یکشنبه, ۱۶ آذر , ۱۴۰۴
رجوی: عملیات جاری، جهاد اکبر است 26 آذر 1387

رجوی: عملیات جاری، جهاد اکبر است

بحثی هم هست در مناسبات درونی سازمان به نام عملیات جاری. این عملیات اولین بار در سال 1374 در سازمان شروع و رواج پیدا کرد. این عملیات ابتدا به صورت گفتاری بود یعنی افراد می آمدند حرف می زدند و اما بعد به صورت نوشتاری شد. یعنی فاکت به فاکت مسائلی که فرد می خواست بگوید، می نوشت و بعد در جمع از روی نوشته می خواند. این عملیات جاری که آن موقع مسعود خیلی سرش شلوغ کرد و گفت: این جهاد نفس و جهاد اکبر است و به تدریج آن را به این مسائل ربط داد و بعد حتی گفت: این بالاتر از شهادت است به این معنی که فرد باید بیاید و گناهان و خطاهایی که مرتکب شده همه آنها را در حضور جمع مطرح کند و اعتراف کند که مرتکب این خطاها شده است.

پیامد حمایت‌های غرب از تروریست های مجاهدین 25 آذر 1387

پیامد حمایت‌های غرب از تروریست های مجاهدین

بتول سلطانی با اشاره به بازداشت محمدعلی جابرزاده انصاری و هادی روشن روان 2 تن از اعضای ارشد سازمان مجاهدین از سوی انترپل در هلسینکی فنلاند گفت: این دو تن از افراد قدیمی و کهنه‌کار سازمان و از پیشقراولان ماموریت‌های خارج از عراق مجاهدین هستند تا جایی که من از آنها شناخت دارم و با محمدعلی جابرزاده معروف به قاسم کار کرده‌ام و او نیروی تحت امر من بوده است می‌دانم که او و همراهش از نیروهای بسیار وفادار به سازمان و فوق‌العاده قابل اطمینان و به شدت مورد اعتماد شخص مسعود رجوی هستند.

مصاحبه با آقای محمد حامد صراف پور 18 آذر 1387

مصاحبه با آقای محمد حامد صراف پور

رجوی رسما در چندین نشست اعلام کرد که هر کس بخواهد جدا شود تحویل افراد امنیتی صدام حسین شده و به زندان ابوغریب برده خواهد شد. رجوی مشخصا گفت که در درون تشکیلات میخواهد مشت آهنین باشد. تصور من از سازمان قبل از رفتن به عراق کاملا متفاوت بود. ماندن در سازمان نه از روی اختیار بلکه از روی اجبار و ترس از ابوغریب بود. عطر زدن، رادیو داشتن، ارتباط با خانواده و دوستان، دوست و رفیق داشتن، و کلا دوست داشتن هر کس و هر چیزی ممنوع بود. به بیماری های افراد توجهی نمیشد و فورا مارک تمارض زده میشد.

دیوار مجاهدین فرو ریخت 17 آذر 1387

دیوار مجاهدین فرو ریخت

همه جداشدگان از سازمان و اکثر فعالین سیاسی به خوبی میدانند که از سالیان پیش دیوار و مانع بزرگی به بزرگی کشور عراق برای جلوگیری از جداشدن اعضایش درست کرده بود، این دیوار چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ ذهنی مانع خروج اعضا میشد ؛ رجوی و سرکردگان فرقه قسم خورده بودند که نگذارند پای حتی یک نفر هم به اروپا برسد، ولی بعد از سقوط پرخوانده شان صدام و آمدن آمریکایی ها به برده گاه اشرف این دیواری که فرقه درست کرده بود ترک برداشت

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت ششم 17 آذر 1387

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت ششم

بحثی در سازمان هست که مسئولی که از بابت تحت مسئول اش غافل بشود و نفهمد که تحت مسئول اش بریده یا مسئله دارد و آن فرد فرار کند آن مسئول خلع رده می شود. یعنی بدترین و بیشترین توبیخ ها و برخوردها و دعواها و جنجال ها سر مسئولی است که نفهمد تحت مسئول اش مشکل دارد حتی رجوی در یکی از پیام های اش خطاب به شورای رهبری گفته بود، حتی اگر شماها روزی دو بریده داشته باشید این خیلی ارجح بر این است که در سال یک فراری داشته باشید.

گفتگو با آقای صباح شکربیگی – قسمت دوم 13 آذر 1387

گفتگو با آقای صباح شکربیگی – قسمت دوم

برای اینکه همه نفرات را زیر سلطه و چتر رهبری (رجوی)در بیاوردند شخصیت و فردیت آنها را خرد میکردند. هیچ چیزی با رضایت و اختیار نفرات صورت نمی گرفت طلاق و از هم پاشیدن کانون خانواده اجباری بود. نماز اجباری بود. به بیکاری کشاندن نفرات اجباری بود. نشست های تشکیلاتی چند ساعته و بی محتوا جهت شستشوی مغزی نفرات کاملا اجباریی بود و همه نفرات باید کورکورانه و بدون هیچ اعتراضی اوامری آنها را اجرا می کردند.

محکوم کردن اعمال ضد بشری مجاهدین 12 آذر 1387

محکوم کردن اعمال ضد بشری مجاهدین

روز 29 ماه نوامبر اعضای جداشده از سازمن مجاهدین خلق که به تازگی به فرانسه رسیده اند، از طرف انجمن ایران باستان آینده درخشان در جلسه ای که”جامعه دفاع از حقوق بشر” تشکیل داده بود شرکت کردند،آنان ضمن دیدار و گفتگو با خانم شیرین عبادی و دیگر اعضای جامعه دفاع از حقوق بشر و نیز گفتگو با سایر ایرانیان شرکت کننده در جلسه ضمن برشمردن جنایت ها و سبعیت های سازمان مجاهدین که خود شاهد آن بوده اند،اظهار داشتند که با مقوله دفاع از حقوق بشر باید بعنوان یک امر فراگیر و جامع برخورد شود، لازم به ذکر است که بیان تجارب شخصی و دیده های اعضای شرکت کننده در این جلسه به شدت مورد استقبال حاضرین و برگزار کنندگان قرار گرفت.

نامه آقای علی جهانی فرد به نخست وزیر عراق 12 آذر 1387

نامه آقای علی جهانی فرد به نخست وزیر عراق

هدف من از نوشتن این نامه درخواست تداوم کمک های دولت عراق برای اعضای منتقد و ناراضی سازمان مجاهدین خلق مستقر در عراق میباشد، اگر چه این کمک ها پراکنده و مقطعی می باشد. من نگران دوستان باقی مانده خود در پادگان مجاهدین در عراق می باشم. بسیاری از دوستان من خواستار جداشدن از مجاهدین می باشند ولی رهبری مجاهدین خلق برای خروج آنها موانع ذهنی و فیزیکی زیادی ایجاد کرده اند. این موضوع، بویژه بعد از تعطیل شدن کمپ تیف توسط نیروهای آمریکایی که با توطئه های مجاهدین خلق صورت گرفت، ابعاد بیشتری یافته است.

با وجود اعضای جداشده نمی توانید عوام فریبی کنید 12 آذر 1387

با وجود اعضای جداشده نمی توانید عوام فریبی کنید

مدتی مجاهدین در بوق و کرنا کردند که اقای بانکی مون دبیر کل سازمان ملل از آنها و قرارگاه اشرف حمایت کرده است و این خبر را با کلی آب و تاب بلغور میکردند.البته بنده به دلیل اینکه بیست سال با این فرقه زندگی کرده بودم و آنها را خوب میشناسم میدانستم حتما موشی در این خبر هست، بعد از ملاقاتی که با مقامات سازمان ملل در فرانسه همراه هیئتی داشتیم وقتی به مقام مسئول سازمان ملل این موضوع را گفتیم علامت تعجبی به بزرگی برج ایفل در صورت او نمایان شد.

مصاحبه با هادی شبانی – قسمت سیزدهم 11 آذر 1387

مصاحبه با هادی شبانی – قسمت سیزدهم

بعد از خلع سلاح کلیه نیروهای سازمان در قرارگاه اشرف محصور شدند رجوی که خود نیز از همان موقع متواری شده بود پیامی را برای همه نفرات در قرارگاه داده بود (البته مشخص بود که اصلا پیام از طرف او نبوده چون او متواری بود و مسئولین سازمان خواستند با این کار جلوی فشار نیروها را بگیرند) که اصلا نگران از دست دادن سلاح و مهمات نباشید و اگر لازم باشد از هر کجا که باشد برای شما تهیه خواهم کرد، از ابتدا هم مشخص بود که قصد رفتن به سمت آمریکا را دارد…

خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت هفدهم 07 آذر 1387

خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت هفدهم

همه دغدغه من خروج از قرارگاه اشرف و بازگشت به ایران بود. دلم برای فرزند بیگناهم سعید خیلی تنگ شده بود. احساس گناه می کردم که چرا ده سال پیش به تور رابطین سازمان افتادیم و به عراق آمدیم تا چنین سرنوشت شومی پیدا کنم و وادارم کنند از پسر نازنینم سعید که هنوز شیر می خورد برای همیشه جدا شوم و دیگر او را نبینم.

تلاش برای نجات از حصار فکری و جسمی مجاهدین 04 آذر 1387

تلاش برای نجات از حصار فکری و جسمی مجاهدین

در جریان جلسه ای که در شهر سرژی برگزار شد، آقای علیرضا نقاش زاده عضو جدا شده از مجاهدین که جدیدا به یکی از کشورهای اروپایی پناهنده شده، توسط مسئول انجمن آوا، آقای مهندس علی اکبر راستگو به حاضرین معرفی شد. آقای علیرضا نقاش زاده در این جلسه تاکید کرد که در چند سال گذشته، مجاهدین اجازه دیدار یا تماس تلفنی با مادرش را که در پادگان اشرف محصور است به او و خانواده اش نداده اند.

blank
blank
blank