درب اشرف در انتظار دیدار عزیزان خود نشستند تا حالا هم همردیف های مریم در اشرف به آنها ملاقات ندادند.
2- ترس از افشاگری جداشده ها چون تنها نفراتی هستند که از خیمه شب بازی این زنک خبر دارند و ایشان هم می دانند که نزد آنها کم می آورند , به خاطر آموزش های دروغین اش که قبلاً در دام ایشان اسیر بودند.
3- تحویل اشرف به نیروهای عراقی که این میدان را از مریم گرفته و خودش بهتر می داند که امسال , سال پایان عمر فرقه رجوی است به همین خاطر به نیروها اعلام کرد در اشرف خودکشی کنند تا بتواند با خون آن اسیران شاید به حیات خود چند صباحی ادامه دهد.
باید به مریم گفت "زکی" آن صحبت ها که آمریکا، باید از اشرف حفاظت کند و دنیا به حفاظت اشرف برود و…. یک اشتباه است خانم خانمها دنیا از شما درخواست دارد که درب اشرف را برای ساکنین آن باز بگذارید تا مثل یک شهروند به شهر های عراقی رفت و آمد داشته باشند , اگر اتفاقی افتاد مسئولیت را به گردن ایران می اندازیم , از این نترسید فقط چند ماه به نیروهای خود آزادی رفت و آمد را بدهید جواب همه بیانیه های خود را می گیرید.
خانم مریم رجوی بیانیه تحریم که شما را اینقدر خوشحال کرده خوب نیست , خود تحریم عراق را دیده بودید این چه آزادیخواهی است که وقتی مردمش قرار است زیر فشار باشد خوشحال می شود اگرچه تحریم ایران با عراق خیلی فرق دارد که 80% اجناس به عراق وارد می شد اما در ایران 98% صادرکننده است و این تحریم برای صنعت کشور خوب است که مردم از تولیدات خود استفاده می کنند , شما در عراق در زمان ارباب خود دیدید که صدام مردم را چطور به سمت کشاورزی سوق داد تا بتواند خرید گندم از خارجه را حذف کند و خود نیز از کارهای عزت ابراهیم لذت می بردید. پس خانم خانمها به قطعنامه 1929 , نناز که این شمشیر دولبه است درهر سمت باشی برش می دهد و این را از من آویزه گوش ات کن.
سعید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا