سه شنبه, ۹ دی , ۱۴۰۴
زن در القاعده و سازمان مجاهدین خلق 20 شهریور 1386

زن در القاعده و سازمان مجاهدین خلق

در شرایط کنونی سازمان القاعده را به لحاظ توان نظامی و پشتوانه های فکری اش یکی از خطرهای بالفعل تلقی کنیم، به همان میزان جهت گیری سایر گروه های تروریستی در قبال این پدیده را می توان به مثابه میزان تعامل و دوری آنها از موضوعیت تروریسم ارزیابی کرد.

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت پنجم 01 شهریور 1386

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت پنجم

مسئولین به این خاطر سعی داشتند گاه و بیگاه به اصطلاح خودشان به من روحیه بدهند و اینگونه به من تلقین می کردند که به زودی رژیم ایران سرنگون خواهد شد و ما به ایران خواهیم رفت. حتی یکی از روزها معصومه پیرهادی مرا به اتاقش احضار کرد و گفت:” بهترین موقع به ارتش آمدی زیرا بزودی به ایران می رویم و رژیم ایران را سرنگون می کنیم.”

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت چهارم 16 مرداد 1386

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت چهارم

پس از شش ماه که از استقرارم در پذیرش گذشته بود، معصومه پیرهادی به من گفت: همین روزها تو را به ارتش می فرستیم.” به او گفتم: نمی خواهم به ارتش بروم و مایلم در پذیرش بمانم. خوب می دانستم اگر به ارتش و قرارگاه زنان منتقل بشوم دیگر فاتحه ام خوانده شده است و راه گریزی و یا برگشتی برایم نخواهد ماند. و بین گزینه بد و بدتر، پذیرش را انتخابی از سر ناچاری می دانستم و شاید روزنه یا امیدی به بازگشت به خانه و در آغوش کشیدن فرزند عزیزم

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت سوم 10 مرداد 1386

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت سوم

من تعجب می کنم که شما این حرف را می زنید زیرا شما از همسرت جدا شدی و باید فکر او را از سرت خارج کنی و در مناسبات سازمان از این حرف ها و تمایلات خبری نیست سعی کن این نوع افکار و تصورات منفی و متناقض را از خود دور کنی.” اما من با اصرار و التماس از او خواستم تا زمانی برای دیدار من و آرام تعیین کند حتی اگر دو دقیقه باشد. و خیلی برخواسته ام تاکید کردم تا اینکه معصومه گفت:” مهم نیست فقط یکبار اجازه به تو می دهم که همسرت را ببینی به شرط آن که هیچکدام از افراد پذیرش متوجه این ملاقات نشوند.

وضعیت بحث برانگیز اعضای مجاهدین که در عراق نگهداری میشوند 07 مرداد 1386

وضعیت بحث برانگیز اعضای مجاهدین که در عراق نگهداری میشوند

آخرین باری که معصومه رساهید پسر خود را دید سال 2004 بود. از آن زمان تاکنون، فوق العاده انجام سفر به عراق خطرناک شده است. آمریکا هنوز نتوانسته است تصمیم بگیرد که با سازمان مجاهدین خلق چکار کند. دولت ایران بر اساس گزارشات رسیده پیشنهاد داده است تا برخی اعضای اسامه بن لادن را که میگوید در اختیار دارد با رهبران سازمان مجاهدین خلق معاوضه نماید و به اعضای معمولی اجازه بدهد تا به ایران و نزد خانواده های خود بازگردند.

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت دوم 31 تیر 1386

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت دوم

ساعت پنج و نیم صبح از خواب بیدارمان کردند (بیدار باش زدند) برای من خیلی سخت بود در این ساعت از صبح از خواب بر خیزم، چون عادت نکرده بودم. پس از اینکه کارهای انفرادی مان را انجام دادیم به کار جمعی پرداختیم که عبارت بود از تمیز کردن دستشویی ها، محوطه، جارو زدن آسایگاه و… سپس ما را به کلاس رزم انفرادی بردند.

نامه انجمن نجات به خانم بیتریس مگوانال روگو 30 تیر 1386

نامه انجمن نجات به خانم بیتریس مگوانال روگو

بنابراین ما از شما میخواهیم که تمامی ظرفیت خود را بکار بگیرید تا از ملاقات خانواده ها با عزیزانشان در مکانی در بغداد بدون حضور مسئولین سازمان مجاهدین خلق اطمینان حاصل کنید. برخی از این خانواده ها عزیزان خود را نزدیک به 20 سال است که ندیده اند و آنان اعتقاد دارند که حق دارند این شانس را داشته باشند تا با بستگان خود برای چند روز تنها باشند. سازمان مجاهدین خلق تحت حمایت نیروهای ایالات متحده که از قرارگاه اشرف حفاظت میکنند از دادن چنین حقی، علیرغم کوشش های دولت عراق، خودداری کرده است.

انجمن نجات یا سفینه نجات نیروهای سازمان 27 تیر 1386

انجمن نجات یا سفینه نجات نیروهای سازمان

در اوایل تابستان سال 82 بود که صدیقه حسنی، کلیه نیروها را جمع کرد و به تعریف و تمجید از ورود خانواده ها پرداخته و گفت به دریای خلق قهرمان وصل شدیم یا چیزهای از این قبیل که می بایست برای اینکار شهید می دادیم و… حالا این امکان بوجود آمده و حتماً جمهوری اسلامی از این جریان ضرر خواهد کرد و…

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت اول 25 تیر 1386

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت اول

شب هنگام وقتی به مقر سازمان در بغداد رسیدیم مرا از همسرم «آرام» جدا کردند و ما را به اتاق های جداگانه بردند. برای مدتی تحت بازجویی قرار گرفتیم. حشمت از من بازجویی کرد. او گفت: در اینجا زندگانی نیست و ازدواج معنا ندارد و نمی توانی فرزند خود را در اینجا نگه داری. دستور تشکیلاتی است، او افزود شما دو گزینه داری یا باید پسرت سعید را به هواداران سازمان در اروپا و یا آمریکا بسپاری، یا اینکه به ایران بفرستیم

من از یک فرقه تروریستی فرار کردم 17 تیر 1386

من از یک فرقه تروریستی فرار کردم

والدین و دوستان من نمیتوانستند بفهمند که چرا یک فرد معمولی حدود 20 ساله به این حد خودش را درگیر این موضوع کرده است. بنابراین، به تدریج که گروه شروع به تسلط کامل بر زندگی من میکرد، من هم هر چه کمتر خودم را پیش خانواده بارز میکردم.

راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک 09 تیر 1386

راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک

بگذار برایت شکایت کنم که این شیاطین مجسم در پایداری ام به حقوق فرزندانم و وفاداری بر پیمانی عاطفی و شرعی و قانونی که با همسرم بسته ام، صفاتی برمن بستند که از نوشتن آن کلمات شرم دارم،(حتی از خواندن آن مطالب شیطانی سر برگدانیده و طی دفاعیه های شورانگیز از جانب همرهانم شنیدم).

نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۲ 13 خرداد 1386

نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۲

موضوعی که ذهن مرا خیلی به خودش مشغول کرده اینکه بعد از قضیه طلاق های اجباری چه مشکلاتی پیش آمد؟ عوارض و تاثیرات منفی طلاق های اجباری چی بود؟ بر اساس یافته های علم روانشناسی و سایر علوم مربوطه قطعا سرکوب امیال جنسی و عاطفی منجر به آسیب های جدی در ارگانیزم فرد خواهد شد. سوالی که برایم همیشه مطرح بوده اینکه در بعد از ماجرای طلاق طی سالیان دراز چه روی داد؟ بر سر افراد مستقر در قرارگاههای سازمان در داخل عراق چه گذشت؟

blank
blank
blank